به گزارش خبرگزاری شبستان از فارس، محرم که میرسد، خیابانها رنگ عزا میگیرند، طبلها و سنجها نواخته میشود و مردم، از کودک تا پیر، با زبان بدن و دل، در سوگی جمعی شریک میشوند. اما در میان تمام استانها، فارس روایتی منحصربهفرد از این غم تاریخی دارد؛ روایتی که علاوه بر نالهها و نوحهها در آیینها و رسمهای محلی بازتاب یافته است؛ آیینهایی که نسلبهنسل منتقل شده، ثبت ملی شدهاند و امروز میراث زندهای هستند که محرم را به تجربهای فرهنگی، آیینی و هویتی کردهاند.
محسن ضیایی، سرپرست اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان فارس، میگوید: «تا امروز ۱۲۷ میراث ناملموس از استان فارس در فهرست ملی ثبت شده که از این میان، ۲۰ مورد مستقیماً به آیینهای عزاداری محرم و صفر مربوط است. این آمار نشان میدهد که فارس خاستگاه فرهنگ و تمدن و حافظ ریشههای عاشورایی است.»

آیینهایی با طعم خاک، اشک و تعهد
از شمال تا جنوب استان، آیینهایی خاص و بومی در ایام محرم برگزار میشوند. در روستای فتحآباد خفر، «یادمان یاس کبود» از زنانهترین و دردآلودترین روایتهای فاطمی را شکل میدهد؛ در داراب، «هفت منبرون» با ترکیبی از نور و سوگ، آیینی دیداری-شنیداری از واقعه عاشورا میآفریند؛ در گراش، آیین «الغوثی» که ریشه در فرهنگ جنوب دارد، یادآور فریادهای یاریخواهی کاروان کربلاست.
یکی از خاصترین آیینها، در شهرستان استهبان برگزار میشود: چکچکو. حرکتی گروهی و نمادین که در آن، عزاداران با در دست گرفتن چوب یا سنگ، با نوحهخوان همراه میشوند و قطعات را بههم میکوبند؛ صدایی که یادآور برخورد سم اسبها با بدن شهدا و خشخش نیزهها و شمشیرهاست. یک بازسازی صوتی و بدنی از فاجعه عاشورا، که همزمان آیینی آیینی و نمایشی است.
تعزیه؛ تئاتر بومی یا سوگ زنده؟
تعزیه هنوز در فارس زنده است. اما نه در تالارها و صحنههای رسمی، در دل میدانها و خاک روستاها. ضیایی میگوید: «یکی از برجستهترین نمونههای ثبتشده در فهرست ملی، تعزیه صحرارود فساست؛ جایی که شاید بزرگترین نمایش مذهبی غیررسمی کشور هر سال در دل مردم اجرا میشود.» این تعزیهها در لامرد، زرقان، شیراز و دیگر شهرهای استان نیز ریشه دارند و گاه با روایتهایی متفاوت از واقعه کربلا، بعد فرهنگی و هنری این سوگواری را هم عمیقتر میکنند.

میراث ناملموس؛ هویت بیکاغذ
از نگاه کارشناسان، حفظ آیینهای محرم، بخشی از پروژه بزرگتر هویت فرهنگی ایران است. میراث ناملموس در سطوح جهانی، سالهاست بهعنوان حافظان بیکاغذ فرهنگ شناخته میشوند. ضیایی بر این نکته تأکید میکند که «فارس سهمی جدی در این میدان دارد، چون آیینهای محرم در این استان، فقط مراسم نیستند، زبان گفتوگوی نسلها هستند.»
کارشناسان جامعهشناسی مذهبی بر این باورند که آیینهای بومی محرم، علاوه بر تقویت حس تعلق و هویت دینی، پیوندهای اجتماعی را هم بازسازی میکنند. مراسمهایی مثل چکچکو یا تعزیه، اغلب مشارکتیاند، زنان، مردان، کودکان و سالمندان، هر کدام نقشی دارند. در واقع این آیینها بازتولید جمعی یک سوگ تاریخیاند.
محرم، تجربهای چندرسانهای و چندحسی
برخی پژوهشگران معاصر، آیینهای عزاداری را نوعی «تجربه چندرسانهای» میدانند: نوحه، صدا، نور، رنگ، حرکت، بدن و سکوت، همه در کنار هم یک زبان جدید میسازند. در فارس، این چندرسانهای بودن در اوج خود قرار دارد. مراسمهایی مثل «بارگاهگردانی» در بیرم یا «پرچم سرخ حسینی» در داراب، نمونههایی بصری و سینمایی از سوگواریاند که مرز بین آیین و اجرا را محو میکنند.

حفظ آیینها در عصر دیجیتال
سرپرست میراث فرهنگی فارس، ضمن تأکید بر ثبت و حفاظت این آیینها، به ضرورت بازتعریف آنها در بسترهای رسانهای امروز هم اشاره میکند. او میگوید: «باید بتوانیم این آیینها را مستند، بازروایی و حتی بازآفرینی کنیم؛ بهنحوی که نسل جدید با آنها ارتباط بگیرد.»
استان فارس، با این ذخیره عظیم از آیینهای عاشورایی، نگهبان خاطرهای هزارساله است و میتواند نمونهای برای سایرین در مستندسازی، آموزش و اجرای زنده میراث ناملموس باشد.
نظر شما