فخر الدین سورتیجی، یکی از اساتید زبان و ادبیات فارسی، امروز( 20 مهر) به خبرنگار شبستان گفت: تامل در شعر و اندیشه حافظ شیرازی نشان می دهد که این شاعر تقدیرگرایی جزم اندیش نیست بلکه آزادمنشی متوکل به قضا و قدر الهی است.
وی ادامه داد: بی تردید ریشه های سرسبزی و بارآوری درخت تنومند و شکوهمند ادبیات فارسی را باید در مفاهیم و شیوه های هنری بیان و زبان قرآن کریم هم، جست وجو کرد و دریافت.
سورتیجی اظهار کرد: قرآن از بدو ظهور، چونان سرچشمه ای جوشان و سرشار، از کوهساران وحی سینه پیامبر، فوران کرد و بر دامنه ها و سرزمین های تشنه و مستعد دلهای یاران و شنوندگان و گردندگان ریخت و تمامی دانه های مستعد و هسته های بالنده را که آب و آفتاب ندیده بودند، برآورد و شکوفا و شاداب و بارور کرد و هرکجا گوش و دلی شنوا و پذیرا یافت، با بانگ آشنای خویش همراه ساخت.
این نویسنده مازندرانی گفت: بدون فهم و دریافت روشن و رسا و بنیادی کلام وحی و رسول وحی آور، نمی توان نقبی به هزار توی پوشیده و پیچده ادبیات ملی و قومی ایران زد.
وی خاطرنشان کرد: زبان و ادبیات فارسی در شکل و مضمون و محتوا و گاه زبان و بیان عمیقاً گره خورده با ترفندهای هنری قرآن کریم بوده است و هر که سر شناخت آن را دارد به ناچار باید این را دریابد و بشناسد.
سورتیجی یکی از مهم ترین گلوگاههای پیوند این دو سنت دیرینه (ایران و اسلام) شعر و شیوه خاص هنر نمایی حافظ دانست، و گفت: شعر حافظ را می توان اوج گره خوردگی فرهنگ ایرانی ـ اسلامی دانست.
وی بیان کرد: حافظ و شعرش در واقع عصاره تلفیق و آمیزش آموخته های اسلامی با سنت های دیرینه زبان وادب ایرانی است و نگاه نو حافظ به میراث کهن و طرح دگرسان و دگرگونی که او از این میراث و سنت برای دنیا و زبان شعر خویش آفریده است، شاید دیگر تکرار پذیر نباشد چنان که هیچ اثر هنری ممتازی تکرار پذیر نیست.
شاعر مازندرانی با بیان اینکه حافظ فقط یک شاعر نیست بلکه شاعری، یکی از ابعاد فضل و هنر او به شمار میآید، خداجویی، راهنما و هادی انسان ها بودن را مهم ترین راز ماندگاری شعرحافظ دانست و ابراز کرد: شیوه روایتی حافظ در هیچ یک از بزرگان ما تکرار نشده است.
وی گفت: غیر از حافظ تا حدودی خواجو این شیوه را پیش گرفته که نتوانسته به موفقیت دست پیدا کند؛ چون فاقد پایه ذهنی و فکری حافظ بوده است. سلمان ساوجی هم هرچند در جاهایی قویتر از حافظ عمل میکند، هوشیاری خاص حافظ باز او را در اوج نگه میدارد؛ بیاعتنا به اینکه در نوع روایتگری قصهها، حتی حافظ روی شانههای سلمان قرار گرفته است.
سورتیجی عنوان کرد: هنگامی که شعر حافظ را مطرح میکنیم؛ اولین چیزی که در ذهن مردم نقش میبندد این است که حافظ با قرآن عجین است و حافظِ قرآن است و خود حافظ نیز به طور مکرر به این مسأله اشاره دارد شاید بسامد قرآن در دیوان حافظ به نسبت حجم آن، از سایر دیوانهای شعرای ما بیشتر باشد.
استاد ادبیات و زبان فارسی گفت: قطعاً شعر حافظ ـ که شعر خودش است ـ نشئهای از نشئات قرآن است. چنانچه خود حافظ میگوید: «ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ / به قرآنی که اندر سینه داری» و این موضوع صرفاً قسم خوردن به قرآن نیست بلکه اشاره به این دارد که این شعر از سینهای جوشیده است که در آن سینه، قرآن حفظ شده است و این تعبیری است که خود حافظ ارائه کرده است.
وی ادامه داد: مقبولیت عام حافظ به خاطر انس و الفت حافظ با قرآن است به همین دلیل، در هر خانه ایرانی که اهل فرهنگ و معرفت باشد، در کنار قرآن و نهجالبلاغه، دیوان حافظ نیز قرار دارد و این نکته که در میان دیوانهای اشعار، مردم تنها به دیوان حافظ تفأل میزنند نیز باز به دلیل همین انس حافظ با قرآن است و این تفأل را میتوان به نوعی تفأل به قرآن فارسی دانست.
سورتیجی تاکید کرد: احترام گذاشتن به مقام والای بزرگان دینی و ملی در صیانت از دستاوردهای ارزشمند اسلام و ایران دارای اهیمت بسیاری برای در امان ماندن از هجمه های متعدد دشمنان می شود که در این راستا نهادهای فرهنگی و دینی نقش به سزایی دارند.
پایان پیام/
نظر شما