به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از گیلان، نوشین کریمی
۱۴ خرداد دیگری از راه رسید. روزی که بزرگترین فراق ملت با پیشوایشان را به چشم دیدم. تجربه سختی بود. یکباره مردم آشفته و نگران و دل پریشان شده بودند. امتحان داشتیم. مدارس تعطیل شد و خانواده ها هر کدامشان را که میدیدم رخت سیاه بر تن میکردند.
یک خانه و خانواده نه، یک ملت عزادار شده بودند.
صحنه های تلویزیون که چند روزی از دوربین اتاق امام، بیمارستان و شرایط حضرت را نشان میداد یادم هست و بعد مراسم تشییع و خاکسپاری. جای سوزن انداختن نبود. جای نفس کشیدن نبود. بدنهای از تب و تاب افتاده مردم روی دست های عزاداران بالا میرفت و هدایت میشدند به سمت آمبولانس ها، مگر میشد از نزدیک چیزی را دید! اما همه رفته بودند که تا آخرین دیدارشان را با امامشان بجا بیاورند.
آنها مریدان رهبری بودند که استقلال و آزادی را به آنها چشانده بود و جهان را متوجه قدرت ایران کرده بود...
امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، شخصیتی بسیار تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران و جهان اسلام بودند. ایشان یک مرجع تقلید شیعه بودند که با رهبری انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹ میلادی)، به حکومت پادشاهی در ایران پایان دادند و جمهوری اسلامی را پایهگذاری کردند.
دلایل محبوبیت و پایبندی مردم به آرمانهای امام چیزی فراتر از انقلاب ۵۸ بود. سختی جنگ و دادن شهدا و تحریم ها هم نتوانسته بود این ارادت را به امام کم کند.
امام خمینی یک عالم دینی برجسته بود که از جایگاه معنوی بالایی داشت. مردم ایشان را به عنوان یک رهبر مذهبی و الگوی دینی نگاه میکردند و این امر باعث اعتماد و تبعیت قلبی آنها از امام میشد.

سادهزیستی و مردمی بودن امام در طول حیاتشان، احساس نزدیکی بیشتری به مردم داده بود زیرا ایشان را از جنس خود میدیدند.
تبعیت کشیده بود اما بر سر آرمان هایش برای نجات ملت ایران از دست استکبار و اجنبی ایستاده بود تا هویت ایرانی اسلامی را به مردم برگرداند. مردم را در صحنه صحنه های تعیین سرنوشتشان دخیل میکرد و این حس مشارکت و هویت بخشی، پیوند عمیقی بین امام و مردم ایجاد کرد.
و مردم هنوز بر سر آن عهد که بستند، هستند. با آنکه ۳۶ سال از آن فراق بزرگ میگذرد اما یادش و نامش با احترام و افتخار به جا مانده است.

غلامحسین عباسپور یکی از خادمین حرم حضرت سیدجلال الدین اشرف است که به خبرنگار خبرگزاری شبستان گفت: روز ارتحال امام امتحان فیزیک دوم دبیرستانم را داشتم که اعلام کردند مدارس تعطیل شده، مراسم عزا داری را از تلویزیون دنبال میکردیم.
وی با بیان اینکه رنگ مرگ پاشیده شده بود در شهر، افزود: شهر تخلیه شده بود، بیشتر مردم رفته بودند تا در مراسم تشییع و خاکسپاری امام(ره) شرکت کنند.
عباسپور با اشاره به اینکه با اینکه نوجوان بودم ولی علاقه خاصی به امام داشتم، ادامه داد: عاشق صحبت هایش بودم، چون خلاصه و مفید بود و به دل می نشست.
وی تصریح کرد: در صحبت هاش اخلاص دیده میشد و هر وقت میدیدم جایی در حال پخش حرف های امام است می ایستادم و با دقت گوش میدادم، مثلا فرموده بود «پشتیبان ولایت باشید تا به مملکت آسیب نرسد» و یا «هر کجا دیدید دشمن آنجا را نشانه گرفته و میزند بدانید که نقطه درست انتخاب شما همانجا است و دشمن می خواهد شما را از، آن دور کند».
عباسپور اذعان کرد: برای اولین سالگرد ارتحال امام هم با برادرم به تهران رفتم تا در مراسم شرکت کنیم، به حدی جمعیت بود که برادرم را گم کردم و ساعت ها طول کشید تا پیدایش کردم و این حجم از جمعیت که برای تجدید بیعت با امامشان پای کار بودند برایم شگفت انگیز بود.
وی اظهار کرد: تا جایی که سخنان امام یادمان است و با مرور فرمایشاتشان سعی میکنیم که آنها را به صورت عملی پیاده کنیم و راهش را ادامه دهیم چرا که تمام رفتار و گفتارش برای ما الگو است.

سید معصومه سیدزاده از جوانان دوران ارتحال امام خمینی رحمت الله است که با خاطراتی از ان دوران به خبرنگار خبرگزاری شبستان گفت: زمانی که حضرت امام خمینی در بستر بیماری بودند برای امتحان ارشد در تهران بودم، آن شب اعلام کردند که حال امام مساعد نیست، این شد که در نمازخانه خوابگاه دانشگاه تهران مرتب در حال دعا بودیم.
وی با بیان اینکه، وقتی که اعلام شد روح خدا به خدا پیوست بسیار متعجب شدیم افزود: زیرا در شرایطی بودیم که فکر میکردیم امام هیچ وقت از ما جدا نخواهد شد و نمیتوانستیم تصور کنیم که یک لحظه امام نباشد.
سیدزاده بیان کرد: بدون درنگ همه به خیابانها آمدیم تا در جریان تشییع و امورات باشیم، در مصلی نماز جمعه تهران تمام عزاداران و سوگواران جمع شده بودند و شرایط خاصی بود.
وی فضا را فضای حزن انگیزی توصیف کرد که گویا دیگر هرگز روی خوبی را نخواهیم دید ادامه داد: در طی مسیر مشاهده میشد که خیلیها از شهرهای مختلف برای شرکت در مراسم تشییع به تهران آمده اند، شهر خیلی شلوغ شده بود.
سیدزاده با اشاره به اینکه شخصی که کنارم بود برای اینکه جمله رحلت امام را نشنود مدام به گوش خودش ضربه زده بود که حالا نیز هیچ صدایی را نمیشنود و گوشش آسیب دیده است، اضافه کرد: در مراسم آنروز جماعت یک صدا میگفتند «عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، خمینی بت شکن صاحب عزاست امروز»

وی یادآور شد: تشییع باشکوهی بود و به شدت ازدحام پشت ازدحام خیلی از جوان ها به دلیل شدت ازدحام بیهوش میشدند و شاید در بعضی از کشورها مثل هند و چین با جمعیت میلیاردی که دارند چنین مراسم تشییعی را دیده بودند اما بدون شک آن تشییع جنازه ها به صورت نمادین و برای ادای احترام است اما تشییع امام، تشییع ویژه ای بود و افراد با تمام سلولهای خود عزادار امام بودند.
سیدزاده اظهار کرد: سراسر مراسم آدمهایی بودند که از تمام وجود خود متاثر بودند، تا چشم کار میکرد سیل میلیونی جمعیت را میدیدیم، آبپاشی و امکانات برای پذیرایی مردم به صورت خود جوش و مردمی فراهم بود.
وی گفت: چندین بار هلیکوپتر به سمت زمین میآمد اما به دلیل ازدحام به هوا برمیگشت، مردمی که نزدیکتر بودند حتی ترس از برخورد پرههای هلیکوپتر با خود نداشتند و فقط به سمت امام میدویدند و به سر خود می زدند.
سیدزاده با اشاره به اینکه مردم تابوت امام را از دسترس برگزار کنندگان مراسم خارج کردند و روی دست های میچرخید، حتی مجبور شدند کفن را تعویض کنند و... افزود: بعد از ارتحال امام بود که این وعده خدا را به چشم دیدیم که «اگر چیزی را از شما گرفته شد بهتر از آن و یا مثل آن را در به شما برمیگردانیم»
وی با ابراز خرسندی ازاینکه خداوند خلف صالحی را برای ما معین کرد که اگر امام به مدت ۱۰ سال سکاندار جامعه بود، حالا رهبر عزیزمان توانسته بیش از چهار در میان امواج خروشان آتش در منطقه، کشتی انقلاب را بخوبی هدایت کند.
سیدزاده ادامه داد: مقام معظم رهبری، کشور را به جایی رسانده است که آمریکا تمام دغدغهاش گفتگو با نظام ایران است و باید هر شروطی که ما میگذعریم را بپذیرد نه اینکه مانند دوران شاه غلام حلقه به گوش آنها باشیم و از خود هیچ اختیاری نداشته باشیم.
حالا از امام خاطراتی در دل و ذهن ملت مانده که فراموش شدنی نیست. امامی که یک ملت را بیدار کرد و خود با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر کرد.


نظر شما