حوزه تهران باید از جهات مختلفی احیا شود

آیت‌الله رشاد با بیان اینکه حوزه تهران باید از جهات مختلفی احیا شود به ویژه احیای اولوالامر؛ اظهار کرد: حوزه تهران هم حوزه فقه است و هم حوزه فلسفه؛ فقهای بزرگی در این حوزه مستقر بودند؛ لذا در مواجهه با افکار و میدان هماورد با افکار و مکاتب گوناگون حوزه تهران سرآمد بوده است و فلسفه در این میان نقش کلیدی را ایفا کرده است.

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: همزمان با نخستین سالگشت تأسیس انجمن علمی فلسفه اسلامی (دفتر تهران) و به مناسبت بزرگداشت فیلسوف شهیر صدرالمتألهین(ره)؛  اجلاسیه اساتید علوم عقلی استان تهران روز دوشنبه، ۱۲ خرداد در محل دفتر این انجمن برگزار شد.

در این جلسه آیت الله «علی اکبر رشاد» رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی؛ حجت الاسلام «محمدجواد رودگر» عضو هیات علمی این پژوهشگاه و حجت الاسلام «احمدحسین شریفی» رئیس دانشگاه قم سخنرانی کردند که در ادامه بخش هایی از مطالب ارایه شده توسط سخنران را می خوانید:

در ابتدای این جلسه آیت الله رشاد با بیان اینکه شهر تهران از گذشته به شهر هزار حکیم شناخته می شد، اظهار کرد: این وصف حتی از زمانی که تهران شهری با جمعیت چند صد هزار نفری بود نیز وجود داشت با این وجود طی سالیان به ویژه در دوره پهلوی این جایگاه رو به افول رفت و مدرسه دایر و موثر و قابل توجهی در این دوره به جز چند مدرسه علمیه فعال وجود نداشت.

حوزه تهران باید از جهات مختلفی احیا شود

رئیس حوزه علمیه امام رضا (ع) ادامه داد: اما حوزه تهران باید از جهات مختلف احیا شود خصوصا احیای اولوالامر؛ حوزه تهران هم حوزه فقه است و هم حوزه فلسفه؛ فقهای بزرگی در این حوزه مستقر بودند و زمانی که فتوایی از سوی مراجع می آمد تنفیذ می کردند؛ لذا در مواجهه با افکار و میدان هماورد با افکار و مکاتب گوناگون حوزه تهران سرآمد بوده است و فلسفه در این میان نقش کلیدی را ایفا کرده است.

وی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری نسبت به این مساله که زمانی تهران مرکز علوم عقلی بوده است، افزود: ایشان همچنین نسبت به مسأله‌ی امتداد سیاسی - اجتماعی فلسفه تاکید داشتند که بسیار قابل تامل است؛ به هر صورت حکمت اسلامی عمدتا متمرکز بر هستی شناسی و فلسفه است و در این گستره میراث بزرگی از نوابغ تاریخ باقی مانده است از زمانی که فلسفه به جهان اسلام و عملا به ایران و عملا به شیعیان منتقل شد روی این نگاه هستی شناسانه کار شده است و البته همچنان مباحث جدیدی نیز وجود دارد.

اکنون فلسفه به معرفت‌شناسی چرخش یافته است

آیت الله رشاد گفت: البته فارغ از اینکه هستی شناسی اساس بوده و بسیار اهمیت دارد اما مساله دیگر در جهان دانشی امروز معرفت شناسی است؛ اکنون فلسفه به معرفت شناسی چرخش یافته است و انتقال فلسفه به مباحث اجتماعی در واقع اقتضایی است که به سایر پرسش های حکمی باز می گردد؛ همچنین تطوراتی که پیوسته در حوزه معرفت شناسی پدید می آید بسیار قابل بحث است، موضوع دیگر هوش مصنوعی است که در این روزگار همه شئون علوم را تغییر داده است.

حوزه تهران میدان هماورد با افکار و مکاتب گوناگون فکری بود

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه به بخشی از فعالیت‌های این پژوهشگاه در عرصه فلسفه و به ویژه فلسفه مضاف اشاره کرد و گفت: طی سی سال فعالیت مستمر اقدامات فراوانی انجام شده و تاکنون بیش از ۷۰ فلسفه مضاف در پژوهشگاه کار شده است؛ این نگاه از آن جهت بود که به هر صورت علم زیرساخت می خواهد؛ در جوامع غربی کمتر از دویست سال است که فلسفه مضاف ایجاد شده است، بعد از چرخش فلسفه از هستی شناسی به معرفت شناسی این جریان شروع شد و برخی معتقدند که حتی فلسف مضاف جزو معرفت‌شناسی است.

امام خمینی (ره) به فقه نگاه فلسفی داشت

وی در ادامه ضمن گرامیداشت یاد امام خمینی (ره) بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی و نگاه فلسفی ایشان به فقه افزود: این مساله بسیار مهمی است که امروز نیز امتداد آن را در نوع نگرش مقام معظم رهبری شاهد هستیم؛ موضوع مهمی که وجود دارد تاکید رهبری نسبت علوم عقلی در حوزه تهران است؛ به هر حال باید به این مساله توجه داشته باشیم که تهران جمع مواجهات فکری بوده است.
آیت الله رشاد تصریح کرد: با همه داشته ها و میراثی که پیش رو داریم امروز از میان ۵۸ کشور اسلامی به اعتراف دوست و دشمن توانستیم به ف کر مسلط و الحادی دنیا حمله کنیم و اندیشه سترگ خود را مطرح کنیم؛ در انی میان حوزه علوم عقلی تهران که جای خود را دارد.

بر پایه این گزارش در ادامه حجت‌الاسلام «محمدجواد رودگر» با طرح این سه پرسش که: ما چه بودیم؟ چه هستیم؟ و آنچه که باید بشود چیست؟ اظهار کرد: به نظر می آید این سه سوال باید مورد مطالعه و تحقیق جدی قرار بگیرند و اگر بناست که مدارس علمیه و حوزه های علوم عقلی و البته در جوار آن انجمن فلسفه اسلامی فعالیت داشته باشد باید بررسی داشته باشیم که فعالیت ها در آینده به جایگاهی قابل اعتنا و تاثیرگذار برسد.

حوزه تهران میدان هماورد با افکار و مکاتب گوناگون فکری بود

استاد گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: ما باید این شناخت و بازشناخت را نسبت به داشته های علمی و تراث عظیم فلسفی و عقلی‌مان داشته باشیم تا بتوانیم بسترهای جدید و نوینی را برای حرکت های آینده آماده کنیم، تراث ما در این عرصه بسیار قابل توجه است از جمله مصداق های آن می‌توان به حضور ملاعبدالله زنوزی اشاره کرد. شرح ماجرا از این قبیل است که بعد از ساختن مدرسه معروف مروی، فتحعلی شاه از ملاعلی نوری مازندرانی از حکیمان برجسته اصفهان جهت تدریس معقول در تهران دعوت کرد اما ایشان در پاسخ فتحعلی شاه نوشتن که در حوزه اصفهان ۲۰۰۰ طلبه مشغول درس و بحث هستند که بیش از ۴۰۰ نفر آن معقول می خوانند و اگر من بیایم شیرازه این درس و بحث ها از هم می پاشد آنگاه فتحعلی شاه از او خواست که از شاگردانش، شخصی برجسته را معرفی کند و ایشان ملاعبدالله زنوزی را فرستادند و ایشان به مدت ۲۰ سال مباحث عمیق فلسفی را مطرح و شاگردان بسیاری را تربیت کرد از جمله شاگردان او فرزندش آقا علی مدرس طهرانی معروف به حکیم موسس که پایه گذار مکتب فلسفی تهران بود. لازم به یادآوری است که در مکتب تهران با حکمای اربعه مواجهیم مانند آقاعلی مدرس طهرانی، آقا محمدرضا قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه و آقا میرزا حسین سبزواری.حوزه تهران میدان هماورد با افکار و مکاتب گوناگون فکری بود

حجت الاسلام رودگر تصریح کرد: هرکدام از این بزرگان نقش برجسته ای در این حوزه ایفا کردند و عمدتا فعالیت‌هایشان در گستره علوم عقلی و فلسفی، عرفان نظری بود که با در آمیختن این حوزه‌های دانشی و تولیدات نوینی هم در فلسفه ایجاد کردند؛ آنان همچنین شاگردان بسیاری تربیت کردند؛ از جمله شاگردان حکمای اربعه می‌توان به: میرزاهاشم‌ اشکوری، میرزاطاهر تنکابنی، میرزاحسن‌ کرمانشاهی و … که همه این بزرگان پایه‌های اصلی هویت فلسفی در تهران را تحکیم، توسعه و تعمیق بخشیدند.

وی در بخش دیگری از مباحث خود در مورد ویژگی های مکتب فلسفی تهران گفت: نخست خصیصه این مکتب مواجهه با اندیشه های فلسفی غرب و نقد و بررسی آن بود؛ تاسیس مباحث تطبیقی با فلسفه غرب نیز اقدام دیگری که از سوی این مکتب انجام شد و اهتمام ویژه ای بر آن داشتن؛ سعی در ارایه فلسفه صدرایی با شیوه های نوین، تلاش برای احیا و تثبیت فلسفه اسلامی، همکاری با مستشرقان از امتیازات دیگر مکتب فلسفی تهران بود اما در کنار ویژگی های یاد شده، نکته قابل تامل در مورد مکتب فلسفی تهران این است که ارتباط با مردم داشت؛ یعنی علاوه بر بدنه فلاسفه و حکما و مدارس علمیه با متن جامعه و حتی با بازاریان، استادان و دانشجویان دانشگاه های تهران مرتبط بود که ارتباط با جامعه را استمرار بخشید.

استاد گروه عرفان پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: امروز باید آن مواجهه انتقادی با فلسفه غرب که در مکتب فلسفی تهران شاهد بودیم امتداد یابد، همچنین توجه به تراث فلسفه ای که حکمای اربعه داشتند؛ از سوی دیگر بایدهای فلسفی و مدیریتی، دو موضوع مهم در کار انجمن فلسفه اسلامی هم در تهران و هم در بقیه دفاتر است، شناخت و پوشش خلأهای فلسفی که در قم وجود دارد و در تهران مطرح نشده از وظایف انجمن فلسفه اسلامی تهران است.

حجت الاسلام والمسلمین رودگر به وظیفه مدیران مجموعه‌های مرتبط با فلسفه اسلامی اشاره کرد و گفت: همه باید برای گرم نگه داشتن گعده‌های فلسفی بکوشند، راهبرد تربیت مدیران با موضوع فلسفه نیز بسیار مهم است.

در ادامه حجت الاسلام «احمدحسین شریفی» طی سخنانی اظهار کرد: حکمت عملی و نظری در کنار علوم قرارادادی و اعتباری است که این هم معنای مهم فلسفی است؛ امروز به برکت وجود امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی در حوزه‌های علمیه دروس فلسفی رواج دارد، امسال ۲۷۰ درس فلسفه در سطوح عالی در حوزه علمیه قم تدریس می شود، از این میان یک مورد حکمت عملی است و بقیه حکمت نظری است.

چیستی و معناکاوی بخش عمده‌از کار عالمان علوم انسانی است

رئیس دانشگاه قم ادامه داد: گاهی فلسفه به معنای مجموعه‌ای از فرآورده‌های عقلی ناظر بر یک موضوع است، فرآورده هایی که با روش عقلی به دست آمده و ناظر بر هستی است؛ اما مساله دیگری که در این میان مطرح می شود تعریف، چیستی و معناکاوی است که بخش عمده ای از کار عالمان علوم انسانی است؛ البته همه این مولفه ها مقدمه برای جهت دهی و مدیریت کنش ها و رفتارها و پدیده های اجتماعی است یعنی شناخد وضع موجود و علل و عامل آن و البته شناخت وضع آینده به منظور طراحی و مدیریت آینده.

حوزه تهران میدان هماورد با افکار و مکاتب گوناگون فکری بود
حجت الاسلام شریفی افزود: در همه رشته ها توصیف وضع موجود از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ مرحله بعد توصیه و هنجارگذاری و دستورالعمل و راهبری است؛ باید توجه داشته باشیم که علوم انسانی علوم راهبری انسان است؛ پس اگر بخواهیم نقش فلسفه را در علوم انسانی تعریف کنیم باید این تفکیک را داشته باشیم که این نقش در تعریف واژگان منطق ما چه نقش آفرینی دارد، روش‌شناسی مفهومی ما و تراث موجود ما در منطق سینوی و منطق اشراقی و منطق سنتی آیا کفاف در حوزه علوم انسانی را میدهد یا نمی دهد؟ پس تالیف و مفهوم سازی از اهمیت بسیاری برخوردار است.

 وی اظهار کرد: از سوی دیگر اگر نقش فلسفه اسلامی و مثلا فلسفه صدرایی را بخواهیم در مورد اندیشه سیاسی تحلیل کنیم می‌بنیم در موضوع علم سیاست نگاه صدرا به انسان و هستی و روش و معرفت چه جایگاهی دارد و امروز ما چگونه می توانیم آن را مطرح و تحلیل کنیم.
 

کد خبر 1821057

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha