توفیق اقتصادی یا بازیچه عصرنوینی ها در نظام سرمایه داری؟!

وقتی غایت ارزش های یک جامعه اقتصاد و مال اندوزی شود، نه تنها دیگر ارزش های انسانی رنگ می بازد بلکه ارزش هایی همچون عدالت، ظلم ستیزی، محبت به هم نوع و فداکاری در مقایسه با مادیات معنایی جز پوچی نمی یابد.

خبرگزاری شبستان: این روزها حضور برایان تریسی در ایران که با هزینه برخی سازمان های خصوصی و شبه دولتی اتفاق افتاده مباحث داغی را در ابعاد مختلف اقتصادی، جامعه شناسی و از همه مهمتر معنوی به راه انداخته است.
اگرچه فروش بلیط برای صندلی های حضور در همایش دو ساعته او با مبالغ هنگفت که بین 650 تا 950 هزار تومان اعلام شده در شرایط کنونی جامعه و در حالی که رهبر معظم انقلاب بر "اقتصاد مقاومتی" تاکید دارند، تاسف بار است، اما اینکه غایت ارزش های یک جامعه اقتصاد و مال اندوزی ترسیم شود و نیروی محرکه یک جامعه تلاش شبانه روز برای کسب مال باشد، نه تنها دیگر ارزش های زندگی و انسانیت را برای خلیفه الهی بر زمین زیر پا می نهد، بلکه این فکر را القا می کند که ارزش هایی همچون عدالت، ظلم ستیزی، محبت به هم نوع، فداکاری و ... وقتی در مواجهه با مادیات قرار بگیرند رنگ می بازند...
اینجا است که این سوال تاریخی مطرح می شود که چرا همیشه داشته های دیگران در مقابل داشته های خودی برای ما ارزش بیشتری دارد و همواره در طلب آنی هستیم که خود بهترین هایش را در اختیار داریم؟!
باید توجه داشت که یکی از انتظاراتی که پیروان دین اسلام، به عنوان آخرین و یگانه دین الهی کامل از آن دارند مربوط به جنبه‌های روح انسان است. اساسا وقتی یک دین، خود را جوابگوی نیازهای معنوی و سعادت بشریت می‌داند این انتظار را برای فرد ایجاد می‌کند که تمام تشنگی و نیازهای روحی خود را بتواند در زلال آموزه‌های دین مبین اسلام برطرف کند.

 

آرامش رویای انسان عصر تکنولوژی
همپای پیشرفت تکنولوژی در عصر حاضر و دگرگون شدن رابطه انسان‌‌ها با یکدیگر، بشر به روش‌های جدیدی برای دستیابی به آرا‌مش متوسل می شود. تکنیک‌هایی که توسط مکاتب مختلف پدید آمده است و ادعای راه رسیدن به گمشده همیشگی انسان، یعنی «آرامش و موفقیت» را به همراه دارند. از این رو بخش بسیار وسیعی از علم روان‌شناسی امروز برای پاسخ‌ دادن به این نیاز اشخاص شکل گرفته است. شیوه‌هایی همچون سنگ‌ درمانی، موسیقی درمانی، تلقین‌ درمانی، رنگ‌ درمانی و ... در این محور پدید آمدند و دستورات و تعالیم خود را نظام‌مند و ساماندهی کردند تا بتوانند مخاطبان خود را در سایه این تعالیم به آرامش برسانند و مشکلات روحی خود را مرتفع کنند.
در جذب پیروان و طرفداران این گروه‌ها این نکته بسیار حائز اهمیت است که شخص گوینده خود این شیوه‌ها را عمل‌ کرده باشد و به موفقیت رسیده باشد. در این حالت تاثیر سخنان این شخص در مخاطبان بیشترخواهد شد و خود این شخص به نوعی الگوی مخاطبان قرار می‌گیرد که در این زمینه می‌توان به آنتونی رابینز، برایان تریسی و ... اشاره کرد.

 

بی تفاوتی به بهترین داشته ها
حال جای این سئوال مطرح می‌شود که اگر در خوش‌بینانه‌ترین حالت، این تکنیک‌ها بتواند روح انسان را به آرامش برساند و آسیب‌هایی هم به همراه نداشته باشد، آیا این روش‌ها مورد تایید دین اسلام نیز است؟ و از آن مهمتر اینکه آیا فواید این دستورات فقط در این مکاتب روان‌شناسی پیدا می‌شود و دینی که ادعای کامل و جامع بودن را دارد از آنها بی‌بهره است؟
در تبیین پاسخ ابتدا باید نگاهی به تعالیم این افراد داشت. در این سیستم روان‌شناسی، «تلقین» از جمله موارد کلیدی است. تلقین و باور درونی برای رسیدن به موفقیت از چنان جایگاه مهمی برخوردار است که اگر شخصی هدف خود را رسیدن به موفقیت و کامیابی و آرامش روحی بداند و با تمام وجود در این مسیر گام بردارد، تمام کائنات دست به دست هم می‌دهند تا شخص را به هدف خود برسانند و به عبارت دیگر زمین و زمان در تحقق آرزوها به وی کمک می‌کنند.

 

خدا نیز ابزار تحقق اهداف مالی می شود!
در این مکاتب از خداوند هم سخن به میان می‌آید و موضوعاتی مانند نقش خداوند در رسیدن فرد به آرزوهایش، تاثیر دعا و مناجات در آرامش روحی، تاثیر انجام کارهای خیر در عاقبت‌بخیری و انعکاس آنها در زندگی فرد و ... گوشزد می‌شود؛ اما باید توجه داشت صحبت از خداوند، در حد عاملی برای رسیدن به آرامش است و به عبارت دیگر «قرب به خداوند» که هدف محوری همه ادیان الهی است در این تعلیمات محلی از اعراب ندارد!
در این آموزه‌های روانشناسی، توصیه می‌شود که فرد با تمام وجود بر اهداف خود، که عمدتا اهداف مالی و کامیابی‌های اقتصادی است، متمرکز شود و حتی ارتباط با خداوند هم در این مسیر معنا پیدا می‌کند. در اینجا دیگر خداوند، رب و هدایتگر انسان برای رسیدن به فضائل اخلاقی و انسانی نیست بلکه ارتباط با معنویت از آن جهت مورد توجه قرار می‌گیرد که می‌تواند انسان را به خواسته‌های شخصیش نائل کند.

 

همنوایی با اومانیسم مدرن
اگر به مجموع آموزه‌های این مکاتب دقت شود در می‌یابیم که این تکنیک‌ها در واقع برخاسته از «اومانیسم مدرن» است که انسان و خواسته‌های او را در مرکز عالم و بقیه موضوعات را گرد محور این تمایلات قرار می‌دهد. در این شیوه می‌توان با خدا در ارتباط بود و حتی کارهای خیر همچون کمک به هم نوع، یاری انسان‌ها، کمک مالی به نیازمندن، انجام مراسم مذهبی و ... را انجام داد ولی دیندار واقعی محسوب نشد...
این در حالی است که در تعالیم دین اسلام، ارتباط با خداوند و قرب الهی اصل قرار می‌گیرد که طبعا این ارتباط فوایدی همچون رزق و برکت مالی، آرامش روحی، سعادت اخروی و ... را به همراه دارد. در تعالیم انبیاء، رسیدن به امکانات مالی تنها وسیله‌ای برای سرعت بخشیدن به قرب الهی و خدمت به سایر انسان‌ها است و اگر محور این ارتباط، یعنی یاد خداوند از انسان دور شود، هرگز روی آرامش را نخواهید دید و این وعده حتمی حضرت حق است و خداوند متعال چنین شخصی را بدون بصیرت اطلاق می‌کند : «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى: و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مى‏کنیم». (سوره طه، آیه 124).
در کنار این، اسلام به انسان می‌آموزد که آرامش حقیقی در سایه ارتباط با خدا حاصل می‌شود و هرگز نباید برای رسیدن به امکانات مالی، تمام توجه و حواس را معطوف به آن مورد کرد.
خداوند در عین حال که انسان را تشویق به فعالیت و کسب و کار و روزی حلال می‌کند اما به انسان گوشزد می‌کند که گرفتار تجمل‌گرایی و حرص و آز نشود: « وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى: و زنهار به سوى آنچه اصنافى از ایشان را از آن برخوردار کردیم [و فقط] زیور زندگى دنیا است تا ایشان را در آن بیازماییم دیدگان خود مدوز و [بدان که] روزى پروردگار تو بهتر و پایدارتر است». (سوره طه، آیه 131).
دین مبین اسلام، تعالیم بسیار فراتر از آموزه‌های روان‌شناسانه مدرن را در بر دارد که نه تنها آسیب‌های این مکاتب را به همراه ندارد بلکه در کنار موفقیت‌های مادی، دستاوردها و آرامش روحی انسان را نیز رقم می زند.
آنچنان که امام صادق(ع) می‌فرمایند: که اگر محاسن و زیبایی کلام ما به مردم نشان داده شود، همانا به ما می‌گروند.
وقتی که دین اسلام سرشار از تعالیمی است که از جنبه کارآمدی بسیار فراتر از توصیه‌های بشری در این مکاتب است چرا از این آموزه‌های غربی این چنین استقبال می‌شود؟ در جواب باید گفت که پژوهشگران و محققان این عرصه توجه کمتری به آموزه‌های اسلامی داشتند. اگر اصول این آموزه‌ها استخراج شود و به علم روان‌شناسی جدید که ریشه در افکار غربی دارد عرضه شود، یقینا باعث بیداری مردم و گرایش به تعالیم نورانی اسلام و حضرات معصومین(ع) خواهد شد.
در این میان واکاوی اندیشه های تریسی نیز برای روشنی هر چه بیشتر ذهن مخاطب حائز اهمیت است.
حجت السلام حمزه شریفی دوست، عضو هیات علمی موسسه بهداشت معنوی با اشاره به برگزاری همایش"مدیریت" در 20 مهر با حضور برایان تریسی به خبرنگار شبستان گفت: با مطالعه کتاب های وی در می یابیم که وی فردی باطن گراست که البته معنویت درونی و روحی را با اقتصاد پیوند زده است.
وی افزود: سازمان های حامی این همایش توجه نداشته اند که به صورت غیرمستقیم بستر گسترش معنویت های غربی را فراهم می کنند و به این جریان ضددینی کمک کرده اند. اما آنچه مهم است و جای تأسف دارد اینکه دعوت از شخصی که چهره علمی نیست، تحصیلات آکادمیک ندارد و تنها به مدد بحران های اقتصادی در غرب شهرتی فراهم کرده است.

 

استفاده ابزاری از معنویت برای تداوم نظام سرمایه داری
نویسنده کتاب "روش نقد نحله های انحرافی" تاکید کرد: کارهای برایان تریسی به ظاهر در حوزه اقتصاد، مدیریت زمان، فروش، تجارت نوین و موضوعاتی از این قبیل است و همه وی را به عنوان چهره ای اقتصادی می شناسند، درصورتی که این گونه نیست؛ در وهله اول وی فردی معنویت گراست چون مبانی و احکام او در حوزه فروش؛ مبانی تجارت عصر نوینی ها در آمریکا و غرب است.
وی تصریح کرد: "عصر نوینی ها" در آمریکا طیف و جریانی معنویت گرا هستند، مانند جریان دوم خردادی ها که یک طیف گسترده ای هستند. آن ها هم با تمام اختلافاتی که در بقیه موضوعات دارند، در موضوع استفاده ابزاری از معنویت برای تداوم نظام سرمایه داری اشتراک نظر دارند.
حجت الاسلام شریفی دوست بیان کرد: ممکن است افرادی با شنیدن این بحث ادعا کنند، برایان تریسی اصلا عارف و رهبر نیست، مسلکی ندارد، به نظر من این تفکر که منتظر باشیم کسی، گروهی، تشکیلاتی و فرقه ای برای یک کار راه بیاندازد تا بعد بگوییم آسیب ایجاد شده است، اشتباه است، زیرا جریان فکری بریده از وحی، دین گریز و به ظاهر معنوی، خطرش بیش از آن فرقه ای است که اعلام حضور کرده است. اگر فرقه ای رسما اعلام موجودیت کند، همه می دانند و خیلی ها احتیاط می کنند و سراغ آن نمی روند، اما وقتی جریانی فکری با نام های بی ارتباط با عرفان، مبانی گروه های معناگرایی آمریکایی را تبلیغ کند، کسی چندان متوجه آسیب نمی شود.


تولد معنویت های فراروانشناختی
نویسنده کتاب "نگاهی کلی به عرفان های نوظهور" تاکید کرد: همین قدر که این تفکرات با اندیشه اسلامی سر ستیز داشته باشد و مبانی دینی یک فرد را به چالش بکشد و حتی آسیب هایی از نوع آسیب های شرکت های هرمی پیدا کند، تهدید است.
حجت الاسلام شریفی دوست خاطرنشان کرد: این دسته افکار شاخه هایی از معنویت های نوظهو است و این یک جریان است و ما آن را تحت عنوان معنویت های فراروانشناختی می شناسیم و لذا نباید اشتباه شود که کسی مانند تریسی آموزه های اقتصادی دارد ولی در حقیقت بحث شهود باطنی را مطرح می کند و از دیگران به یک سعادتمندی و تحول درونی دعوت می کند.
پایان پیام/

 

کد خبر 181994

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha