خبرگزاری شبستان: فال در لغت به معنی شگون ، به زبان یا به دل نیک آوردن، پیش بینی خوشبینانه، در زبان عربی فال به صورت فال و تفأل به کار می رود . در وضع اولیه ، مراد از آن ، مطلق فال زدن چه نیک و چه بد است، ولی عرفا" بیشتر به فال نیک اطلاق می شود و ضد آن ، طیرته یا نظیر است ( یعنی آواز یا پرواز پرنده ای نظیر کلاغ یا جغد را علامت شومی دانستن ) و اینها همگی معانی است که که در فرهنگهای مختلف برای این واژه به کار گرفته شده است. که البته انواع و اقسام مختلف دارد.
نوعی از فال زدن با گشودن کتاب ، یا سر کتاب بازکردن بوده که این کار بیشتر با قرآن مجید و مثنوی مولوی مرسوم بوده است . مصحف یا فال به قرآن ، نوعی بارز استخاره است . اما نوعی فال در بین همه ما ایرانیان رواج دارد که شاید همه ما در طول زندگی بارها و بارها آن را تجربه کرده ایم و آن تفال به دیوان حافظ است.
اما تفال به حافظ از چه زمانی مرسوم شد و شاید این سوالی باشد که علاقه مندان و معتقدان به خواجه بارها و بارها از خودشان پرسیده اند.
روزی رفیقی پژوهشگر می گفت: تفال به حافظ از زمانی که تلویزیون در ایران همگانی شد، رایج گردید چرا که یکی از مجریان تلویزیون در شب یلدا به دیوان خواجه تفالی زد اما سوال این بود که چگونه می شود که با تفال یک مجری تلویزیونی این مسئله ایچنین همه گیرشود تا اینکه درجلد سوم تاریخ ادبیات به قلم «ادوارد براون» به این اشاره بر خوردم که پس از وفات حافظ از عده ای بر آن می شوند تا با تکفیر او، از دفن پیکر لسان الغیب در گورستان ممانعت کنند و سرانجام نظر جمع بر این قرار می گیرد تا با تفأل از کلام خود حافظ کمک بگیرند و پس از آن که تمامی غزل های او را نوشته و در سبدی ریختند، از کودکی می خواهند تا یکی را برگزیند و با کمال تعجب، پاسخی باورنکردنی و شگفت آور از حافظ می شنوند غزلی با این آغاز:
کنون که میدمد از بوستان نسیم بهشت /من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت
گدا چرا نزند لاف سلطنت امروز/که خیمه سایه ابر است و بزمگه لب کشت
چمن حکایت اردیبهشت میگوید /نه عاقل است که نسیه خرید و نقد بهشت
به می عمارت دل کن که این جهان خراب /بر آن سر است که از خاک ما بسازد خشت
وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد /چو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشت
مکن به نامه سیاهی ملامت من مست /که آگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت
قدم دریغ مدار از جنازه حافظ /که گر چه غرق گناه است میرود به بهشت
و «ادوارد بروان» این غزل را سرآغاز تفال زدن به حضرتش می داند
ابوالقاسم فقیری: تاریخچه اعتقاد به فال حافظ به زمانهای دور باز می گردد
ابوالقاسم فقیری مردم پژوه درباره تفال ایرانیان به حافظ بر این باور است که تاریخچه این بینش واعتقاد به زمان های دور برمی گردد. و حتی در زمان حافظ هم تفأل زدن مرسوم بوده و بیت « از غم هجر مکن ناله و فریاد که من / زده ام فالی و فریاد رسی می آید» حکایت از همین موضوع دارد .
وی درباره فال دوره که در شبهای یلدا گرفته می شود می گوید:این تفأل به این شکل اجرا می شود که یکی دیوان حافظ را به دست می گیرد و به ترتیب برای همه ی مجلسیان فال می گیرد که به فال دوره معروف است. گروه طالب فال با خلوص نیت به روح حافظ صلوات می فرستند و برای آمرزش روح خواجه فاتحه می خوانند و نیت می کنند و می گویند «ای خواجه حافظ شیرازی، تو کاشف هر رازی، من طالب یک فالم، بر من نظر اندازی» و یا این چنین می گویند «یا خواجه حافظ شیرازی، تو کاشف هر رازی، تو را به حق خرقه ای که پوشیدی، به شراب آن طهوری که نوشیدی، تو را به شاخه نباتت قسم می دهم که بگویی نیت من خیر است انشاء الله یا نه؟». آن گاه دیوان را باز می کنند و غزل بالای سمت راست جواب تفأل است، منتها اگر وسط غزل باشد، از ابتدای غزل که در صفحه ی پشت است، خوانده می شود و سه بیت از غزل بعدی نیز شاهد فال خواهد بود.
بهالدین خرمشاهی: با اعتقاد به جنبه های فراروان شناسی میشود به فال حافظ معتقد بود
اما «بهاءالدین خرمشاهی»پژوهشگری که عمر بر مطالعه دیوان حافظ نهاده و پیرو راستین خواجه است و حق شاگردی به جای آورده اما با فروتنی اذعان می کند که شاگرد دست چندم بلبل غزلسرای شیراز است درباره تفال به دیوان حافظ بر این باور که فالهای حافظ را باید در شمار پدیدههای فراروان شناسی قرار داد این فالها توجیه علمی ندارند، اما با اعتقاد به جنبه های فراروان شناسی میشود به آنها معتقد بود و آنها را تأیید کرد.
برخی دیگر مانند دکتر کاووس حسنلی نیز چند وجهی بودن و تاویل پذیری اشعار حافظ را دلیل گرایش مردم به فال زدن به دیوان خواجه حافظ می داند.
منصور رستگار فسایی: حافظ نماد آرزومندیهای تاریخی و ذوق هنری و زیباشناسانه ایرانیان است که به آن تفال می زنند
اما دکتر منصور رستگار فسایی یکی دیگر از حافظ پژوهان دیدگاه جالبی درباره علاقه مندی ایرانیان به فال حافظ ارایه می دهد وی بر این باور است که حافظ نماد آرزومندیهای تاریخی و ذوق هنری و زیباییشناسانه ایرانیان و بازتاب همه احساس های نیک و بدی است که بسیاری از مردم ایران آن را حس می کنند ولی نمی توانند این احساس ها را بیان کنند. به همین دلیل است که ایرانیان با دیوان حافظ فال می گیرند.
وی خارج دانستن تفأل به حافظ را از درون خود، امری غلط می خواند و عنوان می کند فال حافظ یک امر خرافی و تصادفی نیست بلکه ما اندیشه خود را در کنار اندیشه حافظ قرار میدهیم و پس از آن به یک نتیجه گیری می رسیم. بنابراین فال حافظ یک مشاوره آگاهانه با اوست و این امر تنها در یک جامعه توسعه یافته امکان وقوع می یابد. به عبارت دیگر فال حافظ بازتاب و آیینه یک ملت رشد یافته است.
اما درمقابل کسانی مانند استاد فرزانه زنده یاد عبدالحسین زرین کوب هستند که اعتقادی به فال حافظ ندارد و معتقدند است که حافظ انسانی است معمولی و قصه تفأل به حافظ وجهه درستی از نظر علمی ندارد.
اما رد یا اثبات درستی تفال به دیوان خواجه تغییری در نظرعلاقه مندان و مشتاقان به حضرت حافظ نمی دهد، دیری است که حافظ همنشین محفل ایرانیان است وبس. وهمین کافی است ما در محافل دست جمعی مانند شبهای یلدا، شبهای چهارشنبه سوری و یا شبهای نوروز به روانش درود می فرستیم نظرش را به تفعل میپرسیم وخرسند از پاسخ خواجه دمی خوش می داریم و اکنون که به قول خود خواجه «قدسیان شعر حافظ از بر می کنند» ما چرا با تفال به دیوانش دلی امیدوار نکنیم.
پایان پیام/
نظر شما