به گزارش خبرنگار زنان و خانواده خبرگزاری شبستان، روز ملی جمعیت یک رویداد سالانه است که هر سال در ۳۰ اردیبهشت برگزار میشود. که به پیشنهاد سازمان ثبت احوال ایران و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، و مصادف با روز ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت از سوی مقام معظم رهبری به عنوان روز ملی جمعیت در تقویم رسمی ایران به ثبت رسید؛ به همین مناسبت خبرنگار شبستان در خصوص زمینه های فرهنگی و اجتماعی عدم تمایل فرزندآوری در زوج ها گفتگویی با دکتر «حاتم حسینی»، استاد جمعیت شناسی دانشگاه بوعلی سینا و عضوء هیت مدیره انجمن جمعیت شناسی ایران انجام داده است که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.

حسینی با بیان اینکه طبق اعلام وزارت بهداشت، رشد موالید در کشور از سال ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳، منهای ٧/٣ درصد بوده است، گفت: این به معنی آن است که دولت در دستیابی به هدف قانون "تعالی خانواده و جوانی جمعیت" موفق عمل نکرده است. نه تنها موالید افزایش نیافته، بلکه برای نخستین بار به کمتر از یک میلیون در سال رسیده است. این وضعیت قابل پیشبینی بود. پیش بینی می کردم که این اتفاق بیفتد. این نتیجه با وجود هزینههای بسیاری است که از منابع عمومی صورت گرفته است! بنابراین وقت آن است که از خود بپرسیم: چرا سیاستهای جمعیتی به هدف افزایش باروری، دستکم تا الآن، نرسیده و حتی با اجرای این سیاستها، روندهای نزولی موالید تسریع شده است.
وی افزود: در آسیبشناسی این ناکامی بایستی به گفتمان جمعیتی حاکم بر سیاستگذاری جمعیت در ایران نگاه کنیم. سیاستهای جمعیتی در ایران ابزارهایی هستند برای حفظ یا تغییر الگوهای جمعیتی در راستای هدفهای کلان قدرت و حاکمیت برای افزایش یا کاهش زاد و ولد. اگر سیاستهای کنترل موالید سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۷ را هم در نظر بگیرید، همین بوده است. در سالهای آخر دهه ١٣٦٠ و الآن نیز همواره این دولت بوده است که از مردم خواسته زاد و ولد را کنترل یا بیشتر کنند.
در گفتمان حاکم بر سیاست گزاری جمعیتی شاهد حکمرانی کودک محور هستیم
حسینی ادامه داد: در این گفتمان دو جنبه بسیار مهم نادیده گرفته شده است. یکی مشارکت خانوادهها و دیگری عاملیت زنان. در گفتمان حاکم بر سیاستگذاری جمعیتی در ایران نظام حکمرانی کودک - محور است. به بیان دیگر، سیاستگذاران بهجای خانوادهها بچه میخواهندو به بچه فقط بهعنوان یک عدد نگاه و تصور میکنند به راحتی میتواند آن را دستکاری یا کم و زیاد کند. در واقع، همه جا این دولتها بوده اند که تصمیم گرفته و میگیرند. در این گفتمان خانواده یک واحد آماری منفعل مجری دستورات است نه کنشگری فعال که حق دارد در فرزندآوری، تربیت فرزند یا تقسیم مسئولیت مشارکت کند و نقش داشته باشد!
مشارکت خانواده ها و عاملیت زنان دو عامل مهم مغفول مانده در فرزند آوری
عضوء هیت مدیره انجمن جمعیت شناسی ایران بیان کرد: جنبه فراموششدهی دیگر عاملیت زنان است. در این گفتمان جمعیتی، زن ابزار اجرایی سیاستها در زمینه فرزندآوری بیشتر یا کمتر است و عاملیت زنان در تعیین مسیرهای پیش روی آنها نادیده گرفته شده است. نتیجه این دو وجه مغفول در امر سیاستگذاری جمعیتی در ایران تضاد بین منافع فردی و مصالح اجتماعی است. مصلحت اجتماعی، همانطور که سیاستگذار هم بهدرستی تشخیص داده، این است که باروری در ایران کاهش پیدا کرده و استمرار آن در زیر سطح جایگزینی پیامدهای جمعیتشناختیای در آینده خواهد داشت که مطلوب هیچ جمعیتی نیست.
وی تأکید کرد: مصلحت جامعهی ایران تغییر این روندهای باروری است، اما آیا همه افراد جامعه این نگاه را نسبت به جامعه دارند؟ خواستهها و تمایلات فردی آنها چه میشود و دولت و حاکمیت چقدر به این خواستهها و تمایلات خانوادهها، بهویژه زنان، توجه کرده است. در الگوی سیاستگذاری جمعیتی در ایران ما شاهد یک نوع بیتوجهی به زیست واقعی خانوادهها هستیم. به بیان دیگر، سیاستگذاری جمعیتی نه با مشارکت جامعه بلکه با مفروضات سیاستگذار انجام گرفته است. در واقع، سیاستگذاریها در خلاء و مبتنی بر مفروضات ساده بوده است.
عضو هیت مدیره انجمن جمعیت شناسی ایران بیان کرد: امروزه در ایران زنان نه تنها خود را فقط در نقش مادر بالقوه نمیبینند، بلکه میگویند: ما کنشگرانی هستیم که به لحاظ اجتماعی، آزادی داریم؛ خواستهها و تمایلات و ایدهآلهای مستقل خودمان را داریم. کسی که بخواهد به اینها بیتوجهی یا کمتوجهی کند ما پاسخ منفی میدهیم. به باور من، عملکرد ضعیف حاکمیت و دستگاه برنامهریزی ایران در مدیریت جمعیتی کشور، باعث شکلگیری یک نوع مقاومت اجتماعی پنهان در برابر سیاستهای رسمی شده است.
به باور حسینی، دستگاه برنامهریزی متوجه این واقعیت اجتماعی نیست که در جامعه ایران شاهد شکلگیری یک نوع مقاومت اجتماعی پنهان در مقابل سیاستهای رسمی برای افزایش موالید هستیم و این مسئله انکارناپذیر است. هدف سیاستگذار متعالی است. چه چیز بهتر از این در جامعهای زندگی کنیم که خانواده دارای استحکام باشد، پیوندهای زناشویی گسسته نشود و فرزندآوری در یک فضای توام با آرامش و امید صورت بگیرد، این چیزی است که سیاستگذار میخواهد اما متوجه نیست که برای تحقق آن نیازمند بستر و امکانات لازم هستیم. در غیر این صورت، اگر بهترین آرمانها و آموزهها را داشته باشید، نمیتوانید بدون امکانات و برنامههای لازم آن را اجرایی کنید.
فرزندآوری انگیزه می خواهد نه تشویق
این استاد دانشگاه تصریح کرد: پس بر این باورم که فرزندآوری انگیزه میخواهد نه تشویق. این گزاره که تشویق کنید تا زاد و ولد زیاد شود، بسیار سادهانگارانه است. نمیشود در مورد یک مسئله بسیار خصوصی و شخصی اینگونه مداخله کرد؛ راهکار این است که دولت پرسش را از اینکه "چکار کرد تا زاد و ولد افزایش بیابد" به "چکار باید کرد که خانوادهای شکل بگیرد که آگاهانه، آزادانه و بر اساس خواست و ارادهی خودشان بچه بخواهند" تغییر داد. اصلاً سیاستگذار بایستی رهیافت خود را عوض کند. از الان بایستی دولت جلوی اجرای "قانون تعالی خانواده و جوانی جمعیت" را به شکلی که تا الآن اجرا شده، بگیرد. چرا بایستی ما به همین منوال تا سال ۱۴۰۷ ادامه دهیم؟ مگر در طول سه سال و نیم گذشته چه تغییر مثبتی دیدید که امیدوار باشید طی سه سال و نیم آینده ببینید. روندها درست برعکس است.
استاد جمعیتشناسی دانشگاه بوعلی سینا افزود: بنابراین دولت بایستی به بازنگری هم در محتوای قانون و هم سازوکار اجرای آن بپردازد. در این بازنگری مسیر مداخله دولت خیلی مهم است. سیاستگذاری دولت بایستی مشارکتی باشد نه دستوری. تا الآن دستوری بوده. دولت نمیتواند در جامعهای که شاهد گسترش روزافزون سکولاریسم است امیدوار باشد که از طریق موعظه یا نصیحت مسئله مهمی مانند فرزندآوری را ساماندهی کند. سیاستگذاری باید مشارکتی باشد.
۸۰ درصد مسئله کمفرزندآوری در ایران و باروری زیر سطح جایگزینی جنبه غیرپزشکی دارد
وی اظهار کرد: در این فاصله هیچوقت از مادران، دختران یا جوانان نپرسیدهایم که شما چرا نمیخواهید ازدواج کنید. اگر ازدواج کردید، چرا دیر بچهدار میشوید؟ چرا یک فرزند به دنیا آوردهاید؟ اصلاً مشکل شما چیست؟ بیش از ۸۰ درصد مسئله کمفرزندآوری در ایران و باروری زیر سطح جایگزینی جنبه غیرپزشکی دارد، این درحالی است که متولی آن وزارت بهداشت است. کار دیگری که دولت باید بکند، بازیابی اعتماد نهادی است؛ مردم بیاعتماد شدهاند و این باعث کاهش سرمایه اجتماعی شده است. بنابراین، روز به روز شاهد گسترش دایرهی مقاومت اجتماعی پنهانی هستیم که در مقابل خواست و اراده برای افزایش موالید صورت گرفته است. باید با هدف احیای اعتماد عمومی، اعتماد نهادی بازیابی شود؛ یعنی اقدامات بایستی متناسب با شرایط زندگی مردم و جامعه باشد. هیچ نسبتی در سیاستهای جمعیتی، اقدامات و برنامهها با شرایط زندگی مردم نمیبینم. دولت باید همزمان به کمیت و هم به کیفیت زندگی توجه داشته باشد؛ یعنی زیستبومی فراهم کند که در آن فرزندآوری نه یک وظیفه بلکه یک انتخاب آگاهانه و مطلوب باشد. وقتی بستر فراهم نمیشود چطور میتوانید توقع داشته باشید که با دستورات شما فرزندآوری صورت بگیرد.
وی گفت: مسیر دیگر بازاندیشی در نقشهای جنسیتی است؛ بایستی در خانوادهها عدالت جنسیتی برقرار باشد. مادران، زنان و دختران امروز جامعه در ایران که سهم قابلتوجهی از آنها را باسوادها تشکیل میدهند، نمیتوانند با الگوهای خانواده سنتی ایرانی زندگی کنند. الآن زنان در تلاشند که در همه زمینهها استقلال پیدا کنند، تا الآن هم موفق بودهاند. در واقع، در گذشته بیشتر جامعه بود که تعیین میکرد، رفتارها و الگوهای فرزندآوری زوجها چگونه باشد، اما الآن خود فرد است و از نفوذ نیروهای سنتی کاسته شده است. امروزه، فردگرایی روز به روز درحال گسترش است و در چنین شرایطی نبایستی بدون توجه به حقوق افراد انتظار داشت که فرزندآوری افزایش بیابد.
گفتمان حاکم بر سیاستگذاری جمعیت در ایران مبتنی بر یک فرض ساده است
حسینی گفت: گفتمان حاکم بر سیاستگذاری جمعیت در ایران مبتنی بر یک فرض ساده است؛ اینکه اگر فرزندآوری را تشویق کنیم، خانوادهها بهطور طبیعی دارای فرزندان بیشتری خواهند شد. این یک فرض نپخته و خام است. بر این باورم که فرزندآوری اصلاً تشویقبردار نیست. واقعا این قدر ساده است که شما بیایید، یک عده را تشویق کنید و آنها هم زاد و ولد کنند؛ این فرض هیچ نسبتی با واقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و مصلحت عمومی امروز جامعه ایران ندارد.
عضوء هیت مدیره انجمن جمعیتشناسی ایران خاطر نشان کرد: نتیجه چشم بستن روی واقعیتهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور همین میشود. از سوی دیگر، رسانهی ملی پیوسته و بیوقفه در خصوص خانواده سنتی تبلیغ میکند. آنها یک بعد قضیه را میبینند، درحالی که این نوستالوژی بیگمان برای قاطبه زنان، با توجه به شرایط حاکم بر زندگی امروز، اصلاً یک انتخاب مطلوب یا ممکن نیست.
نظر شما