به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری شبستان: سی و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در حالی به نیمه رسیده است که بازدید روزانه اقشار مختلف مردم؛ میتواند اولین شاخص در ارزیابی عملکرد آن باشد.
قدم به قدم که وارد محوطه مصلی امام خمینی (ره) میشویم صدای رادیوی نمایشگاه کتاب واضحتر به گوش میرسد که تلاش دارد علاوه بر معرفی آثار جدید با ناشران نیز گفتوگویی داشته باشد تا بتواند مخاطبان این رویداد فرهنگی را از هر سلیقهای که باشند راضی نگاه دارد و پیوند دوبارهای را میان کتاب و کتابخوان برقرار کند.
اگر از درب بهشتی از نمایشگاه کتاب بازدید کنید حین طی مسیر با ورودی بخشهای مختلفی مواجه خواهید اما در این مجال روی سخن ما با بخش کودک و نوجوان خواهد بود چراکه از همان بدو ورود اولین چیزی که توجهها را به خود جلب میکند مادران و فرزندانی هستند که دست در دست یکدیگر از راه دور و نزدیک آمدهاند تا ولو حتی یک کتاب برای این روزهای گرم خریداری کنند؛ در واقع به نظر نمایشگاه کتاب کورسوی امیدِ والدین برای آشتی بچهها با کتاب است چراکه گشت و گذار در این محیط فرهنگی و دیدار با کودکان و نوجوانان دیگر به خودی خود میتواند اثر بسزایی را در جذب این نسل به کتابخوانی داشته باشد.
صدها ناشر کودک و نوجوان در انتظار شما هستند
با وجودی که خارج از محوطه بخش ناشران کودک و نوجوان با جمعیت قابل توجهی مواجهیم اما داخل بخش که در فضای سربسته با مساحتی قابل توجه از ناشران میزبانی میکند، خبری از آن جمعیت نیست. البته مدارس را اگر در نظر بگیریم که در گوشه و کنار برای بازدید این بخش به همراه مدیران و معلمان رهسپار بخش کودک و نوجوان شدند داستان متفاوت خواهد شد چراکه این حضور برای دانشآموزان به مثابه یک اردوی فرهنگی است اما گلایهای از این بچهها میشنویم مبنی بر اینکه ای کاش دانشآموزان هم بُن کتاب داشتند ولو یک بُن کتاب در حد دویست هزار تومان. البته که حرفشان بیجا و بیربط هم نیست چراکه با این وضع گرانی کاغذ و نشر کتاب به ویژه در گروه سنی کودک و نوجوان که ملزومات خود را میطلبد، حقیقتا تهیه کتاب برای هرکسی امکانپذیر نیست اما با این وجود همین حضور مدارس نیز فضای جالبی را در این بخش رقم زده است.
کمی جلوتر میرویم تا روایت بخش کودک و نوجوان در نمایشگاه سیوششم را نظارهگر باشیم؛ البته همانطور که پیشتر اشاره شد آن قدرها که فکرش را میکنیم خبری نیست حتی آوا و آهنگ اینجا خاموش است؛ برخی غرفهها شلوغ اما اکثرا خلوت هستند. علت اصلی هم باز به همان قیمتهای سرسامآور باز میگردد که هم ناشر را از نفس انداخته و هم مخاطب را از خرید منصرف کرده است.
اما نکته جالب توجه این است که برخی ناشران توانستند با وجود این کسادی مخاطب خودرا حفظ کنند؛ محصولات جانبی مرتبط با کتاب در این زمینه بی تاثیر نبوده است اما فارغ از آن برخی ناشران مذهبی یا حتی آن دسته از ناشران تخصصی کودک که در میان کتابهایشان آثار مذهبی ویژه مخاطب کودک را ارایه کردند غرفههای شلوغی از جمله انتشارات «عروج اندیشه» که با ارایه آثاری در مورد امام زمان (عج) به طور خاص و کتابهایی با موضوعات دینی مخاطبان خود را داشته باشد. تصاویری که در ادامه خواهید دید روایتگر این بخش هستند:
نشر دیبایه و ارایه شاهنامه برای کودکان/به نمایشگاه آمدیم برای معرفی نَه فروش
در میان این حجم وسیع از ناشران یکی از غرفهها توجهها را به خود جلب کرده است، این ناشر فقط در نمایشگاه حضور دارد اما نَه برای فروش بلکه برای معرفی و راهنمایی مخاطب به شعب حضوری نمایندگیهایش برای خرید کتاب. البته که این ناشر اثر بسیار جالب توجهی هم دارد که به ویژه در بحبوحه و تلاطم این روزها که هرکسی از راه رسیده و بدون توجه به تاریخ ایران اظهار نظری کرده است، بسیار قابل توجه خواهد بود. صحبت ما از نشر «دیبایه» است که شاهنامه را برای کودکان ارایه کرده اما مسئولان غرفه در شرح فعالیتهایشان در نمایشگاه کتاب می گویند: اینجا فقط برای معرفی و نمایش این اثر آمدند و علاقهمندان به خرید میتوانند به شعبی که در پوستر معرفی شده حضورا مراجعه کنند.
برای والدین چه عاملی مهمتر از این است که بتوانند فرزندی تربیت کنند که کتابخوان باشد و این ارتباط را تا آخر عمرش با کتاب حفظ کند؛ و چه خوب که این ارتباط از نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و در فضای شاد و جذاب بخش ناشران کودک و نوجوان آغاز شود.
نظر شما