حجت الاسلام «سیدحسین مومنی» خطیب و منبری معروف در گفت وگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری شبستان با بیان چند حکایت از کرامات حضرت ثامن الحجج علیه السلام و نوع برخورد ایشان با مردم وهمچنین توصیه آن حضرت به فرزند عزیزشان حضرت جوادالائمه علیه السلام برای ارتباط داشتن با مردم، اظهارداشت: نقل است امام رضا علیه السلام زمانی که در نیشابورحضور داشتند، روزی به حمام رفتند. سربازان حکومتی حمام را قرق کرده بودند. پیرمردی از روستاهای نیشابور در خزانه حمام بود و سربازها او را ندیدند. این مرد که امام را نمی شناخت از خزانه بیرون آمد و سوال کرد که اینجا دلاک ندارد؟ حضرت فرمودند: برای چه میخواهی؟ گفت: میخواهم مرا بشوید. حضرت فرمودند: بیا بنشین من برایت انجام می دهم. او هم قبول کرد. همزمان گروهی از بزرگان نیشابور برای زیارت حضرت رضا علیه السلام، با پای برهنه از راه رسیدند. چون از بزرگان شهر بودند سربازان راه را برای آنها باز کردند. آنها وارد گرمخانهی حمام شدند و دست به سینه به امام سلام کردند.
حجت الاسلام مومنی تصریح کرد: آن حضرت ایستادند و جواب سلام دادند. مرد روستایی پرسید: این آقا کیست؟ گفتند: علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحیة و الثناء). پیرمرد به پای حضرت افتاد و عذرخواهی کرد. امام فرمودند: بگذار کارم را تمام کنم. مرد روستایی به حضرت عرض کرد: آقا من یک هفته است که در راهم. وقتی شنیدم شما وارد نیشابور شده اید، زن و بچه و باغ و… را رها کردم برای زیارت شما آمدم. با خودم گفتم ما که آب و حمام نداریم، قبل از زیارت استحمام کنم و پاکیزه به محضرحضرت مشرف شوم. نیت ام این بود که به حمام آمدم. حالا از شما می خواهم که شما هم لحظه جان دادنم بر بالین من بیایید.
وی افزود: حضرت فرمودند: میآیم. اما الان کارم را باید تمام کنم وسپس شست وشوی پیرمرد روستایی را ادامه دادند. او به حضرت مینگریست و گریه میکرد. حضرت فرمودند: اگر ناراحت شوی من ناراحت میشوم. اباصلت هروی میگوید: یکسال بعد در توس بودیم. در محضر حضرت نشسته بودیم عدهای از خواص، خدمت امام مشرف بودند. ناگهان متوجه شدیم حضرت نیستند. لحظاتی گذشت و حضرت تشریف آوردند. عرض کردم آقا امری بود به من بفرمایید انجام دهم. فرمودند: اباصلت! آن مرد نیشابوری از دنیا رفت. وعده داده بودم لحظه مرگش به بالینش رفتم.
منبری معروف خاطرنشان کرد: از جواد الائمه علیه السلام سوال کردند آقا شما فرمودید «اگر کسی پدرم را با معرفت زیارت کند ثواب این زیارت، بهشت است» منظور شما از زیارت با معرفت چیست؟ حضرت فرمودند: یعنی پدرم را با ۴ شرط زیارت کند؛ نخست این که بداند این آقایی که زیارت می کند «امام» است.
آب حوضچه صحن گوهرشاد و شفای طلبه ی بیمار
وی با اشاره به ماجرای کلاس درس آیت الله العظمی میلانی در مسجد گوهرشاد گفت: آیت الله العظمی میلانی (رحمه الله علیه) درمسجد گوهرشاد درس خارج می دادند، به مناسبتی کرامتی از حضرت رضا علیه السلام فرمودند که امام از روستایی عبور می کردند، در این روستا حمامی بود؛ صاحب حمام به محضر آقا آمد وعرض کرد آقا! من حمام را برای شما قرق می کنم شما بیایید استحمام کنید. حضرت پذبرفتند و فرمودند: برو من هم می آیم. روستایی رفت و حمام را شست وشو کرد وعود روشن کرد و ... فردی در آن اطراف بیماری برص داشت، بدنش عفونی بود و حتی خانواده اش او را طرد کرده بودند. وقتی شنید قرار است امام به حمام روستا بیاید نزد حمامی آمد و التماس کرد که بگذار من حضرت را ببینم. حمامی قبول نکرد. اما بعد از التماس فراوان دلش به رحم آمد و گفت: به این شرط که در گوشه تاریکی که هیزم ها را قرار می دهم بنشینی و اگر حضرت تو را صدا زدند نزد حضرت بروی. وقت مقرر رسید و امام رضا علیه السلام به حمام آمدند بعد از مدتی، با صدای بلند فرمودند: ای آن که در تاریکی نشسته ای برخیز ونزد ما بیا. فرد بیمارخدمت امام آمد و روبروی ایشان نشست. حضرت سوال کردند که مشکل ات چیست؟ عرض کرد: آقا بیمارم و خانواده ام هم مرا طرد کرده اند. امام یک کاسه آب از حوضچه حمام برداشتند و روی او ریختند. در همان حال که آب از بدنش پایین می آمد و فرو می چکید، بیماری هم از جانش بیرون می رفت.
حجت الاسلام مومنی ادامه داد: آیت الله العظمی میلانی در حال بازگو این ماجرا بر بالای منبر درس بودند که ناگهان طلبه ای از وسط درس برخاست و به سرعت به سمت بیرون دوید. بعد از ساعتی با عمامه و لباس های خیس بازگشت. رو به آیت الله میلانی ایستاد و عرض کرد: آقا این طلببه ها مرا می شناسند من هم بیمارم. گوشه کوچه و خیابان می مانم امروز دل به دریا زدم و به حرم امام رضا علیه السلام آمدم. اتفاقا سر کلاس شما حاضر شدم وقتی این ماجرا را تعریف کردید من هم رفتم و از حوض وسط صحن گوهرشاد کاسه آبی برداشتم و رو به گنبد گفتم: یا امام رئوف حیّ و میّت که درباره شما معنایی ندارد من این کاسه آب را از طرف شما روی سرم می ریزم... و حالا می بینید که شفا گرفتم.
وعده رسول خدا صلی الله علیه وآله درباره زیارت امام رضا علیه السلام
وی خاطرنشان کرد: بنابراین شرط اول درزیارت با معرفت این است که بدانید این آقایی که به زیارت ایشان مشرف می شوید «امام» است حتی حیّ و میّت هم برای ایشان معنا ندارد. همین حالا شما را می بیند و حرفتان را می شنود. شرط دوم آن است که بدانید اطاعت از این امام واجب است. سوم اینکه غریب است و شرط چهارم آن که شهید است.
مومنی افزود: اگر کسی حضرت ثامن الحجج علیه السلام را با این ۴ ویژگی زیارت کرد می شود زیارت بامعرفت. آثاری که در این زیارت است حدّ حداقلی و حداکثری دارد. از جمله این که تحول ماهوی در انسان ایجاد می کند، آدم می سازد. فردی که مبتلا به گناه است با یک زیارت با معرفت ترک گناه می کند. موارد متعددی دیده و شنیده ایم فردی که نسبت به واجبات تقیّدی ندارد بعد از «زیارت با معرفت» اهل انجام واجبات و ترک محرمات شده است. این از کرمات امام رضا علیه السلام است.
مومنی یادآور شد: روایت مشهوری است که حضرت در توصیه ای به فرزندشان حضرت جواد الائمه علیه السلام فرمودند: به من خبر رسیده است که برای ورود به مجالس تو را از بابی وارد می کنند که با مردم روبرو نگردی. از دری وارد شو که مردم از آن رفت وآمد می کنند.
واعظ ومنبری معروف گفت: این وعده از ناحیه رسول گرامی اسلام به ما داده شده و اگر کسی بعد از این روایت بگوید من از حرم امام رضا علیه السلام دست خالی برگشتم باید بگوییم «گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟» وعده پیامبر خداست تخلف هم ندارد. فرمودند: «ستدفن بضعة منّی بخراسان مازارها مکروب إلّا نفّس الله کربته ولامذنب إلّا غفر الله ذنوبه؛ بزودی پارهای از تن من در خراسان دفن می شود؛ هیچ غمگینی او را زیارت نمیکند، مگر اینکه خداوند غم و اندوه او را میزداید و هیچ گناهکاری به زیارت او نمیرود، جز اینکه خداوند گناهان او را میآمرزد.» اگر کسی رنجدیده است، کسی گره به کارش خورده، امام رضا علیه السلام را زیارت کند. به طور مطلق هم آمده هیچ قید وشرطی ندارد. هم حاجت شما برآورده می شود (نسبت به آینده) هم گذشته خرابت آباد می گردد.
نظر شما