تحلیل نوع استدلال و توانمندی شیخ در اثبات مفاهیمی چون ولایت فقیه

پروژه اندیشه سیاسی شیخ انصاری با نگاهی بر نوع استدلال ها و زندگانی این فقیه زمان شناس از سوی گروه فقه سیاسی در حال پیگیری است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، اندیشه سیاسی شیخ مرتضی انصاری از جمله پروژه های گروه فقه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی است که توسط دکتر عباس حیدری پیگیری می شود.

از این روف وی در نوشتار زیر پس از اشاره به شخصیت و آرای مرحوم شیخ انصاری به بیان ویژگی های این پژوهش و نیز نتیجه گیری و جمع بندی نتایج حاصله پرداخته است.

شیخ انصاری (1281-1214ق)، جایگاه برجسته‌ای در فقه شیعه دارد. عبارات و اظهارات او واجد ابعاد گوناگون و سرشار از نیروها و انرژی‌های متنوع است واژگان او علی‌رغم روانی، لبه‌های متنوع و پیچیده‌ای دارد.
شیخ انصاری در بازه زمان استقرارش در نشأ مادی، حیاتی ایمان‌مدارانه، چشم ذهنی بینا و نظام زبانی گویایی را به نمایش گذاشته. سامانه‌ای فراهم آمده از چنین عناصر نیرومندی آنگاه که با نبوغی سرشار، التفات و استراتژی به سوی بی‌کرانه‌ها و نیتی بی‌آلایش قرین شده، فرصت‌های زیادی را پیش روی او نهاده است. یکی از امکان‌های فراهم آمده برای او، درک ظرافت‌ها و ظرفیت‌های در سخن جاودانه، جامع و جهان شمول اسلام است. فرآورده چنین درک و استغراقی در درون زبان دین اسلام و بهره‌گیری از پایگاه نیرومندی مانند فقه شیعه، زبانی شفاف و زلال را باعث شده است.


به واقع شکل‌گیری عناصری چون زنجیره‌هایی از واژگان، تورهایی از مفاهیم و شبکه‌هایی از معنا و سیستمی از استدلال، امکان تبیین

(explanation) و تفهم (explication) را برای شیخ انصاری، فوق‌العاده افزایش داده است.
محافل حوزوی عنایت ویژه‌ای به دنیای ایمان مدارانه، زندگی زاهدانه، قالب ذهنی بسط یافته شیخ انصاری داشته و دارند. میراث مکتوبی که بازنمایی از سبک زندگی و سلوک ذهنی شیخ انصاری هستند خود متضمن نیروها و انرژی‌های گوناگونی هستند.


عبارات و اظهارات شیخ انصاری سرشتی ابتکاری، و هویتی زنده و سازنده دارند و همچنان آبشخور فکری، جامعه علمی، علماء، فضلا و طالبان معرفت و دانش هستند. در پرتو تلاش‌های روزافزون جامعه علمی و حوزه‌های علمیه، بخش‌هایی از مکتب شیخ انصاری واشکافی شده است. امّا نظام معرفت دریاگونه‌ای که او پی افکنده است، آنچنان عظیم است که پیوسته غواصی در آن مشکل امّا ثمربخش است. امام خمینی (ره) در اشاره به اینکه طریقه سلف صالح همچون «شیخ الطائفه» در متقدمین و «صاحب جواهر» و «شیخ انصاری» در متأخرین، اهمیت خاصی در تحقیقات اسلامی دارد می‌فرماید:


«اسلام اگر خدای نخواسته هر چیز از دستش برود ولی فقهش به طریقه موروث از فقهاء بزرگ بماند به راه خود ادامه خواهد داد ولی اگر همه چیز به دستش آید و خدای نخواسته فقهش به همان طریق سلف صالح از دستش برود، راه حق را نتواند ادامه داده و به تباهی خواهد کشید.»[1]بنابراین لازم است تلاش سترگی جهت بسط آموزه‌های شیخ انصاری در فقه سیاسی صورت گیرد.
به واقع تلاش‌هایی که در مورد استخراج مقاصد شیخ انصاری از درون واژگان صورت گرفته غالباً معطوف و مصروف به حوزه زبان فقهی و اصولی او بوده است، امّا بررسی نیات و مقاصد شیخ انصاری در حوزة فقه سیاسی بسیار کم رنگ برگزار شده است. فرصت‌های زیادی برای کاوش در گزاره‌های شیخ انصاری در مورد مناسبات سیاسی وجود دارد.
تمرکز اساسی پژوهش حاضر این است که همراه با توصیف و بازنمایی عناصر اندیشه سیاسی شیخ انصاری، زمینه تحلیل و ارزیابی در مورد آن را فراهم سازد.
منظور از توصیف در این پژوهش «بازنمایی یک توزیع در یک فضا»[2] است و به عبارت دیگر، «گردآوری یادآوری‌ها برای یک مقصود خاص.»[3] این گردآوری بر پایه پژوهش دستور زبانی پیرامون عبارات و اظهارات شیخ انصاری است. توصیف و بازنمایی که پیرامون افکار و اندیشه‌های فقهی سیاسی شیخ انصاری صورت می‌گیرد زمینه مناسبی را برای تحلیل آنها فراهم می‌آورد.


در حوزه تحلیل بررسی دو بعدی است. یک بعد آن حول این سؤال است که آیا بین این افکار و اندیشه‌ها و زمینه‌های زندگی، ذهنی، و زبانی شیخ انصاری رابطه معناداری برقرار است؟ هم خانواده با این سؤال پرسش از این است که آیا بین مبانی، اصول و قواعد فقهی شیخ انصاری با افکار و اندیشه‌های سیاسی او وابستگی و پیوستگی وجود دارد؟

 

بررسی تاثیر اندیشه سیاسی شیخ انصاری بر فقهای بعد از خود
بعد دیگر تحلیل عهده‌دار بیان تأثیرات و بازتاب‌های این اندیشه‌ها و افکار است، به عنوان مثال بررسی این مطلب که آیا اندیشه‌ها و افکار سیاسی شیخ انصاری بر اندیشه سیاسی فقهای پس از او و به طور خاص در شاگردان مکتب او تأثیر داشته؟
اگر دو مرحله توصیف و تحلیل روال مناسبی را طی کنند زمینه نظری و عملی برای مرحله عالی‌تری از بررسی فراهم می‌شود یعنی می‌توان ارزیابی معناداری از اندیشه‌های سیاسی شیخ انصاری ارائه داد. داوری، دو ضلع باوری و باروری در اندیشه شیخ انصاری را هدف می‌گیرد. جنبه نخست داوری صبغه نظری اندیشه‌های شیخ انصاری را در کانون توجه قرار می‌دهد و پرسش آن این است که آیا اندیشه‌های شیخ انصاری برخوردار از انسجام و سازگاری درونی هستند؟ و جدای از آن آیا اعتقادات و باورهای شیخ انصاری در پرتو دستگاه استدلال او به باورهای صادق و موجه تبدیل شده‌اند؟ فارغ از بحث انسجام و مستدل بودن این بحث است که آیا اندیشه‌های شیخ انصاری در حوزه سیاست فارغ از تناقضات و تعارضات احتمالی هستند؟ داوری نظری به طور کلی حول این سؤال سامان می‌یابد که چه کاستی‌ها و ناراستی‌ها و چه ظرافت‌ها و لطافت‌هایی در افکار سیاسی شیخ انصاری وجود دارد؟


داوری عملی بالعکس، ظرفیت‌های عملی و کاربردی اندیشه‌های شیخ انصاری در حوزه سیاست را به بحث می‌گیرد. این ارزیابی می‌تواند به این صورت باشد که آیا اندیشه‌های شیخ انصاری در حوزه سیاست با مصالح و منافع تک تک افراد انسانی و به همین سان مصالح و منافع جامعه انسانی، هماهنگی دارند؟ آیا مفید فایده‌ای معتنابه هستند؟ آیا اندیشه‌های او فرازمانی، فرامکانی، فرامنطقه‌ای و فرانژادی هستند و یا اینکه اندیشه‌های او موقت، مکان‌مند، و قابل طرح در محدوده خاصی هستند؟


واضح است که برای ترسیم مثلثی از توصیف و تحلیل و نقد پیرامون اندیشه‌های سیاسی شیخ انصاری نیازمند ابزاری نظری هستیم یعنی ما برای به دست آوردن زمینه لازم جهت دست‌یابی به چنین توصیف، تحلیل و نقدی پیش از هر اقدامی باید رویکرد (Attitude) و رهیافت (approach) ویژه‌ای را طراحی کنیم این رویکرد و رهیافت باید توان ارائه نظریه مبنا، تور مفهومی و ماشین استدلال را داشته باشد.


بر این اساس لازم است در گام اوّل توجهمان را معطوف و مصروف این بنیان نظری بنمائیم و بیان کنیم، برای درک و سازمان‌دهی مناسب پیرامون عبارات و اظهارات شیخ انصاری چه روشی مناسب است؟ کدام روش می‌تواند سائقه‌های وجودی، شائبه‌های ذهنی و سایه‌های ظریف پیرامون رفتار اندیشه سیاسی شیخ انصاری را نشان دهد؟ آیا روش هرمنوتیک چنین توانی را دارد؟ آیا رهیافت «بازی‌های زبانی» و یا دیگر رهیافت‌هایی که با هرمنوتیک شباهت خانوادگی دارند قادرند ابعاد و اضلاع اندیشه سیاسی شیخ انصاری را بازنمایی کنند؟ و یا اینکه لازم است با پاره‌ای ملاحظات و غنی‌سازی و فراهم آوردن سنتز جدید از رهیافت‌های گوناگون، به رهیافت بدیعی دست پیدا کنیم.


نخستین روش این است که واژگان را بر پایه معنای ظاهری و با بهره‌گیری از قواعد (conventions) زبان و مجرد از زمینه (context) زندگی و فارغ از حیث التفاتی (intentionality) بررسی کنیم. این روش اگرچه آسان است امّا پاره بلندی از اندیشه‌ها را مغفول می‌گذارد و ما را با متنی مجرد از زمینه‌های اجتماعی و بی‌توجه به نیت و قصد مؤلف تنها می‌گذارد. راه دیگر آن است که با برقرار کردن سامانه‌ای از دنیای زندگی، قالب ذهنی و نظامی از معنا یعنی بر پایه سائقه‌های وجودی و شائبه‌های ذهنی و سایه‌های ظریف رفتار، بررسی اندیشه‌های سیاسی را پیش ببریم. البته توجه به زمینه‌های زندگی و ذهنی و زبانی برای درک و سازمان‌دهی محتوای عبارات، دستاوردهای بیشتری را نسبت به روش اوّل فراهم می‌آورد ولی این شیوه عنصر نیت را نادیده می‌گیرد. شیوه سوم آن است که نقطه کانونی را در بررسی‌ها نیت و حیث التفاتی مؤلف قرار دهیم یعنی معنای گفتاری و اعمال گفتاری را در عبارات و اظهارات شیخ انصاری استخراج کنیم و مندرجات متن و زمینه‌های زندگی را نادیده بگیریم، این شیوه نیز از کاستی‌های زیاد از جمله تمرکز بر یک زبان خصوصی و فاقد نشانه‌های بین الاذهانی، رنج می‌برد.


اما راه دیگری که در فضای منطقی (logical space) قابل تصور است و در فضای واقعی (factual space) نیز می‌توان طرح کرد، این است که به گونه‌ای سنجیده وزن، هر سه ضلع، متن، زمینه و نیت را در بررسی و فهم اندیشه سیاسی شیخ انصاری مورد نظر قرار دهیم.


 

شرایط عینی و ذهنی اثرگذار بر اندیشه شیخ

یعنی ببینیم چه شرایطی عینی و ذهنی و زبانی بر حیث التفاتی و چشم ذهن شیخ انصاری اثر گذاشته و او را وادار به خلق و ایجاد پاره‌ای از اظهارات نموده است، و او در حین بیان این اظهارات چه نیتی داشته و تأثیر این اظهارات بر محیط پیرامونی او چه بوده است. به نظر می‌آید اگر چنین رهیافت انضمامی برای درک و سازمان‌‌دهی اندیشه‌های سیاسی شیخ انصاری تمهید گردد، می‌توان محتوای گزاره‌ای مشترک (common propositional content) در اندیشه سیاسی او را تفسیر و فهم نمود و با فراهم کردن سامانه‌ای از توصیف، تحلیل و نقد پیرامون تأملات شیخ انصاری، دیاگرامی از گزاره‌های واقعی، ارزشی و تکلیفی او را در مورد مناسبات سیاسی، ترسم نمود تا موقعیت هرمنوتیکی و تفسیری، کارآمدی شکل گیرد.


توان اثبات ولایت فقیه...

قرار گرفتن در چنین وضعیت هرمنوتیکی به ما امکان وارد شدن به مرکز معنایی و حتی معنای مرکزی. در قالب «محتوای گزاره‌ای مشترک» اظهارات شیخ انصاری را فراهم می‌آورد و امکان استخراج نیروهای مضمون و مندرج در سخن و کلمات شیخ انصاری پیدا می‌شود. در چنین وضعیتی همزمان با آنکه سؤالات و درخواست‌های ما از مکتب شیخ انصاری معنادار می‌شود می‌توانیم گمانه‌های نیرومندی را طرح و به دنبال راستی آزمایی و توجیه آنها بر پایه زبان شیخ انصاری برآئیم. از چنین افقی است که می‌توان به نسبت‌ها و شبهاتی که در مورد شیخ انصاری صورت گرفته، پرداخت و با بررسی نیروهای زبان شیخ می‌توان به این سؤال جواب داد که مجموعه آنچه شیخ انصاری اندیشیده و بر زبان و قلم او جاری شده، از چه توانایی‌ها برخوردار است و مثلاً آیا توان اثبات ولایت فقیه را دارد یا نه؟


با توصیفی که از نیازهای روش‌شناختی انجام شد می‌توان این بحث را پیش کشید که بر پایه کدام چارچوب نظری این نیازها به صورت بهتری برآورده می‌شود. به طور کلی می‌توان مدعی شد که اگر بتوانیم پاره‌ای از عناصر را از رهیافت‌های گوناگونی که شباهت خانوادگی دارند، را در کنار هم قرار دهیم و سنتز جدیدی فراهم آوریم این نیاز پژوهشی بهتر برطرف می‌شود. از میان همه رهیافت‌های نظری پاره‌ای از عناصر که در رهیافت‌های زیر یافت می‌شوند می‌توانند به ما کمک کنند، از جمله 1- رهیافت هرمنوتیک روشی 2- رهیافت «بازی‌های زبانی) 3- رهیافت اعمال گفتاری 4- رهیافت هرمنوتیک اسلامی 5- رهیافت اصول فقه.

سنتز و سازش مفاهیم
بررسی‌ها نمایانگر این است که هیچ کدام از دیدگاهها، رهیافت‌ها و مفاهیم به تنهایی نمی‌توانند ملاک بررسی اندیشه‌های سیاسی شیخ انصاری قرار گیرند و در نتیجه باید عناصری از این رهیافت‌های گوناگون که شباهت خانوادگی دارند را استخراج نمائیم و با سنتز و سازش جدیدی بین آنها در گام اول به تجربه فهمی که شیخ انصاری در مورد مناسبات سیاسی داشته نزدیک شویم و سپس سازمان‌دهی او از این تجربه فهم را بیان کنیم.
در بررسی حاضر از هر یک از رهیافت‌های گوناگونی که اشاره شد عناصری در کانون چشم ذهن ما قرار می‌گیرد. از رهیافت هرمنوتیک مفهوم «شائبه‌های ذهنی»، یا «قالب ذهنی» مورد نظر است. از رهیافت بازی‌های زبانی، شبکه‌ای از مفاهیم مانند «جهان زندگی»، «شکل زندگی»، «فرهنگ» «تمدن» و «سایه‌های ظریف رفتار» مورد توجه است.

از رهیافت «اعمال گفتاری» مفاهیمی چون «فعل مضمون در سخن» «حیث التفاتی» و «محتوای گزاره‌ای مشترک» و «نیت مستتر در افعال مضمون در سخن» مورد نظر است.


به واقع شیخ انصاری برخوردار از فراست و نبوغ ذاتی بوده و توانایی‌های اکتسابی زیادی را به خصوص در پرتو زندگی در گروه ساختمندی به نام اصولیون تحصیل نموده است او توانسته به درجات، علم اصول را ارتقا بخشد، امّا نوع تأملات او چه مشکلی را در حوزه فقه سیاسی هدف گرفته است؟ وضعیت موجود و نامطلوبی که او ترسیم کرد و بر پایه آن گزاره‌های واقعی در مورد مناسبات سیاسی را تولید کرده کدام است؟ او برای جبران کاستی‌ها و ناراستی‌ها در حوزه سیاست و فقه سیاسی چه وضعیت بایسته‌ای را طلب می‌کرده؟ روش وصول او به این وضعیت بایسته چه بوده؟ آیا می‌توان ادعا کرد که ذهن شیخ انصاری مانند دیگران به هیچ روی معطوف به بازی‌های قدرت در حوزه داخلی و خارجی نبوده است؟ همه این گزاره‌ها و سؤالات در پرتو شبکه‌ای از مفاهیم و توصیف، سائقه‌های وجودی، شائبه‌های ذهنی، سایه‌های ظریف رفتار، دنیای زندگی، شکل زندگی فرهنگ، اتاق بصری و دیگر مفاهیمی که پیش‌تر آمد قابل بررسی هستند.

شیخ انصاری فقیهی زمان‌شناس
ویژگی‌های ذاتی و اکتسابی شیخ انصاری باعث شده تا با اشراف کاملی مقتضیات زمان و مکان را دریابد و بی‌خبر از زمانه و زمینه زندگی خود نباشد. توانایی ذهنی او به اندازه‌ای بود که شیخ حسن نجفی «اعلی‌الله مقامه» در داوری پیرامون علم شیخ انصاری با دو استادش شریف العلما و صاحب جواهر می‌گوید: «جناب شیخ مرتضی مجمع‌البحرین و پسندیدة فریقین است» مثلث نیرومندی از استادان، شاگردان و آثار شیخ انصاری خود نشان دهنده آن است که در لایه عمیق‌تر، شخصیت او را هاله‌ای از صفات و فضایل نیکو چون زهد، امانت‌داری، تقوا، علم، حقیقت‌جویی، خدامحوری و دوستی با انسان و غیره فرا گرفته، چهار عنصر ایمان، اراده، عقل و توانمندی برای حمل بار سنگین مرجعیت مجموعه متعادلی از شیخ انصاری فراهم آورده که شادی روح، آرامش قلب و امیدواری در ضمیر را برای او فراهم کرده است. به همین رو شیخ انصاری انسانی دارای استراتژی و نیت بلندمدت بود و باعث می‌شد که شفافیتی در زندگی، ذهن و زبان و رفتار او پیدا شود. وجودی که همه ساحت‌های او أعم از ساحت باور و معرفت، ساحت عواطف و احساسات و ساحت خواسته‌ها و اراده‌ها تکامل یافته و متوازن بود، قهراً نسبت به شرایط و حساسیت‌های سیاسی نیز واکنش نشان می‌داد. و به نوعی زندگی او با زمانه او ضرب آهنگی هماهنگ داشت و زبان کسانی را با آنان حشر و نشر داشت می‌شناخت و هیچ‌گاه پریشان‌اندیشی، و آشفتگی زبانی و نارسایی رفتار از سوی شیخ انصاری دیده نشده و گروه ساختمندی به نام علما و فقها چه حاضران در دورة حیات او و چه آیندگان چنین اختلالاتی را بیان نکرده‌اند بلکه برعکس روشن‌اندیشی، شفافیت زبانی و استحکام رفتار را به شیخ انصاری نسبت داده‌اند. بر پایه آنچه آمد می‌توان به قریحه دریافت که در وجود شیخ انصاری مجموعه‌ای از شناخت‌ها فراهم آمده بود که یکی از آنها شناخت بازی‌های زمانه بود. شیخ انصاری نه تنها بازی‌های زمانه را می‌شناخت بلکه توان تغییر زندگی، زمان و بازی زبانی موجود را داشت.


بنابر گزارش ایسکا، شکست ایران از روس، باعث شد تا در مرحله عمل تضاد میان فهم فقها و زندگی، و ذهن و زبان آنان با نیروی مقابل یعنی، گروه ساختمند سلطانی مشخص شود و بر پایه همین فهم استراتژی درازمدت امّا مؤثری پیگیری شود که شیخ انصاری به عنوان هسته‌ای شد که توانست امکانات مادی، نهادی و ایدئولوژیکی را در پرتو مرجع کل به دست آورد. و روز بروز بر دامنه اقتدارش افزوده شود و شرایط را برای انجام کنش‌های دیگر چون جنبش تنباکو، نهضت مشروطه، نهظت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی ایران فراهم کند و اگر چنین دیدگاهی را در نظر بگیریم می‌بینیم که شیخ انصاری نه تنها در جهت مخالف با روند تحولات منتهی به انقلاب اسلامی ایران و استقرار نظام ولایت فقیه نبوده بلکه در واقع انقلاب اسلامی ایران بسط همان سامانه‌ای است که شیخ انصاری بر حول خود فراهم آورده است. بنابراین اگرچه نام شیخ انصاری را در عدة کثیره و 500 نفری از علما شرکت کنند در مرحله دوم جنگ‌های ایران و روس نمی‌بینیم. ولی این دال بر آن نیست که شیخ انصاری موضع متفاوتی با علماء داشته است، بلکه او به مرحلة بعد نیز می‌اندیشیده است.
 

پی نوشت:

[1]- روح‌الله، خمینی، صحیفه نور، ج17، ص205. (تهران: انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، 1364) ص205.
[2]- لودویگ ویتگنشتاین، پژوهش‌های فلسفی، ترجمه فریدون فاطمی (تهران، مرکز، 1381) ص334.
[3]- همان، ص107

پایان پیام/

کد خبر 180166

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha