به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری شبستان، دونالد ترامپ در وعدههای انتخاباتیاش بارها خودش را صلح طلب معرفی و گفته که در کوتاه ترین زمان ممکن جنگ اوکراین و غزه را تمام میکند ولی تحلیلها و تجربههای سالهای اخیر از رفتارهای او این سوال باقی است که آیا رئیس جمهور جدید امریکا صلح طلب است یا جنگ طلب؟
نزدیک به هشت سال پیش، دونالد ترامپ و داماد صهیونیستش جرد کوشنر از به اصطلاح «معامله قرن» رونمایی کردند. فلسطینی ها این را به درستی «سرقت قرن» توصیف کردند. این به اصطلاح پیشنهاد صلح به دنبال عادی سازی مستعمرات غیرقانونی یهودیان فقط در کرانه باختری، و رد ارزوهای فلسطینی ها برای داشتن یک کشور مستقل بود. چهار سال بعد، مشخص شد که تنها معامله قرن، سرمایهگذاری ۲ میلیارد دلاری بود که کوشنر برای صندوق جدید خود از عربستان سعودی تامین کرد.
اکنون، ترامپ نقل مکان فلسطینیها از غزه را پیشنهاد میکند و از رژیمهای عربی میخواهد «مسکنهایی را در مکانی متفاوت بسازند که شاید بتوانند در صلح برای تغییر زندگی کنند». او ایده اواره کردن حدود ۱.۵ میلیون نفر را مطرح کرد، رقمی که به طرز شگفت انگیزی مشابه تعداد پناهندگان نکبه ۱۹۴۸ است که اکنون در غزه زندگی می کنند.
ترامپ در حال تماس با عبدالفتاح السیسی از مصر و ملک عبدالله پادشاه اردن است، اما او باید با بنیامین نتانیاهو صحبت کند. او به جای اینکه به شرق و غرب غزه نگاه کند، باید به دولت اشغالگر برای جبران خسارت نگاه کند و از نتانیاهو بخواهد که طبق قطعنامه ۱۹۴ سازمان ملل، بازگشت فلسطینیان به روستاها و شهرهای اصلی خود را تسهیل کند.
جوهر معامله قرن که نامش بد است، و پیشنهاد کنونی مبنی بر «فقط تمام این چیزها را پاک کنید» در غزه، از همان انسانزدایی صهیونیستها در مقابل فلسطینیها سرچشمه میگیرد. پیشنهاد ترامپ برای جابجایی مردم فلسطین چیزی کمتر از برگرداندن برنامه نژادپرستانه حزب لیکود اسرائیل برای حفظ یک دولت اپارتاید یهودی از رودخانه تا دریا نیست. این ایده یک وارونگی وحشتناک عدالت است که در ان ستمدیدگان بیشتر به خاطر قربانی شدنشان مجازات می شوند، در حالی که ظالم توانا و پاداش میگیرد.
دلایل مطرح شده برای صلحطلب بودن ترامپ:
عدم آغاز جنگ جدید: برخلاف بسیاری از رؤسای جمهور آمریکا، ترامپ در دوره خود جنگ جدیدی آغاز نکرد.
خروج نیروهای آمریکایی: او سعی کرد حضور نظامی آمریکا را در خاورمیانه کاهش دهد، از جمله خروج نیروها از سوریه، عراق و افغانستان.
مذاکرات با دشمنان سنتی: ترامپ مستقیماً با رهبر کره شمالی، کیم جونگ-اون، دیدار کرد و تلاش کرد از طریق دیپلماسی تنشزدایی کند.
مخالفت با «جنگهای بیپایان» : او به شدت از مداخلات نظامی آمریکا در خاورمیانه انتقاد میکرد و آن را اتلاف منابع میدانست.
دلایل مطرح شده برای جنگطلب بودن ترامپ:
ترور سردار قاسم سلیمانی: دستور قتل فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران یکی از اقدامات تحریکآمیز او بود که میتوانست به جنگ بزرگی منجر شود.
تحریمهای شدید و فشار حداکثری: ترامپ به جای جنگ مستقیم، از «جنگ اقتصادی» علیه ایران، چین و سایر کشورها استفاده کرد که به نوعی ابزار جنگی مدرن محسوب میشود.
افزایش بودجه نظامی: در دوران او، بودجه پنتاگون به بالاترین حد خود رسید.
رویکرد سختگیرانه در برابر چین و روسیه: ترامپ سیاستهای تهاجمی اقتصادی و نظامی علیه چین و روسیه اتخاذ کرد که میتوانست به درگیری منجر شود.
به نظر میرسد ترامپ را میتوان صلحطلب از نظر عدم آغاز جنگهای جدید، اما جنگطلب از نظر سیاستهای تهاجمی و اعمال فشار حداکثری دانست. او به جای حمله نظامی مستقیم، از تحریم، ترور و تهدید نظامی به عنوان ابزارهای فشار استفاده میکند.
نظر شما