به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، جشن سده جشنی ایرانی از آیینهای مهم ایران باستان است که در آغاز شامگاه ۱۰ بهمن برگزار میشود؛ در واقع سده بزرگترین جشن زمستانی و یکی از چهار جشن آتش در ایران است که تا به امروز ایرانیان، بویژه زرتشتیان، آنرا با مراسم ویژهای برگزار میکنند.
پرونده جشن سده روز چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲ در پروندهای مشترک به نام ایران و تاجیکستان در هجدهمین جلسه کمیته بین دولتی حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس که در شهر کاسان، جمهوری بوتسوانا برگزار شد، بررسی و با تصویب اعضای کمیته به عنوان بیستوچهارمین عنصر میراثفرهنگی ناملموس ایران در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.
همچنین جشن سده به شماره ۲۰۶۷ در ۲۹ بهمنماه سال ۱۳۹۸ در فهرست ملی ایران ثبت شد و وزیر وقت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در بخشنامهای دستور پاسداشت و زندهگردانی این کهن آیین را به استانداران کشور ابلاغ کرد.
سده جشن ملی و دینی، نماد روشنی، آتش، نور، خردمندی و رویش و بالیدن میباشد که پس از گذشت هزاران سال، امروز پارهای جدا نشدنی از هویت و فرهنگ ملی ایران درآمده است.

جشن سده و پیدایش آتش به هوشنگ شاه پیشدادی نسبت داده شده است که در واقع جنبه اساتیری سده بهشمار میرود، تا تاریخچه اصلی آن. دیرینگی این جشن بیگمان نزدیک به چهار هزارسال پیش و به دوران پیش اوستایی رسیده و در اصل هیچگونه پیوندی با پیدایش آتش نداشته است. پژوهشهای گوناگون برروی متون تاریخی نشان میدهند که سده مانند بیشتر جشنهای ایرانی، در پیوند با طبیعت، دگرگونیهای اقلیمی و جامعه کشاورزی داشته است که در گذر زمان و سدههای دیرتر بدان یک پوشاک دینی داده پوشانده شده است.
پژوهشگران تاریخ انگیزه نامگذاری این جشن را با شماره ۱۰۰ پیوند دادهاند. واژه "سد" در پارسی امروزی از پهلوی (ساسانی و اشکانی) "سَد" (Sad)، و نهایتا از "سَتَه"(sata) اوستایی گرفته شده است، و ایرانیان باستان، با گذشت یکسد روز از زمستان، که از نخستین روز آبان ماه تا دهم بهمن ماه میباشد، با پشت سر گذاشتن سختی و سرما در واپسین شب، که سردترین شب سال نیز شمرده میشده است، با افرختن آتش برسر بلندیها، به پایکوبی و شادمانی برمیخیزیدند، تا به پیشواز گرم شدن هوا و نزدیک شدن به آمدن بهار بروند.
همچنین برگزاری مراسمی در واپسین شب چله بزرگ (۱۰ بهمن ماه) و نیز نخستین روز چله کوچک (۱۱ بهمن ماه)، از سوی غیر ایرانیان و نیز غیر زرتشتیان برگزار میشود که به گمان زیاد در ادامه و نیز به گونهای، همان جشن سده ایرانی است.

"ابن اثیر" در کاملالتواریخ (سده ششم خورشیدی) از اهمیت برگزاری جشن سده در بین ایرانیان سخن گفته است. پروفسور مریبویس، بر این باور بود که سده، یک جشن دینی و وابسته به دین زرتشتی و برای پاسداشت ایزد 'رپیتون' (در پهلوی rapitvan و در اوستا rapithvina) برگزار میشده است، که اکبته مراسم امروزی زرتشتیان (بگونهای غیرمستقیم) و نیز متون دینی فراوانی که دردست است این دیدگاه را تائید میکند.
براساس برخی از متون دینی از جمله بُندهَشن و وندیداد، بخش ماههای گرم سال، که هفت ماه شمرده میشدهاند، بویژه تابستان، زیر نظر ایزد رپیتون اداره و مسئول رشد و نمو گیاهان و میوهها میباشد.
همچنین، در پنج ماه سرد سال که از واپسین روز مهرماه آغاز میگشته و شب پیش از نخستین روز فروردین ماه که نوروز باشد، پایان مییافته است، در آن زمان ایزد رپیتون به زیر زمین پناه برده تا مسئول گرم نگاهداشتن آبهای زیرزمینی و نیز پاسداری و نگهداری از ریشههای گیاهان و درختان میوه باشد. از آنروی، ایرانیان باستان بر این باور بوده اند، که چون دهمین شب ماه بهمن، سردترین شب سال بوده است آنان بایستی به ایزد رپیتون در گرم نگه داشته ریشه گیاهان و درختان یاری رسانند. بدینروی، آتشهای بزرگی را در کنار آبهای روان و یا بالای دهانههای کاریزها روشن مینمودند، که در گذشت زمان تبدیل به جشن شده و آن را سده خواندهاند.
امروز نیز بسیاری از بهدینان ایران بویژه در یزد، کرمان و سیستان، آتش جشن سده را از روی عادت باستانی، در کنار آب روان یا بالای دهانههای کاریزها بپا مینمایند.
بجز جشن سده نیز مراسم دیگری ویژه ایزد رپیتون نیزاز سوی بهدینان باستان برگزار میشده است نخستین آنها در شب سیام مهرماه که برابر با شبی بوده که ایزد رپیتون به زیرزمین میرفته است تا با او بدرود گویند و دومین جشن، در روز یکم فروردین ماه (برابر با نوروز)، که برای بازگشت و خوشآمدگویی به او بپا میکردهاند.

جشن سده ریشههای اساطیری نیز دارد. داستان هوشنگ و پیدایش آتش در میان ایرانیان آشنایی دیرینه دارد و میتوان گمان داد که ریشهای دستکم دو هزار ساله باید داشته باشد.
شاهنامه فردوسی که در اصل برگردان کتاب خداینامه از پهلوی میباشد، جشن سده و پیدایش آتش را اینگونه بازگو میکند، که روزی هوشنگ شاه با همراهانش بسوی کوهی ره سپر بودند که مار سیاه بزرگی بر وی پدیدار میگردد.
هوشنگ شاه با پرتاپ سنگی بهسوی مار آنرا فراری داده، ولی سنگ او در برخورد با سنگ دیگری، موجب پدیدار شدن آذرنگی(:جرقه) و بوتههای کنار سنگ آتش میگیرند:
یکــی روز شـاه جهـان ســوی کـــــوه
گــذر کــــرد بـا چنــد کـس همگـــروه
پــدیــد آمـــــد از دور چیــــزی دراز
سیـــه رنـگ و تیــره تــن و تیــز تــاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهـانـش جهـــان تیــــره گـــون
نگـه کـــرد هـوشنگ باهـوش و سنگ
گـرفتش یکی سنـگ و شـد تیـزچنگ
بـه زور کیـانــی رهانیــــــد دســـت
جهـانسوز مــار از جهانجـوی جست
بـرآمـــد بـه سنــگ گــران سنگ خـرد
همـان و همین سنگ بشکست خرد
فـروغــی پـدیـد آمــد از هــر دو سنـگ
دل سنـــگ گشـت از فـُــــروغ آذرنــگ
نشـــد مــــار کشتــه ولیکــــن ز راز
زیــن طبــع سنـگ آتش آمــد فــــراز
هـــــر آن کـس کـه بـرسنگ آتـش زدی
ازو روشنـایـــــی پـدیـــــــد آمـــــــدی
جهـانـــدار پیـش جهــــــان آفـــــریـــــن
نیـایـش همـی کـــرد و خوانـد آفریـــن
کـه او را فـروغــی چنیــن هدیـــــه داد
همیـن آتـش آنگــــــــاه قبلــــه نهــــاد
بگفتــــا فــروغیســت ایـن ایـــــــــزدی
پـرستیـــــد بـایـــــد اگـــــر بخـــــــردی.
هوشنگ با افروخته شدن آتش، این فروزه اهورایی را سپاس داشته و به مردمان دستور میدهد تا در پاسداری و سپاسدارات از آن داده خدایی، جشنی برپا سازند، که آن را سده نام مینهد.
شـب آمـد بـرافــروخت آتش چــو کــوه
همــــان شــــاه در گِــرد او با گــــــروه
یکی جشن کرد آن شب و بـاده خَـورد
ســـده نــام آن جشـن فـرخنــده کــرد
ز هـوشنــگ مـانــد این ســـده یادگـار
بسـی بــاد چــون او دگـــر شهــریـــــار.
داستان هوشنگ و پیدایش آتش در شاهنامه فردوسی اهمیت بسیاری دارد و نام "سده" برای این جشن باستانی در همان زمان شکل گرفته است که از دید زبانشناسان و پژوهشگران تاریخ پنهان نمانده است.

در دومین سال ثبت جشن سده به عنوان میراث ناملموس فرهنگی ایران در یونسکو وظیفه ما ایرانی ها در معرفی و پاسداشت این جشن دوچندان شده است، بر همین اساس وزارتخانه میراث فرهنگی باید تمهیداتی بیاندیشد که بتوان جشن سده را باشکوه هرچه تمام مثل جشن نوروز و جشن چله (یلدا) در همه استانها برگزار کند، وقتی جشن سده در فهرست آثار ناملموس جهانی قرار گرفته به این معنا است که این میراث متعلق به تمام مردم دنیاست و باید آن را بشناسند و پاس بدارند اما این کار باید از ایرانی ها شروع شود.
نظر شما