خبرگزاری شبستان: مسجد هدایت یکی از پایگاه های مهم سیاسی فرهنگی در دوران پهلوی بود که در سال 1327ش به همت آیت الله طالقانی و به امامت وی تاسیس شد. واقع شدن این مسجد در خیابان اسلامبول یکی از نقاط مرکزی و پر رفت و آمد تهران، بر اهمیت آن افزود و این مکان را کانون توجه اقشار مختلف بازار، توده مردم و به ویژه دانشجویان و دانشگاهیان قرار داد.
آیتالله طالقانی در طول سالیانی که مسجد هدایت را سنگر قرآنی و پایگاه مبارزاتی خود قرار داده بود، امامت جماعت مسجد را نیز بر عهده داشتند. از ویژگیهای مهم مسجد هدایت که سایر مساجد فاقد آن بودند، این بود که امامت جماعت مسجد، منحصر به وی یا قشر خاصی نبود.
در شرایطی که رژیم شاه برای ایجاد بدبینی و تفرقه میان روحانیان و دانشگاهیان تلاش میکرد و به غیر روحانیان اجازه استفاده از مسجد و منبر و امامت جماعت داده نمیشد در مسجد هدایت در حضور و غیبت آیتالله طالقانی از افراد مؤمن و پرهیزگار و استادان و سخنوران نامی غیر روحانی برای امامت جماعت و سخنرانی دعوت میشد و خود وی نیز در صف نماز میایستاد و به آنها اقتدا میکرد و پای صحبتشان مینشست و از سخنانشان بهره میبرد.
تنها به خاطر دیدگاه عمیق و روشنگرانه و شهامت وی بود که در مسجد نقش محوری یافته و مورد توجه اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان و روشنفکران بود. با تبعید آیتالله طالقانی، مسجد هدایت در عمل تعطیل شد. افرادی که به مسجد میرفتند، اگر آیتالله طالقانی نبود جاذبهای برای رفتن به مسجد نداشتند. کسبه اطراف مسجد که نزدیک مسجد بودند، میرفتند. دیگران نیز برای اینکه مسجد هدایت بعد از آیتالله طالقانی خالی نماند به این مسجد میرفتند اما مشکل بود و جمعیت مراجعهکننده خیلی قلیل بود.
سیدابراهیم موسوی حسینی، مغازه پیراهندوزی در کوچه رفاه داشت و بعد از نماز دعا میخواند و در مواقعی که آیتالله طالقانی نبودند و یا در زندان بودند به جای وی نماز جماعت برگزار میکرد. طالقانی بارها گفته بود وقتی نیستم، مسجد را رها نکنید، وقتی نیستم با وی نماز بخوانید. همه کسانی که طالقانی را دوست داشتند توصیه طالقانی را عمل میکردند و به سیدابراهیم اقتدا میکردند.
زمانی که آیت الله طالقانی زندان بودند، فعالیت مسجد متوقف نمیشد. طالقانی میگفت، نیاز ندارد که حتما پیشنماز، عبا و عمامه و عنوان داشته باشد. رژیم پهلوی، ابراهیم موسوی که نماز میخواند، او را کنار گذاشتند، بعد از آن مسجد را بستند که کسی نرفت. بعد دیدند آبروریزی است، مسجد را بستند.
آیتالله سیدابوالفضل زنجانی نیز در غیاب آیتالله طالقانی در زمانی که در زندان بودند، در مسجد هدایت نماز میخواند. وی جلسه تفسیر داشت. سبک و سیاق فکری آیتالله زنجانی بسیار نزدیک به طالقانی بود، بنابراین برای جوانها مفید بود.
در غیاب آیتالله طالقانی ابتدا آیتالله سیدابوالفضل زنجانی، هم نماز میخواندند و هم شبهای جمعه صحبت میکردند. در آن سالهای پایانی دیگر آیتالله زنجان آمادگی نداشتند، دکتر باهنر این کار را انجام میدادند.
دکتر باهنر در زمینه فعالیت و سخنرانی خود در این ایام میگوید: "مسجد هدایت، مسجد مرحوم طالقانی، پاتوق ما بود که تا سه سال، ماه رمضان را آنجا صحبت میکردیم. شبهای جمعه زیادی آنجا صحبت کردم".
شهید باهنر طبق روال گذشته و همیشگی با سخنان و بیانات متین و دقیق خود که متناسب با نیازها، ضرورتها و خواستههای مخاطبان و شرایط اجتماعی و سیاسی روز بود، توانست اقشار وسیعی را جذب مسجد و منبر نماید و مورد توجه نیروهای مذهبی قرار گیرد. این سخنرانیها هر هفته تا تاریخ 6/4/47 ادامه یافت.
خطبا و سخنرانان این مسجد همه از شخصیتهای مجاهد و مبارزی بودند که جرأت سخن گفتن در این سنگر ضد رژیم را داشتند از روحانیون به نام، دکتر آیتی، استاد مطهری، دکتر باهنر، دکتر مفتح، صالحی نجفآبادی (مؤلف دکتر شهید جاوید) و گلزاده غفوری و از استادان معروف دکتر سامی، استاد محمدتقی شریعتی و فخرالدین حجازی، معروفیت و جرأت بیشتری داشتند و بسیاری از روحانیون و استادان مبارز (به ویژه از شهرستانها) به عنوان مستمع و ایجاد ارتباط میآمدند.
مجتهد شبستری: پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به پیشینه فعالیت مجتهد شبستری در مسجد هدایت و ارتباط با آیت الله طالقانی به پیشنهاد یاران نزدیک طالقانی، وی برای مدتی امامت جماعت مسجد هدایت را عهده دار بودند.
مسجد هدایت بستری بود که افراد آنجا رشد بکنند. اصولا مسجد هدایت و نهادهایی که در حول و حوش مسجد هدایت شکل گرفته بودند مثل انجمن اسلامی دانشجویان و انجمن اسلامی مهندسین، بستری بود که با توجه به ارزش اجتماعی آن مجموعه پیدا کرده بودند. دکتر بهشتی، مرتضی مطهری یا علامه محمدتقی جعفری یکی از افتخاراتشان بود که در فضای مسجد هدایت و جلسات انجمن اسلامی مهندسین حضور پیدا کنند و سخنرانی کنند.
انجمن اسلامی مهندسین هم از از این آمادگیها همیشه بهره میگرفت و در فرصتهای مختلف دعوت میکرد که بزرگوارانی شرکت بکنند و سخنرانی کنند، یعنی یک چنین تعاملی در واقع بین مسجد و انجمن اسلامی مهندسین با کسانی که در حوزه بودند، وجود داشت و این تعامل کاملا مشخص و برجسته است.
حجتالاسلام معادیخواه نیز از جمله وعاظی بود که در سالهای 1349 و 1350 در مسجد هدایت به ایراد سخنرانی میپرداخت. او درباره چگونگی دعوت آیتالله طالقانی از وی برای سخنرانی در مسجد هدایت میگوید: "آیتالله طالقانی در رفت و آمدهایش، گاه درنگی در بازار تجریش یا خیابانهای پیرامون آن داشت و از دوستان خود احوالپرسی میکرد.محققی، در شمار کسانی بود که هرازچندگاهی از تفقد آیتالله طالقانی، بهرهای داشت. روزی به هنگام عبور از نزدیک مغازهای، با صدای محققی متوقف شدم. او گفت: آقای طالقانی، از شما سراغ میگرفت. پرسیدم برای چه؟ در پاسخ گفت برای ده شب آخر صفر از شما دعوت کردهاند که در مسجدشان سخنرانی کنید. نباید این واقعیت را کتمان کنم که آن روز، خبری خشنودکننده را میشنیدم. در واقع سخنرانی در مسجد هدایت چون نقطه عطفی در زندگی سیاسی و فرهنگیام بود. با سخنرانی در آن مسجد به محفلهایی چون انجمن اسلامی مهندسین و انجمن اسلامی پزشکان نیز راه مییافتم که در گسترش قلمرو حضورم در عرصه گفتمان دینی نقش داشت. فزون بر این همه، ارتباط با آیتالله طالقانی نیز برایم خاطرهانگیز است."
افراد دیگری که به دعوت آیتالله طالقانی در طول سالهای فعالیت در مسجد هدایت، در این مسجد سخنرانی می کردند اشخاصی همچون، سیدعلیاکبر موسوی خراسانی، شیخ مصطفی رهنما، سیدباقر ابطحی، دکتر یدالله سحابی، دکتر کاظم سامی، مرتضی جزایری، فخرالدین حجازی، علی حجتی کرمانی، استاد محمدتقی شریعتی، آیتالله سیدابوالفضل موسوی زنجانی، استاد سیدغلامرضا سعیدی و سیدهادی خسرو شاهی بودند.
پایان پیام/
نظر شما