به گزارش خبرگزاری شبستان، «کمال هلباوی» سخنگوی سابق و عضو ارشد اخوان المسلمین مصر در یادداشتی در روزنامه القدس العربی نوشت: زمانی که امام خمینی رحمة الله علیه در تاریخ 14 فوریه سال 1984 فتوای مشهور خود برای قتل «سلمان رشدی» نویسنده ملحد را به دلیل کتاب "آیات شیطانی" صادر کرد، غرب به دفاع از آزادی بیان برخاست و همه توان خود را برای دفاع و حمایت از سلمان رشدی در هر مکانی به کار بست به گونهای که اگر وی میخواست در نشستی شرکت کرده و حتی به مکان نزدیکی برود، او را با اتومبیلهای ویژه با شیشههای ضد گلوله به مکان مورد نظر منتقل میکردند.
غرب مسئله را به گونهای به تصویر کشید که گویی این مسئله درگیری میان روشنفکری، عقلانیت و تسامح با اسلام رادیکالی است و در این هنگام اسلام به تروریست متهم شد؛ مانند آنچه امروز در برخی کشورهای عربی که اسلامگراها در آن به قدرت رسیدهاند، مشاهده میشود و اسلام گرایان را مسلمانان رادیکالی نامیده و به ایجاد حکومت دینی متهم میکنند، حتی اگر آنها بر ایمان و اعتقاد خود بر حکومت مردمی تأکید داشته و برای ایجاد آن تلاش کنند.
غرب در آن زمان ایران را کشور تروریسم نامید؛ چنانچه برخی نویسندگان غربی امروز نیز ادعا میکنند که ایران همچنان در مسیر تروریسم قرار دارد و در کنار برنامههای صلحآمیز هستهای خود در پی بدست آوردن سلاح هستهای است تا شعار «مرگ بر اسرائیل» که ایرانیها همواره و به ویژه در روز جهانی قدس آن را فریاد میزنند، تحقق یابد. بنابراین از دید غرب، ایران به دلیل فتوای قتل سلمان رشدی و به دلیل برنامههای هستهای خود همواره متهم است؛ اما رژیم صهیونیستی از هر گناهی مبراست.
هلباوی در ادامه به اعتراضهای مسلمانان به فیلم موهن به پیامبر اسلام(ص) اشاره کرده و آورده است: خشونتی که به همراه تظاهراتها علیه فیلم موهن به پیامبر اسلام(ص) ایجاد شد، امری بود که به دلیل محبت مسلمانان به پیامبر(ص) و تنفر آنها از آمریکا به دلیل حمایتش از رژیم صهیونیستی و اشغالگری ها و تخریب افغانستان و عراق و دشمنی با ایران، انتظار آن میرفت.
برای غرب شیرین است که اگر احساس کرد به او توهین و بیاحترامی شده است، هر کسی را که بخواهد متهم کند و این از دو امر ناشی میشود: نخست اهمیت دادن به شهروندانش و توجه به آن ها در هر مکانی که حضور داشته باشند و این امری زیباست که ای کاش جهان عرب و جهان اسلام نیز این را از غرب بیاموزند و ارزش شهروندان در کشورهای ما بالاتر رود، اما غرب در کنار آن به تحقق منافع استراتژیک خود و انتقام شدید از کسانی می پردازد که به مخالفت با منافع آن برمیخیزند.
«مایگل ایگناتیف» در روز یکشنبه 16 سپتامبر در روزنامه «نشنال تایمز» نوشت: غرب تنها با اسلام دشمن نیست، بلکه با اصل دین مشکل دارد؛ زیرا مهمترین مقدسات غرب، دین نیست.
درحالی که مهمترین مقدسات غرب در قدرت و تسلط و منفعت نهفته است و این اصلی است که باید برای زندگی بدون خشونت با کسانی که از نظر فکر و اندیشه با ما تفاوت دارند، مورد قبول واقع شود، اما احزاب راستگرا حاضر نیستند، اعتقاد دیگری جز اعتقاد خود را در غرب ببینند.
شاید مایکل این سخنان را تنها برای مسلمانانی که در غرب زندگی میکنند و در اقلیت هستند، نوشته است. البته این مطلب برای بهبود همزیستی در کشورهای اسلامی و در رابطه با احترام به دیگر اعتقادات نیز مفید است. به طور مسلم قبول دیگران و آزادی که خداوند آن را دلیل ایجاد خلق میداند، برخواسته از فطرت سلیم است (ولقد کرمنا بنى آدم).
در اینجا به موضع آمریکا در برابر تظاهراتهای اسلامی در جهان علیه فیلم موهن که در آمریکا تولید و پخش شده است، باز میگردیم.این موضوع در بر گیرنده نکات مهمی است: اقدام سریع آمریکاییها که در سخنان و ارتباطات تلفنی مسئولان آمریکایی و در راس آنها «اوباما» با مسئولان مصر از جمله«محمد مرسی» و لیبی و دیگر کشورها نمود پیدا کرد. اوباما در این تماسها خواستار همکاری برای حمایت از هیئتهای دیپلماتیک و شهروندان آمریکایی و تلاش و همکاری برای تحویل کسانی که آنها را تروریست مینامد، شد.
آمریکا در مسئله کسانی که آنها را تروریست نامیده است، کوتاه نمیآید. دیگر اقدام آمریکا متهم ساختن القاعده در کشورهای شمال آفریقا به حمله به سفارت آمریکا در بنغازی بود که مقتضیات و مستحقات این اتهام هنوز پیدا نیست.
آمریکاییها امروز به این نکته میاندیشند که افرادی را که گمان میکنند در حمله به سفارت آمریکا در لیبی، مصر، یمن، تونس و دیگر کشورها دست داشتهاند و دیپلماتهای آمریکایی را در لیبی به قتل رسانده اند، چگونه مجازات کنند. اقدام دیگر آمریکاییها در به حرکت درآوردن هواپیماها و کشتیهای جنگی و تفنگداران دریایی به سوی پایگاههای آمریکایی و به منظور نزدیک بودن به حوادث است که در انتظار دستورات کاخ سفید یا پنتاگون به سر میبرند و این مسئله نقش مهمی در انتخابات آمریکا دارد.
اقدام چهارم فعالیت موسسههای اطلاعاتی آمریکا و در رأس آنها «سی آی ای» و «اف بی آی» و دیگر موسسات برای جمع آوری اطلاعات از حوادثی که آمریکاییها آن را اهانت به خود به عنوان قدرت برتر جهان تلقی میکنند، است. اما در زمینه اقتصادی آمریکاییها گفتو گو های اقتصادی خود را با مصر متوقف کردهاند و اجرای وعدههای خود برای پرداخت یک میلیارد دلار از بدهیهای مصر را به تاخیر انداختهاند و در این میان رژیم صهیونیستی نقش جنایتکارانه خود را بازی کرده و از طریق بانکهای بینالمللی به فقرا و نیازمندان فشار وارد میآورد (بازی معروف صهیونیستی آمریکایی). این برخی از مهمترین اقدامات است علاوه بر اظهارات مسئولان آمریکایی که معتقدند این فیلم و تولید آن در دایره آزادی بیان قرار دارد (چنان که مرکل در آلمان و دیگر مسئولین اروپایی به آن اذعان کردهاند).
این نوع موضعگیری از سوی مسئولان آمریکایی بیانگر این مطلب است که هیچ شکی در مواضع دوگانه در برابر وقایع مهم، زمانی که مسئله به رژیم صهیونیستی بازمی گردد، وجود ندارد. در اینجا به سه دلیل در ارتباط با مواضع دوگانه غرب اشاره میکنیم: ابتدا حادثه قتل فعال حقوقی آمریکایی «راشل کوری» توسط بلدوزرهای صهیونیستی در فلسطین. زمانی که راشل کوری برای حمایت از اهالی غزه در برابر حملات جنایتکارانه سربازان صهیونیستی به این منطقه سفر کرد.
آمریکا هیچ اقدامی برای حمایت از این شهروند آمریکایی انجام نداد، اما اگر این اتفاق برعکس روی میداد و راشل به دست فلسطینیان کشته میشد، موضع آمریکا چه بود؟ نکته دومی که بر مواضع دوگانه غرب و آمریکا تأکید دارد قوانین مربوط به ممنوعیت تشکیک در مسئله هولوکاست و درخواست از همه برای قبول این روایت و حتی گاه برگزاری مراسم برای یادبود آن است به گونهای که حکومت انگلستان همواره به مسلمانان و شورای اسلامی بریتانیا که نماینده مسلمانان در برابر حکومت است فشار میآورد در مراسمهای گرامی داشت هولوکاست از روی جبر یا اختیار حضور داشته باشند و در این موارد جایی برای آزادی بیان وجود ندارد. نکته سوم به اتهام به دشمنی با نژاد سامی ارتباط دارد گویی که هیچ کس غیر آنها وجود ندارد و چنانچه خود را ملت انتخاب شده خداوند میپندارند.
من دوستانی دارم که عضو جنبش یهودی «ناتوری کارتا» هستند که با قیام رژیم صهیونیستی و دروغهای جنبش صهیونیستی مخالفند و حتی در آمریکا در معرض فشارهای زیادی قرار دارند، زیرا آمریکا میپندارد که رژیم صهیونیستی و جنبش صهیونیست خط قرمز است؛ اما همه ادیان و به ویژه اسلام از نظر آنها خط سبز است. من میترسم در کنار مسئله این فیلم و افراد معدودی از مسیحیان مهجر و «تری جونز» و قتل، تخریب و حمله به سفارتهای آمریکا و دیگر حوادث، کسانی وجود داشته باشند که این مسائل را رهبری کنند و بسان پنجه گربهای باشند، برای اجرای استراتژی آمریکا علیه آنچه آن را تروریسم مینامد.
پایان پیام/
نظر شما