شبستان :بخش اول گفت و گو با امیررضا واعظی آشتیانی در مورد چالش های فرهنگی ورزش کشور شنبه گذشته منتشر شد. در بخش نخست ضعف های فرهنگی در بطن ورزش ایران تحلیل شد و در بخش دوم این گفت و گو ریشه عقب ماندن دستگاههای فرهنگی ورزش در مسیر پیشگیری از این معضلات به صورت کلان بحث و بررسی شده که در ادامه می آید.
بی تردید نمی توان نقش متولی اصلی ورزش کشور یعنی وزارت ورزش و جوانان را در مسیر برطرف ساختن معضلات فرهنگی نادیده گرفت اما به راستی مجموعه ای که از سال گذشته نام وزارتخانه را یدک می کشد تا چه اندازه در ترمیم چرخه فرهنگی ورزش کشور نقش داشته است. واعظی آشتیانی این بحث را چنین آغاز می کند:« نکته اول آنکه در ورزش ما مدیران وقت هیچ گاه چشم دیدن موفقیت دیگری را ندارند و یکدیگر را تخطئه می کنند و نکته دیگر آنکه هیچ توجهی به زحمات گذشتگان صورت نمی گیرد. بعنوان نمونه وزیر فعلی ورزش اکنون میراث زحمات گذشتگان را دارد و او هم باید ساختارها و بستری را مهیا سازد که وزیر بعدی بر مبنای آن کارش را ادامه دهد. اما آیا چنین روالی در ورزش کشور دیده می شود؟ اکنون که موفقیت های خوبی برای ورزش کشور در المپیک لندن حاصل شد بهتر نیست شهامت آن را داشته باشیم که از مدیران و زحمت کشان گذشته هم تشکر کنیم و سعی نکنیم نشان دهیم که آنها در این موفقیت ها بی تاثیر بوده اند؟»
وی با اشاره به یک تیزر تبلیغاتی عجیب که پس از المپیک لندن به سفارش وزارت ورزش و جوانان در صدا و سیما به تصویر درآمد، نکات تامل برانگیزی را بیان می کند:« در این تیزر قهرمانان ایران در المپیک که مدال های مختلفی را کسب کرده اند و همینطور محمد بنا سرمربی تیم کشتی فرنگی که تیمش قهرمان المپیک شد مدال ها و قهرمانی خود را کتمان کرده و عنوان می کنند که ما این موفقیت ها را به دست نیاورده ایم. این نوع تبلیغات بسیار غیر حرفه ای، غیر اخلاقی و به نوعی توهین به شعور مردم است و ریشه ساخت این تبلیغ هم تنها به این بر می گردد که نمی خواهیم از زحمات گذشتگان تقدیر کنیم. نمی خواهیم بگوییم که این ورزشکاران زحمت کشیده اند و البته مربیانی داشته اند که این قهرمانان لایق را تربیت کرده اند، سپس مسئولان لایقی بودند که این ورزشکاران را حمایت کردند و در نهایت مردم هم از این ورزشکاران حمایت کرده اند. پس اینکه بگوییم ما مدال نگرفته ایم درست نیست بلکه این قهرمانان با زحمت مدال گرفته اند و مسلما مردم هم از این موفقیت شاد شده اند. پس بهتر است با چنین حرکاتی درس ناسپاسی ندهیم.»
وزیر ورزش به جای چاپلوسان سراغ کارشناسان برود
در ادامه واعظی آشتیانی درباره فرهنگ تحمل پذیری مدیران ارشد ورزش کشور، یعنی جایی که از مدیران مستقل کینه به دل گرفته می شود و مدیران ضعیف در حاشیه امنیت باقی می مانند، می گوید:« مشکل همینجاست که مدیران ورزش ما به حای رفتن به سوی استفاده از خردجمعی، مشورت با کارشناسان و استفاده از مدیران قوی، ترجیح می دهند برای پوشش ضعف خود سراغ انسان های ضعیف بروند. افرادی که فقط تعریف کنند و نقاط ضعف را گوشزد نکنند. در واقع آنها انتظار دارند اگر منتقدی هم هست نظرش را با التماس به آنها بگوید و از کارشناسان با شهامت استفاده نمی کنند. در حالی که باید نظرات کارشناسان دلسوز هرچقدر هم که تلخ باشد شنیده شود. من اگر جای وزیر ورزش بودم حداقل در این مدت کوتاه باقی مانده از وزارت، فاصله ام را با انسان های متملق و چاپلوس بیشتر می کردم و به سراغ کارشناسان صاحب نظر می رفتم تا در نهایت خاطره ای خوب از خود به یادگار بگذارم.»
مثلث فساد: مدیر باشگاه،مربی،دلال
اما دلیل بی نتیجه ماندن تمام تلاش ها برای رفع معضلات فرهنگی در فوتبال چیست؟ با وجود انکه سالهای زیادی است که در شعار قرار است با مشکلات این رشته ورزشی مبارزه شود. واعظی آشتیانی می گوید:« مثلثی وجود دارد که مدیر باشگاه، مربیان و دلالان تشکیل دهنده آن هستند و فساد در همینجا شکل می گیرد البته باید توجه داشت که این موضوع به همه مدیران و مربیان اطلاق نمی شود چراکه مدیر و مربی پاک و دلسوز هم کم نداریم اما به هر حال اگر قرار است ورزش اصلاح شود در درجه اول باید مدیران توانمند داشته باشیم.»
او درباره برخی پیشنهادها برای تعطیل کردن فوتبال ایران در صورت صعود نکردن به جام جهانی هم گفت:« با این کار مشکلی حل نمی شود. مشکل فوتبال ما روزی حل می شود که تمام مدیران باشگاههای ما اعلام کنند که قیمت بازیکنان بین 70 تا 100 میلیون تومان است و یک ریال هم بیشتر از آن پرداخت نکنند. پولی که در فوتبال هلند یا فرانسه خرج می شود از پولی که در فوتبال ایران هزینه می شود کمتر است یا در آلمان و ایتالیا به غیر از 4، 5 تیم اول بقیه تیم ها خرجشان هم اندازه یا کمتر از هزینه های فوتبال ایران است. با این حال تفاوت فوتبال ما در بار مدیریتی است و این بخش پاشنه آشیل فوتبال ایران شده و با این شرایط هم شکست در عرصه ملی مقابل تیم هایی چون لبنان عجیب نیست.»
واعظی آشتیانی ادامه داد:« عده ای بعد از شکست لبنان صحبت از اخراج سرمربی کردند اما آیا با این کار مشکل حل می شود؟ چرا فکر می کنیم کشورهایی مانند لبنان و قطر هم مانند ما دست روی دست گذاشتهاند؟ خیر، آنها برنامه ریزی کردند اما ما بدون برنامه و استفاده از نظرات کارشناسی پیش می رویم.»
او تولید مدیران ورزشی را یک چالش مهم می داند و می گوید:« باید توجه داشت که در دنیا ورزش با رویدادهای اقتصادی و سیاسی پیوند خورده است. در ابتدای مسابقات یورو 2012 شاهد کشتار مسلمانان میانمار بودیم یا در افتتاحیه المپیک لندن نمادهای فراماسونری در همه جا نمایان بود. یعنی آنکه ورزش به ابزاری برای استفاده ابزاری در زمینه های مختلف تبدیل شده است اما مدیران مجموعه وزارت ورزش نسبت به این مسایل آگاهی نداشته یا منفی برخورد می کنند. گفته می شود ما مدیر ورزشی نداریم اما همین بحث نشان می دهد که مدیریت در ورزش الزاما به توانایی های ورزشی برنمی گردد بلکه توانایی های مدیریتی فرد و اطلاعات او از شرایط مهم تر است. نمی توان دیوار کشید و اعلام کرد کسی از این دیوار عبور نکند.»
چرا وزارت ورزش در اجلاس غیر متعهد ها ورود نکرد؟
به نظر می رسد ورود به مسایل حاشیه ای ورزش اجازه نداده است تا وزارت ورزش و جوانان در مقام عمل هم کارکردهای یک وزارتخانه را نشان دهد. واعظی آشتیانی در پاسخ به این سوال که چرا وقتی رویدادی چون اجلاس سران کشورهای غیر متعهد در ایران برگزار می شود هیچ اثری از متولی ورزش و جوانان ایران در آن دیده نشد هم می گوید: « وقتی در اجلاسی با این گستردگی، وزارت ورزش ورود نمی کند تنها باید آن را به حساب کج سلیقگی گذاشت. زمانی بود که مسایل سیاسی در این اجلاس گستره بیشتری داشت اما اکنون مسایل اقتصادی و فرهنگی نیز میان کشورهای غیر متعهد مورد توجه قرار گرفته است و نباید فراموش کرد که ما با بسیاری از این کشورها در رشته های مختلف ورزشی می توانیم مراوده داشته باشیم. ضمن آنکه بین 50 تا 55 درصد جمعیت کشور بین 13 تا 30 سال هستند و آن وقت وزارتخانه متولی امور جوانان با داشتن این پشتوانه در بحث همکاری های ورزشی و حوزه جوانان بی عمل می ماند که باید این را به حساب همان بی سلیقگی یا اینکه اصلا چنین موضوعی به ذهنشان نرسیده گذاشت.»
میلاد حجت الاسلامی
پایان پیام/
نظر شما