خبرگزاری شبستان_خراسان جنوبی: جواد شریفی نیا_ سالهاست که مردم ایران طعم شیرین خدمت مخلصانه و رئیس جمهوری ساده زیست و مردمی را نچشیده بودند. دولتهای مختلف بعد از انقلاب اسلامی ایران روی کار آمدند که هر کدام دارای نقاط قوت و ضعفی بودند و اما بعد از شهید رجایی و مقام معظم رهبری هیچ رئیس دولتی نتوانسته بود طیفهای مختلف سیاسی را در کشور همدل کند و به سمت زنده کردن آرمانها و ارزشهای انقلاب به پیش برود، آن هم در عمل و میدان و نه در شعار و از پشت میز.
۲۸ خرداد ۱۴۰۰ اما داستان متفاوت شد، مردم ایران این بار در ایام ولادت با سعادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت به خادم الرضا(ع) و فرزند خراسان، سید ابراهیم رئیسی که کارنامه قوی در آستان قدس رضوی و قوه قضائیه کسب کرده بود، رای اعتماد دادند تا همانند جایگاههای قبلی، گوش شنوایی برای شنیدن حرف مردم باشد.
آیت الله رئیسی در ایام ولادت امام هشتم به عنوان هشتمین رئیس جمهور ایران انتخاب و جشنهای مردمی در سراسر کشور و حتی روستاهای دوردست به خصوص نقاط محروم و کمتر توسعه یافته به راه افتاد، انگار امید در دل مردم زنده شده بود و همه منتظر بودند تا آقای رئیسی رسماً دولت را در دست بگیرد، آن هم در شرایط سخت کرونایی که روزانه بیش از ۸۰۰ نفر در کشور جان خود را در اثر بیماری کرونا از دست میدادند و واکسنی هم در کشور برای تزریق به صورت انبوه وجود نداشت.
روزها و ساعتها گذشت، هر چه زمان به جلو میرفت مردم نسبت به انتخاب خود خوشحال تر بودند، روز به روز گرههای بیشتری در کشور باز میشد و دیگر مردم مجبور نبودند برای تامین نیازهای اولیهشان در صف بایستند، شان و کرامتها حفظ می شد و در شرایط حساس ویروس کرونا، شخص رئیس جمهور به میان مردم میرفت و از نزدیک حرفِ دلشان را می شنید.
برگشت قطار انقلاب و دولت به ریل اصلی
سفرهای استانی به صورت مرتب در آخر هر هفته برقرار بود و همزمان مسائل داخی و خارجی هم به پیش میرفت، با وجود برخی مشکلات به جا مانده از دولتهای قبل؛ اما مردم آنقدر به رئیس جمهور و دولت اعتماد داشتند که هیچ نگرانی در دلهایشان وجود نداشت.
سفر استانی نبود که رئیس جمهور به میان مردم نرود و یا به چند روستای دوردست و محروم که ممکن است حتی فرماندار هم به آن نرفته باشد، سفر نکند. هنوز گریههای پیرمرد روستانشین بخش درح شهرستان سربیشه در خراسان جنوبی در یادمان هست که چگونه از خوشحالی دیدن رئیس جمهور و در آغوش گرفتن او ذوق کرده بود و گریه میکرد و یا کودک قُمی که برای دادن گل به رئیس جمهور محبوبش چگونه اشک میریخت.
مردم کم کم داشتند به پنجشنبه و جمعههای آخر هر هفته و سفرهای استانی رئیس جمهور محبوبشان عادت میکردند که ناگهان خبری حوالی بعد از ظهر یکشنبه ایران را تکان داد. ساعت حوالی «یک» چند سالی است که خاطره خوبی را در ذهنمان تجسم نمیکند؛ یک نیمه شب ۱۳ دیماه سال ۹۸ و خبری که تن و بدنها را لرزاند و یا ساعت یک عصر، ۳۰ اردیبهشت و خبری که دلها را عمیقا به درد آورد.
باورش سخت است به خصوص برای مردم خراسان جنوبی که چند دهه است با سید ابراهیم انس دارند و منتظر دیدار مجدد و شنیدن صدای دلنشینش به بهانه افتتاح پروژههای مختلف استانی هستند.
خانم «نخعی» یکی از روستانشینانی است که در سفر قبلی رئیس جمهور به خراسان جنوبی خود را به بیرجند رسانده بود تا از نزدیک هم رئیس جمهور را بییند و هم نامه به او بدهد، می گوید: «من در شبکه خبر غروب یکشنبه شنیدم که برای رئیس جمهور اتفاقی افتاده، از همان لحظه دلشورهای به جانم افتاد، چنان که دیگر حس و حال هیچ کاری نداشتم، فقط منتظر بودم که در شب میلاد امام رضا(علیه السلام) شاهد معجزه باشم، نمیدانید چطور شب را به صبح رساندم، هزار بار از خواب پریدم، تلویزیون تا صبح در منزلمان روشن بود و منتظر خبری خوش اما هیچ و هیچ.
گریههای مادرانه
تسبیح در دست مانند بچههای کوچک زانوهایم را بغل کرده بودم و ملتمسانه دعا میکردم، منِ ۶۵ سالمه یادم نیست که این قدر بیقراری کرده باشم حتی آن شبی که دخترم در بستر بیماری بود.
نمی دانم چرا! اما بغضی گلویم را گرفته بود که داشت خفهام میکرد. ساعت ۸ صبح وقتی قبل پخش خبر تلویزیون قرآن گذاشت، دلم ریخت، اشکهایم سرازیر شد، نمیدانستم چه کنم! سرگردان و حیرت زده! البته من که هنوزم باورم نیست و منتظرم آقای رئیسی دوباره برگردد و در تلویزیون صدایش را بشنویم».
«امیر محمد» نوجوان ۱۳ ساله بیرجند هم که برای رئیس جمهورش انشا نوشته از دلتنگیهای خود میگوید؛ «من خیلی پیگیر اخبار نیستم که ببینم ایشون چکار کرده است! اما آقای رئیسی را به خاطر شجاعتی که داشت و اینکه میدیدم خیلی به روستاها میرفت دوست دارم و آرزو می کنم کاش الانم بود».
او می گوید: «پدر و مادرم وقتی خبر شهادت رئیس جمهور را شنیدند خیلی ناراحت شدند و مادرم گریه کرد، من هم بغض کرده بودم و با اینکه دو روز بعدش امتحان داشتم اما دست و دلم به تمرین ریاضی و خواندن آن نمی رفت».
انجام کارهای بزرگ برای مردم خراسان جنوبی
مردم خراسان جنوبی ارتباطات نزدیکی با شهید رئیسی داشتند، او سالها قبل ریاست جمهوری در این استان به عنوان نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبری بوده و در بسیاری از مراسمها به عنوان سخنران دعوت شده بود و ارتباطش با مردم استان طوری بود که برخیها را به حتی با نام کوچک و فامیل میشناخت.
یکی از کسبههای بازار بیرجند با اشاره به اینکه هنوز هم باورمان نمی شود که آقای رئیسی شهید شده است، می گوید: ایشان خاطرات کم نظیری برای مردم ایران و به خصوص ما خراسان جنوبیها به یادگار گذاشت، از پروژه بزرگ راه آهن تا سفر به مناطق مرزی استان و آبرسانی به روستاها، اتمام پروژه دوبانده کردن جاده بیرجند به قاین، راه اندازی مجدد کارخانه های تعطیل شده مثل قند قهستان و ... از یادگارهای زمان ایشان است.
او می افزاید: هر چند نبود آقای رئیسی همانند شهادت سردار سلیمانی یک خسارت برای کشور است اما طبق فرموده رهبری معظم انقلاب، ایران کشور امام رضا (ع) است و ان شاء الله به راه خود تا ظهور امام زمان(عج) با قوت بیشتر ادامه خواهد داد.
او مهمترین ویژگی شهید رئیسی را مردمی و صادق الوعد بودن میداند و میگوید:« راست گویی و یکسان بودن حرف و عمل در گفتار و رفتار رئیس جمهور شهید، مشخص بود، رفتار او با همه روسای جمهور گذشته فرق داشت، او رفیق سردار سلیمانی و رهبری بود، سردار را فکر می کردیم یک روزی شهید کنند اما حاج آقای رئیسی را هرگز احتمال نمی دادیم که به این زودیها از پیشمان برود».
آیت الله شهید سید ابراهیم رئیسی متولد ۲۳ آذر ۱۳۳۹ از خرداد ۱۴۰۰ به عنوان هشتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران از سوی مردم انتخاب شد، او همچنین عضو جامعه روحانیت مبارز و نماینده و نایبرئیس اول مجلس خبرگان رهبری بود.
شهید رئیسی از سال ۱۳۸۵ تا لحظه شهادت، نماینده خراسان جنوبی در مجلس خبرگان رهبری بوده است. تولیت آستان قدس رضوی، دادستان کل کشور، ریاست قوه قضائیه، رئیس سازمان بازرسی کل کشور و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام از دیگر مسئولیت های مهم و موفق رئیس جمهور مغتنم و محبوب ایران است.
وی سرانجام در ۳۰ اردیبهشت سال ۱۴۰۳ در سانحه سقوط بالگرد در حین ماموریت در آذربایجان شرقی به همراه وزیر امور خارجه، و استاندار و نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی و تنی کادر پروازی و سر تیم حفاظت به شهادت رسید.
نظر شما