به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری شبستان، تهران شب بیدار بود و چشم بر هم نگذاشته بود برای قدوم شهید جمهور و هیات همراه آب و جارو و خود را برای عاشورایی دیگر آماده می کرد سینه تهران پر از بغص بود و منتظر برای بدرقه شهدای خدمت، همان قدر که آیت الله سیدابراهمی رئیسی، به عنوان سید محرومان و سید شهدای اهل خدمت درد و غم مردم را به دل داشت و برای گره‌گشایی از آنها لحظه ای آسایش نداشت، امروز تهرانی ها غم او را به به دل دارند و یلدای اشک و آه و غم‌شان از ۳۰ اردیبهشت به اتمام نرسیده است.
شهید جمهور خود محرومیت را درک کرده و رفیق حاج قاسم سلیمانی بود، از جنس شهیدان ابراهیم همت و ابراهیم هادی؛ خستگی در خدمت به مردم برایش معنا نداشت و خستگی را خسته کرده بود و حل مشکلات کشور و رضایت مردم اولویت بود.
پیرمرد روستای دیزج ملک از زمان رضاخان تا کنون یک فرماندار هم ندیده بود، پیرمرد روستای کهنه لو هم یک فرماندار از نزدیک ندیده بود اما آیت الله رئیسی را دید و برای همیشه تاریخ در ذهنش جاودانه شد که رئیسی قلبش از جنس بهشتی و عملش از جنس حاج قاسم سلیمانی است و درد محرمان دغدغه همیشگی او در تصمیم‌گیری‌های او است.
قبل از طلوع آفتاب، خیابان‌های نزدیک به دانشگاه تهران قدوم مردم را از اقشار مختلف را برچشم گذاشت، همه آماده بودند حتی از شهرستان های اطراف مثل تهران، ورامین، کرج، اسلامشهر و حتی از قزوین، زنجان و لرستان و....شرکت کنندگان در مراسم بدرقه پیکرهای شهدای خدمت با شعارهای «حسین حسین شعار ماست رئیسی افتخار ماست»، «عزا عزاست امروز روز عزاست امروز، خامنه ای رهبر صاحب عزاست امروز»، «وا حسینا واحسینا»، «مرگ بر اسراییل»، «این همه لشکر آماده به عشق رهبر آماده»، «ابالفضل علمدار خامنه ای نگه دار»، «وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد» و ... حضور یافته اند.
جمعیت به اندازه ای برای تشییع شهدای خدمت راهی خیابان انقلاب شده که مسیرهای منتهی به دانشگاه تهران از اولین ساعات مملو از جمعیت بود و از ساعت ۵:۳۰ دقیقه مسیر میدان انقلاب منتهی به درب دانشگاه مسدود شد.
شعرخوانی شعرای آیینی و جوان در رثال شهیدای خدمت به ویژه آیت الله رئیسی و اجرای سرود توسط گروه های نوجوان و جوان در جمعیت شور به پا و اشک ها را بر گونه ها روان کرده است.
دقایقی قبل تابوت شهدای خدمت در میان اشک و آه مردم وارد جایگاه اقامه نماز در دانشگاه تهران شد.
هر چه به ساعت ۹ و اقامه نماز توسط رهبری معظم انقلاب نزدیک می شویم، بر انبوه جمعیت نیز افزون می شود؛ مردم از خیابان های مختلف هنوز هم به سمت خیابان انقلاب رهسپار هستند، آنچه از این قاب تلخ و باشکوه بر می آید، نشان می دهد این عشق به خادمان ملت را پایان نیست.
رئیسی خانه نمانده بود که من هم خانه بنشینم
از شیراز آماده بود با اتوبوس ساعت ۳ بعدازظهر راه افتاده بود گفتم مادر خانه می ماندی و از تلویزیون مراسم را می دیدی این همه سختی به جان خریدی چرا؟ گفت: رئیسی خانه نمانده بود که من هم خانه بنشینم دائماً در سفر و رسیدگی به امور مردم بود آمدم بگویم من یک نفر هم هستم و تمام ما یک نفر ها هستیم. سال ۶۸ دانشجوی دانشگاه الزهرا بود و شور انقلاب بر دل داشت گرم و دلنشین سخن می گفت خستگی به چهره نداشت اما غمی در چشمانش بود گفت باید می آمدم تا پاسخ تبلیغات منفی علیه آیت الله رئیسی را می دادیم بعد از اقامه نماز عازم مشهد می شوم. گفتم اگر الان رئیس جمهور در مقابل شما بود چه می گفتید، با بغضی در صدا گفت: می گفتم نگذاشتند تو را خوب بشناسیم.
از منطقه پیروزی آمده بود می گفت: من حتی رای هم نداده بودم اما امروز آمدم، رئیسی یک انسان بود که مرد من برای انسانیت آمدم.
به تو افتخار می کنم رئیسی
ساکن کرج بود ساعت ۴ صبح بعد از نماز صبح به همراه خانواده و همسرش که جانباز ۶۰ درصد بود به راه افتاده بود و می گفت: کارگران ساختمان مشغول کار در خانه بودند همه را رها کردم و گفتم امروز باید اینجا باشم گفتم ، با بغضی در صدا گفت: به تو افتخار می کنم رئیسی .
آمدم تا چشم دشمن کور شود
بازنشسته بود و به اتفاق خانواده و دختران دهه هشتادی آمده بود غمگین اما استوار بود و ساعت ۵ صبح از منطقه شهرری آماده بود و گفت آمدم تا چشم دشمن کور شود اگر الان آیت الله رئیسی بود به او می گفتم تا آخرین قطره خون پای تو ایستاده ایم باید می آمدم تا دشمن چشم طمع به کشور نکند.
به او می گویم: فرزند فاطمه تو کار خود را خوب انجام دادی
از خوزستان آمده بود از جانبازان ۶۰ درصد شیمیایی دوران دفاع مقدس بود از ساعت ۶ عصر در راه بود گفت رئیسی برای کشور زحمت زیاد کشیده اگر نمی آمدم گناه کرده بودم با تمام وجود به او عرض ارادت می کنم و به او می گویم: فرزند فاطمه تو کار خود را خوب انجام دادی و بقیه کارها نوبت مسئولان کشور است که راه تو را ادامه بدهند.
اگر اتوبوس نبود پیاده می آمدم ۱۵ ساله بودم که وارد دفاع مقدس شدم امام (ره) فرمودند: انقلاب کردن آسان است انقلابی ماندن سخت است. بعد از این مراسم عازم مشهد هستم برای هیچ یک از سیاسیون دنیا اینگونه استقبال نمی کنند اما اگر کار برای خدا باشد این استقبال را در پی دارد رئیسی خود را فدای اسلام کرد.
سنش کم نبود و آثار پیری در چهره ش نمایان بود و از منطقه نواب تهران آمده بود لهجه شیرین زبان ترکی او موجب شد تا با او گفتگو کنم با تنها پسرش از ساعت ۵ صبح برای مراسم بدرقه شهید رئیسی و هیات همراه آمده بود می گفت: از زمانی که خبر این حادثه را شنیدم خواب بر چشم نداشتم و بیقرار بودم که در این مراسم شرکت کنم آیت الله رئیسی برای کشور زحمات زیادی کشید و باید برای قدردانی می آمدم.
از منطقه شهدا با پسر دهه هشتادی ش آمده بود و از ساعت ۵ صبح در انقلاب بود و سختی حضور در مراسم برایش مهم نبود و خود را ملزم به حضور در این مراسم به همراه پسرش می دانست و می گفت باید برای بدرقه و قدردانی حاضر می شدم تا از فرزند حضرت زهرا(س) تشکر کنم .
آمدم بگویم ما قدردان زحمات شما هستیم با اهل‌بیت (ع) محشور باشید
گریه امانش نمی داد از منطقه ۱۷ تهران آمده بود هق هق گریه هایش هر دلی را می سوزاند چادر به صورت کشیده بود و اشک می ریخت و به همراه فرزند ۵ ساله و همسرش در میدان انقلاب حضور داشت و می گفت آمدم بگویم ما قدردان زحمات شما هستیم با اهل‌بیت (ع) محشور باشید ان شاءالله.
حضور اقشار مختلف مردم آنقدر بی نظیر بود که برای جابجایی در میان جمعیت مردم تنه به تنه و به سختی از کنار یکدیگر عبور می کردند تا جایی که از ساعت ۷:۳۰ دقیقه از ورود مردم از خیابان جمال زاده به سمت دانشگاه ممانعت شد جمعیت سینه به سینه حرکت می کردند و با نزدیک شدن به ساعت ۹ و اقامه نماز به امامت رهبر معظم انقلاب پیاده روهای خیابان‌های منتهی به دانشگاه تهران نیز مملو از جمعیت شد، اما در هنگام اقامه نماز همه مردم به سمت قبله ایستادند و سکوت در میان جمعیت حاکم شد و جز صدای هق هق گریه ها چیزی شنیده نمی شد.
آیت الله رئیسی عهدی دیگر بسته بود و نمونه آیه ۲۳ سوره احزاب در قرآن کریم "مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضیٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا﴿۲۳﴾
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند." بود و سه سال قبل در روز ولادت امام رضا (ع) با رای حداکثری مردم امور اجرایی کشور را در مسند ریاست جمهوری برعهده گرفت و ۳۰ اردیبشهت ماه ۱۴۰۳ در شب میلاد امام رئوف (ع) در لباس خدمت به ملت شریف ایران به درجه رفیع شهادت نائل شد و مزد خدمت بی منت ش را گرفت و آخرین سفر استانی ش ناتمام ماند و اما درس و الگویی بی نظیر از خدمت برای مردم را پیش رو مسئولان قرار داد.
نظر شما