به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: نشست «حشاشین از توهم تا واقعیت» با محور نقد و بررسی سریال حشاشین، امروز (پنجشنبه، ۱۳ اردیبهشت ماه) به صورت حضوری در سالن امام موسی صدر دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد؛ این نشست همزمان به صورت برخط برای علاقهمندان در فضای مجازی نیز پخش شد.
در این نشست حجت الاسلام «مهدی فرمانیان» استاد تمام دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب با موضوع «بررسی تاریخی سریال حشاشین»؛ حجت الاسلام «سید علی بطحایی» پژوهشگر جریانهای اسلامی با موضوع «سریال حشاشین و جریانهای فکری مصر» و «مهدی علمی دانشور» استادیار گروه ادیان شرق دانشکده ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب با موضوع «ضرورت جریانشناسی تحریف تاریخ ایران» سخنرانی کردند.
حجتالاسلام «سید علی بطحایی» در این نشست طی سخنانی با بیان اینکه نسل جدید ما با وجود همه ممانعتها سریال «حشاشین» را دید، افزود: من بحث خود در مورد این سریال را با ضربالمثلی آغاز می کنم که در «امثال و حکم» دهخدا آمده است بر این مبنا که: «کج میگه اما رج میگه»، این سریال واقعا رج گفته و روی جریانهای فکری ساخته و به مخاطب ارائه شده است.
این پژوهشگر جریانهای اسلامی ادامه داد: نباید این سریال را در قد و قواره تاریخی ببینیم و تصور کنیم اثر تاریخی است، این سریال در واقع نبرد جریانی است که صحنه آینده جهان اسلام را تشکیل می دهد و متاسفانه جریانشناسی جهان اسلام و به طور کلی آیندهپژوهی حوزه ای مغفول بوده و از این نظر است که نبرد جریانها که به صحنه آینده جهان اسلام توجه دارد مغفول مانده و از نظر من باید در این حوزه ها کار پژوهشی داشته باشیم.
وی با اشاره به مباحث «ساموئل هانتینگتون» در مورد تمدن افزود: بحث در مورد این فیلم اتفاقا در جریان تلاقی تمدنها پیش می رود و اساسا امروز هم تلاقی جریان ها صحنه واقعی جهان اسلام را می سنجند.
حجت الاسلام بطحایی با اشاره به این که سه جریان هستند که صحنه آینده جهان اسلام را می سازند، گفت: اسلام سلفی، اسلام سیاسی، اسلام سکولار این سه عرصه را تشکیل می دهند که باید نسبت به آن آگاه باشیم و آینده پژوهی داشته باشیم.
این پژوهشگر جریانهای اسلامی تصریح کرد: برخی میگویند سریال حشاشین به دنبال زیر سوال بردن ولایت فقیه و همچنین بحث مهدویت است اما باید از نگاه دیگری به موضوع نگاه کنیم و بر اساس این سوال پیش برویم که اساسا چرا کشور مصر این سریال را ساخته است؟
وی افزود: «نزاریان» اصلا ارتباطی به مصر ندارند و آن طور که گفته شده «نزار» پس از عزل وقتی به اسکندریه مصر میرود برای اینکه بگوید حکومتی دارد سکهای با عنوان «المصطفی الدین الله» ضرب می کند اما بعد او را میکشند هرچند که در برخی گزارش ها نوشته شده که او را در ملاء عالم کشتند و برخی نوشته اند که او تا آخر عمر در حالی که در غل و زنجیر بود در زندان از دنیا رفت.
حجت الاسلام بطحایی با بیان اینکه سریال حشاشین عمدتا به نزاریان شام و ایران مرتبط است، گفت: مصر فقط به دلیل مخالفت با اسلام سیاسی این سریال را ساخت و بعید می دانم که در آینده به قرامطه و فرقه های دیگر بپردازند و ما به تعبیری با اسلام سیاسی هراسی مواجه شویم.
وی با اشاره به اهمیت پیگیری موج های مختلفی که در مصر اتفاق افتاد، افزود: این مساله از آن جهت اهمیت دارد که واکنش اسلام سیاسی را بررسی کنیم، از ۲۲۶ سال قبل که ناپلئون در سال ۱۲۱۳ قمری به مصر حمله می کند و توپهایش مسلمانان را از خواب بیدار کرد، تقریبا شش موج مصر را فراگرفت؛ از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که مصر با سایر کشورهای عربی و حاشیه خلیجفارس متفاوت است چراکه کشورهای حاشیه خلیجفارس فقط پول دارند.
حجت الاسلام بطحایی با اشاره به کتاب «تخلیص الأبریز فی تلخیص باریز» که هنوز از زبان عربی به فارسی ترجمه و برگردان نشده است، ادامه داد: این اثر اولین واکنشهای جهان اسلام نسبت به حمله ناپلئون است، در واقع این نسل اول از شکست مسلمین است، نسل دوم از تجربه تلخ سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص می کند و همچنین «عبدو» که اسلامِ انقلابی و بیداری را مشخص و اصلاحات فرهنگی را رقم میزنند.
وی افزود: نسل سوم اما با جنگ جهانی اول مواجه می شود اما نسل چهارم و پنجم، سه جریان شکل می دهند که شامل پانعربیسم جمال عبدالناصر می شود که یک نوع ناسیسونایست دیکتاتوری است که در مصر شکل گرفت؛ دومین جریان مربوط به «حسن البنا» مصادف با دوران شکلگیری اسرائیل است و البته حسن البنا نیز در مصر هیاهو کرده و تشکیلاتی دارد و خود را خوب نشان می دهد، در کنار او «طه حسین» است که نباید او را متعلق به گذشته بدانیم، در واقع در فضای دوئلی که طه حسین قرار گرفته و از سوی دیگر اخوانی ها نیز حضور دارند، «نجیب محفوظ» کتاب «اولاد حارتنا» را مینویسد که باجناقِ فکریِ کتاب «آیات شیطانی» است اما در واقع به تاریخ بر میگردد.
این پژوهشگر جریان های اسلامی تصریح کرد: جریان سوم مربوط به جهان امروزِ مصر و اسلام سیاسی و اسلام سکولار است و در این بین تقریبا اسلام سنتی در این کشور گوشهنشین شده و واکنشی ندارد، تا جایی که برای فیلم حشاشین فقط یک توییت از یکی از مشاوران «احمد الطیب» دیدم که نمایش این فیلم را منتج به فرقهگرایی توصیف کرده بود.
وی با اشاره به عدم واکنش الازهر نسبت به این فیلم گفت: صحنهگردان این ماجرا «خالد منتصر» است که در بسیاری از عرصه ها وارد شد و تقریبا رویکرد سکولاریسم را دارد، گویا دو سفر هم به آلمان و هلند می رود و جویای واکنش سایر مسلمین نسبت به حشاشین می شود که تنها برخی به لهجه فیلم انتقاد کردند؛ اما از نظر ما این فیلم بهترین اثری است که اسلامِ سیاسی را منکوب کرده و در واقع خوراکِ جریانی است و از بُعد تاریخی نباید به آن نگاه کرد.
حجت الاسلام بطحایی در بخش دیگری از مباحث خود با تاکید بر اینکه امروز باید با رویکرد ایجابی وارد عمل شد، افزود: دوران آل بویه برای کشور ما طلایی بود و باید فیلمی در مورد آن دوران بسازیم و در آن فیلم واکنش خود را نسبت به حشاشین و همچنین اسماعیلیه ارایه کنیم.
وی گفت: وقتی فردی به علامه امینی گفت شبهات زیاد شده است، ایشان پاسخ داد که مستقیما جواب نمی دهم و بعد کتاب «الغدیر» را تالیف کرد و در آنجا بین نوشتهها و متون پاسخ می دهد؛ ما هم باید کار علامه امینی را انجام دهیم به این معنا که مستقیم پاسخ ندهیم، از آل بویه فیلمی بسازیم و در کنار آن به حسن صباح بپردازیم و زیاد خود را درگیر نکنیم.
بر پایه این گزارش: در ادامه بخش کوتاهی از سریال پخش شد که در ادامه می بینید:
در ادامه این نشست «محمد علمی دانشور» با اشاره به اینکه اگر یک جریان علمی درست پیش برود نیاز به داشتن ابزار قدرت یا رسانه نیست، افزود: اگر جریانی درست باشد مثل یک قطره کار خود را انجام داده و مسیر خود را باز می کند.
استادیار گروه ادیان شرق دانشکده ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب ادامه داد: به نظر من سریال حشاشین تلنگری به دادههای ما در حوزههای تاریخی است تا نگاه کنیم و ببینیم تاریخ ما کجا شکل گرفته است و اکنون کجا هستیم و این مساله که در قبال این تاریخی که به وجود آمده چه کار باید بکنیم؟ آیا می شود از تاریخ محافظت کرد؟ آیا می شود به تاریخ پرداخت یا نپرداخت؟
وی افزود: این سریال با یک داستان تاریخی آغاز می شود که از زاویه نگاه سه نفر به تاریخ نظر می کند که هر سه نفر ایرانی هستند که البته در این مجال به صورت تیتروار در مورد نفر صحبت می کنم.
این پژوهشگر ادامه داد: یکی از آن شخصیت ها عمر خیام است، عمر خیامی که در این سریال به مخاطب معرفی می شود انسانی هوسران است که هر زمان او را نشان میدهند در حالی مشروب خوردن است و هنگامی که می نوشد شروع به شعر سرودن میکند؛ موقعیت های خود را تغییر داده و دنبال آزادی است
علمی دانشور گفت: اما سوال اینجاست که آن خیام که ما در ذهن خود داریم چگونه است؟ فقط از رباعیات او خبر داریم که در مورد شراب و مستی است؛ اما خیام واقعی کیست؟ پاسخ این است که خیام کسی است که ریاضیدانان او را در کنار ارشمیدس و نیوتن به دلیل مربع ریاضیاش قرار می دهند، کسی که ۹۰۰ سال از گاهشمار نجومی او گذشته و همچنان هیچ خدشه ای به آن وارد نشده است.
وی ادامه داد: خیام ۱۷۸ رباعی سروده است، هر رباعی تقریبا ۵ کلمه است و زمانی که این اعداد را ضرب کنیم می شود دو هزار کلمه، یعنی با آدمی مواجه هستیم که تمامی مبانی فلسفی را در این دو هزار کلمه خلاصه کرده است؛ کجای این رباعیات خوشنشینی را وصف کرده است؟ این رباعیات تماما فلسفی و با نگاه کمک به دیگران است اما خیام در این قامت را نَه در ذهن خودمان و نَه در ذهن سازندگان سریال ندیده ایم.
استادیار گروه ادیان شرق دانشکده ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: اما نفر بعدی که در این مجال بر اساس سریال حشاشین به او می پردازم «حسن صباح» است، من می خواهم او را به عنوان کسی که در تاریخ است با او که نشان دادند معرفی کنم؛ او کسی است که ۴۰۰ سال بعد از مرگش زنان منطقه دیلمان قبل از شروع به ریسندگی نخ، به روحاش درود و صلوات می فرستادند، آیا چنین شخصیتی سفاک است؟
وی با بیان اینکه حسن صباح، فرد عابد و زاهدی بود که هرگز از قلعه خارج نشد، تصریح کرد: او شخصیتی بود که کتاب میخواند و می نوشت، اگر از صلیبیون پولی می گرفت در اختیار مردم قرار می داد، اما نکته مهم در این جریان افراد قلعه هستند که همگی اهل دیلمان بودند، کسی در این بین نمی تواند حشیش مصرف کند و مرید شود.
علمی دانشور ادامه داد: حسن صباح به اندازه ای در آن منطقه جذابیت داشته و از کاریزما برخوردار بود که با وجودی که مردم منطقه او ندیدند اما جذبش شدند. حال سوال این است که آیا این حسن صباح با آن چیزی که در فیلم دیدیم تطابق دارد یا خیر؟ همه میدانیم که حکومت بنی عباس برای آنکه شیعیان را با خود همراه کند پوششی به رنگ مشکی برای خود انتخاب میکند؛ در این بین حسن صباح از مخالفان بنی عباس بود اما پرچم حسن صباح در این فیلم به رنگ مشکی است.
وی تصریح کرد: در سال ۲۰۲۰ قزاقستان فیلمی به نام «تومیریس» تولید می کند درباره زنی که کوروش را میکشد و سرش را می بُرد؛ این فیلم به اندازه ای مضحک است اگر تاریخ را بدانید برایتان خندهدار میشود، گویا وقتی کارگردان این فیلم با بازخوردها مواجه شده بود پاسخ داده بود که من از نفرت ایرانیان مطلع شدم اما در پاسخ به آنها می گویم که از هرودوت متنفر شوید.
این پژوهشگر ادامه داد: نکته دردآور این است که همه استفاده ابزاری از تاریخ داریم؛ حشاشین در واقع یک گوشزد است که چگونه باید از داده های تاریخی خود مخافظت کنیم و نگاهمان به تاریخ ایران باید چگونه باشد؛ از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم که سخن اگر در زمان خودش مطرح شود کارکرد خوبی دارد و پس از آن هیچ تاثیری ندارد، ما باید به تاریخ ایران توجه کنیم، تاریخ از آنِ ماست، این مفاخر از آنِ ما هستند و امیدوارم از آنِ ما باقی بمانند.
نظر شما