واقعیاتی از مجموعه «حشاشین» و تاریخِ تخیلی که ارائه می‌کند

حجت‌الاسلام فرمانیان با اشاره به تاریخچه‌ای از اسماعیلیان و زندگی «حسن صباح» که مبنای موضوعی سریال «حشاشین» است، اظهار کرد: این سریال در واقع تاریخِ تخیلی برای ضربه زدن به مفاهیم امروز جهان اسلام است.

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه خبرگزاری شبستان: نشست «حشاشین از توهم تا واقعیت» با محور نقد و بررسی سریال حشاشین،امروز (پنج‌شنبه، ۱۳ اردیبهشت ماه) به صورت حضوری در سالن امام موسی صدر دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد؛ این نشست همزمان به صورت برخط برای  علاقه‌مندان در فضای مجازی نیز پخش شد.

در این نشست حجت الاسلام «مهدی فرمانیان»، استاد تمام دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب با موضوع «بررسی تاریخی سریال حشاشین»؛ حجت الاسلام «سید علی بطحایی» پژوهشگر جریان‌های اسلامی با موضوع «سریال حشاشین و جریان‌های فکری مصر» و «مهدی علمی دانشور»، استادیار گروه ادیان شرق دانشکده ادیان دانشگاه ادیان و مذاهب با موضوع «ضرورت جریان‌شناسی تحریف تاریخ ایران» سخنرانی کردند.

در ابتدای این نشست حجت‌الاسلام فرمانیان با بیان اینکه سریال حشاشین در سطح مصر و جهان عرب بازتاب وسیعی داشت، اظهار کرد: در جهان عرب بسیاری از مردم سریال را از طریق فضای مجازی و تلویزیون‌های خود دیدند و ایرانیان نیز اعم از کسانی که عربی می دانستند و حتی کسانی که با زیرنویس سریال را تماشا کردند بسیار مشتاق تماشای آن بودند هرچند که اخیرا دوبله این سریال نیز به بازار آمد.

استاد تمام دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب در ادامه با طرح این پرسش که اهمیت دارد بدانیم سریال در مورد چه کسی ساخته شده و چه قدر به واقعیت تاریخی نزدیک است، اظهار کرد: من با توجه به مطالعات‌ام در مورد اسماعیلیه و تدریس ها و مقالاتی که در مورد آنها نوشته ام نکاتی را در این مجال مطرح خواهم کرد.

وی افزود: حسن صباح دور و بر سال های ۴۴۵ تا ۴۵۰ در قم و در خانواده شیعه اثنی‌عشری به دنیا می آید و در سن ۱۷ سالگی همراه خانواده خود به شهر ری می رود؛ در آنجا یکی از رهبران اسماعیلی به نام «امیر ضراب» این جوان را به سمت خود فرا می‌خواند و درس‌هایی به او می می دهد و در نهایت این درس‌ها باعث می شود حسن صباح معتقد به تفکر اسماعیلیه شود.

حجت الاسلام فرمانیان گفت: در آن زمان رهبری و خلافت و امامت اسماعیلیه در فاطمیان مصر واقع شده بود لذا حسن صباح علاقه داشت که به مصر برود و آنجا درس بخواند، او از ری به اصفهان می رود چراکه رهبر اسماعیلیان ایران در اصفهان بوده و از آنجا با کشتی راهی قاهره می شود و در آنجا سه سال نزد داعیان اسماعیلی درس می خواند و البته علاق‌ مند بود امام خودش را که از نظر آنها امام معصوم و شریعتمدار بود ببیند اما موفق به دیدار او نمی شود و بعد از آن به ایران باز می گردد و شروع به تبلیغ اسماعیلیه در ایران می کند.

وی ادامه داد: در این زمان بود که حسن صباح در سال ۴۸۳ به قلعه الموت می رود و به عنوان معلم کودکان ابتدا به تدریس می‌پردازد و پس از آن نیروهایی را که در آن قلعه هستند، به اسماعیلیه دعوت می کند که آنها نیز جذب شده و به تدریج افرادی به قلعه می روند، پس از چندی رئیس قلعه که فردی زیدی‌مذهب بود به حسن صباح اعلام می کند که باید قلعه را تحویل بدهی و بروی و به نگهبانان می گوید: حسن صباح را بیرون بیندازید اما ناگهان حسن صباح می گوید: نگهبانان! او (صاحب زیدی مذهب قلعه) را بیرون بیندازید و اینجا بود که مشخص می شود همه نگهبانان قلعه اسماعیلی مذهب شده اند.

استاد تمام دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: حسن صباح در این مقطع یک برات با مبلغ سه هزار دینار به رئیس سابق قلعه می‌دهد تا برود از افرادی که او گفته بود مبلغ را دریافت کند و اتفاقا صاحب قلعه نیز پول را وصول می کند و گویا یکی از حاکمان سلجوقی این مبلغ را پرداخت می کند، در واقع به نوعی حسن صباح قلعه را خریداری و شروع به فعالیت و تبلیغ تفکرات اسماعیلیه می کند.

حجت الاسلام فرمانیان گفت: در سال ۴۸۵ اولین خطا از سمت پیروان اسماعیلیه رخ می دهد که کشتن خواجه نظام الملک است، خواجه ضد اسماعیلیه بود و از آنها به عنوان قرمطی یاد می کرد و هرجا آنها را گیر می آورد، می کشت لذا از این جهت به شدت با اسماعیلیه بد بود؛ قصه سه یار دبستانی هم که بیان شده در واقع یک قصه افسانه‌ای است و واقعیت تاریخی ندارد چراکه وقتی حسن صباح در قم به دنیا می آید خواجه نظام الملک انسانی چهل ساله است که در دربار سلجوقیان جایگاه دارد و این دو هرگز یکدیگر را ندیدند و حسن صباح در مناطقی که خواجه زندگی و درس می خوانده، نرفته است و اساسا حسن صباح از میانه کشور ایران به سمت خراسان نَه هجرت و نَه سفری داشته است، سفرهای صباح به مناطق مرکزی ایران بوده و همچنین سفری هم به قاهره داشته است.

وی افزود: از سوی دیگر حسن صباح و خواجه نظام الملک از نظر سنی نیز با یکدیگر جور نبودند؛ عنوان سه یار دبستانی را اولین بار «رشید الدین فضل‌الله» در کتابش آورد و گفت که این سه با هم قرار گذاشتند که هرکسی به حکومت رسید هوای دیگران را داشته باشد اما این روایت و قصه از نظر تاریخی تایید شده نیست.

این پژوهشگر در بخش دیگری از مباحث خود با بیان اینکه پس از تصرف قلعه حدود ۴۰ ترور به اسم حسن صباح نوشته شده است، افزود: البته همه را نباید به اسم او نوشت چراکه وقتی ترور شروع می شود دیگران هم کار را شروع و در نهایت اقدام خود را به نام دیگری تمام می کنند؛ بنابراین در تعداد ترورهای دوره حسن صباح اختلاف نظر وجود دارد و خود اسماعیلیان هم نگفتند چند ترور انجام شده تا چیزی به گردشان نیفتد؛ در نهایت در سال ۵۱۸ حسن صباح از دنیا می رود و در این مدت ۴۰ ترور را انجام دادند که همگی شامل ترور رهبران مخالفان اسماعیلی است یعنی به مردم کاری نداشتند.

استاد تمام دانشکده مذاهب دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: حسن صباح خودش آدم متدین و شریعت‌مداری بود؛ نماز می‌خواند و روزه می‌گرفت و به عقاید اسلام و فقه شیعی پایبند بود، در طول ۳۰ سال که در قلعه بود هرگز از آن مکان خارج نشد، در تاریخ آمده است وقتی هلاکوخان وارد قلعه شد کتابخانه بزرگ قلعه را از بین برد، جایی که به مدت ۲۰ سال خواجه نصیرالدین در آن حضور داشت و کتاب شرح اشارات را همانجا نوشت، اما زمان حمله هلاکو، جوینی از او اجازه گرفت که تعدادی از کتاب ها را همراه خود بیرون بیاورد که گویا یکی از آن آثار کتاب «سیدنا» بود که مبنای فهم تفکرات حسن البنا شد.

حجت الاسلام فرمانیان افزود: در این کتاب بیان شده است که حسن صباح آدم متدینی بود و فقط دو بار از قلعه بیرون آمد و آن هم بالای پشت بام قلعه رفت و حتی زمانی که محاصره بودند خانواده خود شامل همسر و فرزندان را به قلعه «گردکوه» فرستاد و گفت: بروید آنجا نخ‌ریسی کنید و پس از آن دیگر هرگز خانواده خود را به قلعه بازنگرداند؛ البته حسن صباح سختگیری‌هایی نیز داشت از جمله اینکه یکی از پسرانش متهم شد که در قتل رهبر قلعه قهستان دست داشته و حسن صباح او را اعدام کرد و بعد مشخص شد اشتباه کرده است، پسر دیگرش را نیز به اتهام شراب‌خواری کشت  و این موارد از انتقاداتی است که نسبت به او بیان می شود.

وی با بیان اینکه حسن صباح فردی بسیار زاهد بود و این منش او در نوع رفتارش با اعضای خانواده خود مشخص بود، گفت: او در برخورد با مخالفان خود تند بود و صرفا کسانی را می‌کشت که مخالف و علیه اسماعیلیه بودند؛ اما تفکری که در مورد او ایجاد شد از زمان آغاز جنگ توسط صلیبیون است که «رشید الدین سنان» یا شیخ الجبل تعدادی از فرماندهان صلیبی را کشت و به سربازانش دستور داد که لباس صلیبی‌ها را بپوشید و آنها را بکشید که البته این فرآیند به مدت سه سال طول کشید.

حجت الاسلام فرمانیان افزود: بعدها صلیبیون در تلاش بودند و تفحص کردند که این کار توسط چه کسانی انجام شده است، «برنارد لوئیس» در کتاب «تاریخ اسماعیلیان» در مورد ریشه حشاشین یا «اساسین» می گوید که اولین بار در سال ۱۰۷۵ میلادی مطابق با ۵۷۱ هجری قمری ایجاد شدند یعنی حدود ۷۰ سال پس از مرگ حسن صباح که با توجه به این مساله حشاشین ربطی به حسن صباح ندارد بلکه به جنگ‌های صلیبی باز می‌گردد. 

وی در بخش دیگری از مباحث خود اظهار کرد: البته اولین توصیفی که ارایه شده از سوی امپراطور «بارباروسا» است که در آنجا سفیر گزارشی به او می‌دهد و می‌گوید تعدادی در دمشق و انطاکیه و حلب هستند که مسلمان بوده و در کوهستان‌ها زندگی می‌کنند که در زبان محلی به آنها «هی سیسینی» می‌گویند؛ او می‌گوید آنها برخلاف رسم مسلمانان گوشت خوک می خورند و از همه زنان حتی خواهر خود بهره می برند و تسخیرناپذیر هستند؛ بنابراین اولین گزارش این بود که در سال ۵۷۱ هجری قمری ارایه شد هرچند که صد سال بعد مارکوپولو در سفرنامه‌اش همین مسائل را درج می کند و این سفرنامه به دلیل اعتباری که داشت گسترش یافته و کلمه «اساسین» در فرهنگ اروپایی مصادف با کسی می‌شود که آدم می‌کشد و پول می‌گیرد.

حجت الاسلام فرمانیان افزود: بر خلاف تلقیاتی که اروپایی ها از شیخ الجبل داشتند، اتفاقا او زندگی بسیار زاهدانه ای داشته و هرگز مسلمانان عادی را نکشته است و تنها مخالفان خود و کسانی که علیه اسماعیلیه می جنگیدند و چند فرمانده صلیبی را کشتند.

وی ادامه داد: به هرحال این تفکر بین اروپاییان به سمت تحقیق می رود و «فرهاد دفتری» در آخرین اثر خود کتاب «افسانه حشاشین» را می نویسد و مفصل اشاره می کند که این واژه از کجا آمد و چگونه در اروپا پخش و تبدیل به فرهنگ شد به این معنا که افرادی پول دریافت کنند و دیگران را بکشند؛ در حالی که فداییان اسماعیلیه پول نمی گرفتند و تنها با مخالفان خود می‌جنگیدند.

این پژوهشگر در پایان اظهار کرد: سریال حشاشین در واقع یک تاریخِ تخیلی را برای ضربه زدن به برخی مفاهیمی است که امروز در جهان سیاست و جهان اسلام مطرح است.

گفتنی است: در ادامه کلیپ کوتاهی از این سریال برای حاضران در نشست پخش شد.


 

کد خبر 1761560

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha