به گزارش خبرگزاری شبستان به نقل از مسکو تایمز،در حالی که ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه تلاش دارد تا ساختار قدرت خود در را مستحکم تر کند،اختلافات اجتماعی هر روز عمیق و عمیق تر می شود.جامعه روسی با چند پاره گری فرهنگی و استانداردهای زندگی رو به رور است که این مساله می تواند در آینده نه چندان دور شالکه های تشکیل دهنده آن را مانند سالهای پایانی دوران اتحاد شوروی به لرزه در بیاورد.پرونده گروه موسیقی پانک پوسی ریوت شکل تازه ای از برخورد جامعه روس با نشانه های مدرن را به نمایش گذاشت.
پوسی ریوت جامعه روسیه را به دو گروه تقسیم کرد : گروه نخست که خواستار تساهل برای زنان هستند و گروه دیگری که می خواهند مجازات های سخت برای آنها در نظر گرفته شود.این اختلاف همچنین گویای تفاوت در رویکردها نسبت به کلیسای ارتدوکس روسیه است.
بسیاری از ارتدوکس ها به طور آشکار،مقامات کلیسا را به خاطر همکاری نزدیک خود با رهبر به گفته آنها «دیکتاتور» روسیه مورد سرزنش قرار داده و از گروه «پوسی ریوت» که علیه پوتین هستند دفاع کرده اند.در مقابل بسیاری از طرفداران کلیسای ارتدوکس به خیابان ها ریخته اند تا ارزشهای اخلاقی کلیسا به نمایش بگذارند. در این اثنا،بحث شدید اینترنتی هم در مورد لیست رسوایی های کلیسای ارتدوکس وجود دارد.به عنوان مثال بر روی صفحات اینترنت عکسی از «پاتریارک کریل» رهبر کلیسای ارتدوکس روس قرار داده شده که ساعتی بسیار گران قیمت در دست دارد.برخی گروه ها نیز کلیسای ارتدوکس را به همدستی با کرملین و نقض قانون اساسی کشور متهم کرده اند.رهبران ارتدوکس بر این اعتقادند که که یک کمپین سازمان دهی شده وجود دارد که از سوی برخی مخالفان برای تخریب چهره کلیسا حمایت می شود.در حقیقت می توان گفت که اکنون ما شاهد دو روسیه هستیم:یکی روسیه ای که شامل 15 میلیون نفر از « مدرنیست ها و اروپایی ها» است که 11 در صد جمعیت را تشکیل می دهند، در شهرهای بزرگ زندگی می کنند، دارای تحصیلات عالیه هستند و در بخش های خصوصی استخدام می شوند و به همین دلیل کمتر به دولت وابسته هستند.این افراد پایه گذاران اپوزیسیون هستند که برای اعتراضاتی که از دسامبر گذشته آغاز شده به خیابان ها می آیند.بسیاری از روشنفکران روسیه عضو این گروه هستند که از جمله آنها می توان به خوانندگانی مانند «اولگ گازمانف» و «یلنا واینگا» اشاره کرد.
روسیه دوم شامل 40 میلیون نفر از شهروندان محافظه کار است که 30 درصد کل جمعبت را تشکیل می دهند.آنها مدافع پوتین هستند و معتقدند که کشورشان در مسیر درستی گام برمی دارد.این افراد اغلب در شهرهای کوچک زندگی می کنند و ویژگی مهمشان این است که وابسته به دولت هستند زیرا دولت از بودجه فدرال برای ارائه حقوق، مزایای اجتماعی،سوبسید و غیره به آنها استفاده می کند.
روسیه محافظه کار در حقیقت متشکل از همان افرادی است که پیش از این طرفدار رهبران کمومنیست مانند ولادیمیر لنین بودند اما اکنون توجه آنها معطوف به کلیسای ارتدوکس است.در شوروی سابق هر انتقادی از حزب کمونیست، توهین تلقی می شد و اکنون در روسیه ای که متشکل از اکثریت مردم است انتقاد از کلیسای ارتدوکس توهین به شمار می آید.این دو روسیه دارای دیدگاه های کاملا متفاوت نسبت به دموکراسی،آزادی و حقوق بشر هستند.
روسیه مدرن که متمایل به غرب است ادعا داردکه حامی حقوق بشر و طرفدار آزادی بیان،انتخابات آزاد،دستگاه قضایی مستقل و غیره است.این گروه خواستار دولتی سکولار و جدایی کلیسا از دولت یا همان جدایی دین از سیاست است. در سیاست خارجی حامی روابط نزدیک تر با اتحادیه اروپا و آمریکا است و منتقد دوستی دولت با بلاروس،ونزوئلا و بشار اسد، رییس جمهوری سوریه است.اما روسیه ای که به شدت معتقد به کلیسا و در واقع مذهبی است به شدت ضد آمریکا و ضد غربی است و معتقد است که یک توطئه جهانی علیه روسیه وجود دارد.به اعتقاد این گروه ، اپوزیسیون در حقیقت عوامل ستون پنجم هستند که از سوی وزارت امور خارجه آمریکا تامین بودجه می شوند.پوتین خود را متعلق به روسیه محافظه کار می داند و جنگ را علیه ارزش های روسیه به اصطلاح مترقی آغاز کرده است.آنچه مهم است این است که روسیه از دهه 1990 به بعد که حامیان و مخالفان اصلاحات دموکراتیک با یکدیگر به منازعه پرداختند تا این حد دچار اختلاف و دو دستگی نبوده است.خطری که امروز جامعه روسیه احساس می کند این است که اختلافات اجتماعی و جدایی بین جامعه و قدرت حاکم بار دیگر می تواند منجر به ایجاد خشونت در میان اعضای مترقی و محافظه کار در جامعه شود.
نظر شما