به گزارش خبرگزاری شبستان، حجتالاسلام والمسلمین عیسی عیسیزاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم در یادداشتی نوشت: دهخدا آشتی را، دوستی از نو کردن، ترک جنگ، رنجشی را از کسی فراموش کردن، صلح و مصالحه تعریف میکند؛ آشتی و الفت ضد قهر و دوری از برادران مؤمن و همکیشان و از اوصاف جمیله و اعمال فاضله است و ثواب آن بیحد و فایده آن بینهایت است. قهر کردن هم به معنی تکلم نکردن و کراهت داشتن از دیدار با شخصی است.
از توصیههای دینی درباره رفتار با همکیشان، صلح و آشتی دادن بین همکیشانی است که با هم به نزاع و درگیری پرداختند، اصلاح ذاتالبین یا آشتی دادن مشاجرهکنندگان در میان همکیشان از آموزههای نورانی اسلام است.
پس از جنگ بدر و در پی مشاجرهای که میان مسلمانان بر سر انفال(غنایم جنگی) رخ داد، آیه نازل شد و فرمان آشتی دادن به این صورت صادر شد: «ای پیامبر، از تو میپرسند که این انفال(غنیمتهای جنگ) از آنِ کیست و چگونه تقسیم میشوند؟ بگو انفال، چه غنیمتهای جنگ و چه زمینها و داراییهایی که مالکی ندارند، از آنِ خدا و پیامبر اویند؛ پس، از خدا پروا کنید و بر سر انفال کشمکش نکنید و میان خود صلح و آشتی برقرار سازید و اگر ایمان دارید، از خدا و پیامبرش فرمان برید.»
صلح و آشتی بین مؤمنان سبب رحمت الهی میشود
براساس آیه اخوت نیز، همه مؤمنان در جامعه اسلامی همکیش و برادر همدیگر میباشند و وظیفه دارند صلح و آشتی را در بین خود بر قرارکنند و تقوا پیشه کنند که در چنین صورتی مشمول رحمت الهی قرار میگیرند. در آیهای دیگر نیز آشتی دادن میان همکیشان درگیر با یکدیگر، از مؤمنان خواسته شده است.
حضرت علی(ع) در وصیتنامه خود به فرزندان و همه کسانی که گفته او به آنها میرسد، درباره آشتی دادن این چنین توصیه میکند: «شما و همه فرزندانم و کسانم و آن را که نامه من بدو رسد سفارش میکنم به ترس از خدا و آراستن کارها و آشتی با یکدیگر که من از جد شما شنیدم که میگفت: آشتی دادن میان مردمان، بهتر است از نماز و روزه سالیان.»
امام صادق(ع) نیز درباره آثار آشتی همکیشان میفرمود: «پیوسته تا دو مسلمان با هم قهرند، ابلیس شاد است و چون آشتی کنند، زانوهایش بلرزد و بهم بخورد و بندهایش از هم بگسلد و فریاد کشد: ای وای بر من از آنچه به هلاکت رسد.»؛ امام باقر(ع) میفرمود: «به راستی که شیطان دشمنی افکند میان مؤمنان تا برنگردد یکیشان از دینش و چون چنان کنند به پشت بخوابد و واکشد و سپس گوید: پیروز شدم. پس خدا رحمت کند کسی را که آشتی دهد دو دوست ما را، ای گروه مؤمنان با هم دوست شوید و با هم مهر ورزید.»
با اینکه در اسلام دروغ گفتن از گناهان کبیره است میتوان در شرایطی برای اصلاح ذات بین، از آن بهره گرفت، بنابر گفته امام صادق(ع) «کسی که مصلح و میانجی میشود، آنچه بگوید دروغگو محسوب نمیشود.»
توصیه به تکریم و احترام در دین اسلام
تکریم به معنای احترام کردن به همکیشان و پرهیز از هرگونه تحقیر از توصیههای اکید دین مبین اسلام است. رسول خدا(ص) درباره ارزش تکریم و گرامیداشت همکیشان فرمودند: «هرکس برادر مسلمان خود را اکرام و احترام کند، مانند رعایت احترامش در مجلسی، گفتن سخنی لطفآمیز به او یا برآوردن خواستههایش، تا هنگامی که در چنان موقعیتی باشد، پیوسته در سایه رحمت و حمایت فرشتگان الهی باشد» و در سخنی دیگر فرمود: «هر که مؤمنی را اکرام و احترام کند، در حقیقت خدای بزرگ را اکرام و تعظیم میکند.»
رسول خدا(ص) فرمود: «هر که به برادر مسلمان خود سخنی مؤدبانه و مهرآمیز بگوید و یا او را در جای محترمانهای از مجلس بنشاند، تا زمانی که در آن کار باشد پیوسته سایه رحمت خداوند عزوجل بر سر او گسترده است».
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «هر که برادر خود را پنهانی اندرز دهد او را آراسته و هر که آشکارا پندش دهد او را تباه کرده است.» امام باقر(ع) فرمودند: «چون پیامبر(ص) به معراج برده شد، به خدا عرض کرد: ای پروردگار من، حال مؤمن نزد تو چگونه است؟ خدا فرمود: ای محمد، هر که به دوستی از دوستان من اهانت کند، به حقیقت خود را برای جنگ با من آماده ساخته است.»، در روایتی دیگر از رسول اکرم(ص) آمده است که اهانتکننده به دوستان خدا، برای جنگ با خدا در کمین نشسته است.
امام صادق(ع) در گرامیداشت برادر مؤمنش فرمود: «هر که به برادر مؤمن خود خوشامد گوید، خداوند متعال تا روز قیامت برای او خوشامد مینویسد.» و نیز فرمود: «کسی که برادر مسلمانش بر او وارد شود و وی گرامیاش بدارد، در حقیقت خداوند عزوجل را گرامی داشته است.» و فرمود: «کسی که دین خود را ارج گزارد، برادرانش را نیز ارج مینهد و هر که دین خود را خوار شمارد برادران خود را نیز خوار میکند» و همچنین فرمود: «حرمت مسلمانان را ارج نمینهد مگر آن کسی که خداوند حرمتش را در میان مسلمانان زیاد کرده است و کسی که خدا و پیامبرش را بیشتر حرمت نهد به مسلمانان، بیشتر احترام میگذارد.»
امام صادق(ع) درباره آثار اذیت برادر مؤمن فرمودند: «خدای عزوجل فرموده است که هر کس بنده مؤمن مرا برنجاند، باید بداند که به جنگ من آمده است و هر کس بنده مؤمن مرا گرامی بدارد، از خشم من در امان است» و نیز فرمود: «هر که در برادر خود امر ناخوشایندی بیند و بتواند او را از آن باز دارد و چنین نکند، به او خیانت کرده است.» همچنین آن حضرت فرمودند: «هر کس مؤمنی (تهیدست یا توانگر) را خوار گرداند، پیوسته خدای عزوجل او را خوار دارد و بر او خشمناک باشد، تا وقتی که از خوار کردن آن مؤمن بازگردد»، نیز فرمودند: «هرکس مؤمنی را به سبب تهیدستی او خوار کند و او را حقیر شمارد، خدا او را در روز قیامت، در جایی که همه آفریدگان خدا حضور دارند رسوا گرداند».
مهربانی و همدردی؛ خصلتی ستوده در نظر خداوند
مهربانی و محبت کردن به همکیشان و برادران دینی یکی از خصلتهای ارزشمندی است که خداوند، رسول خدا(ص) و دیگر مؤمنان را به جهت داشتن چنین ویژگی ستوده است؛ رسول اکرم(ص) در سخنی فرمودند: «برداران ایمانی از نظر مهر و عاطفه بسان یک پیکرند؛ هرگاه عضوی از آن، دچار دردی شود، دیگر اعضا مراتب همدردی خود را با آن عضو از راه تب و بیداری و ناراحتی، اعلام میدارند.»
رسول خدا(ص) در اینباره فرمودند: «مَثَل برادران ایمانی و همکیشان در پیوند و همدردی (و اهمیت دادن به سرنوشت یکدیگر) مانند یک پیکر زنده است که اگر بخشی از آن به درد آید، دیگر بخشهای پیکر با آن همدردی میکنند»؛ امام صادق(ع) نیز در این باره فرمودند: «مؤمن برادر مؤمن است، همچون یک پیکر که هرگاه عضوی از آن به درد آید دیگر اندامها آن درد را حسّ می کنند؛ ارواح آنها از یک روح است»؛ پس هرگاه همکیشی بلکه هرگاه یک انسانی دچار درد و محنتی شود، بر همه افراد جامعه لازم است شریک غم او شوند و به کمک او بشتابند.
شاعر شیرازی نیز در این باره این چنین سروده است:
بنیآدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار/ تو کز محنت دیگران بیغمی/ نشاید که نامت نهند آدمی
برآوردن نیاز و پسندیدن آنچه که برای خود میپسندیم
برآوردن حاجت و نیاز برادر مؤمن و همکیش از توصیههای مؤکدی است که از سوی ائمه معصومین(ع) مطرح شده است، امام علی(ع) فرمود: «هرگاه یکی از شما بداند که برادرش نیازمند است، زحمت خواهش را از دوش او بردارد و در برآوردن آن پیشدستی کند.»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۶)
امام صادق(ع) نیز در این باره خطاب به یکی از یارانش فرمودند: «چون دانستی که او را حاجتی است ، به سوی روا کردن آن بر او پیشی گیری و او را ناچار و مضطر نگردانی که آن را از تو خواهش کند، ولیکن او را پیشی گیر، پیشی گرفتنی به غایت»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶ ص۱۶۶)؛ همچنین آن حضرت درباره اعلام نیاز به برادر دینی فرمود: «هرگاه یکی از شما تنگ دست و گرفتار شد، مشکل را به برادر خود بگوید و خویشتن را آزار ندهد.»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۳، ص۲۷۸)
به نقل از سعید بن حسن، امام باقر(ع) فرمود: «آیا چنین هست که فردی از شما نزد برادرش بیاید و دست در جیب او کند و به اندازهای که احتیاج دارد بردارد و او مانع نشود؟» عرض کردم: در میانمان چنین چیزی سراغ ندارم. امام فرمود: «پس فایدهای ندارد.» من گفتم: پس هلاک شدیم! حضرت فرمود: «مردم هنوز به کمال عقلی خود نرسیده اند.»( محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۷۳)
ابان بن تغلب از امام صادق(ع) در اهمیت برآوردن حاجت هم کیش و برادر مؤمن نقل کرده که گوید: «من همراه با امام صادق(ع) طواف میکردم. مردی از شیعیان، به ما برخورد و از من درخواست کرد تا به همراه او پی حاجتی بروم. پس به من اشاره کرد و من نخواستم که امام صادق(ع) را رها کنم و به همراه او بروم. پس در آن میان که طواف میکردم، دوباره نیز به من اشاره کرد. امام صادق(ع) او را دید، فرمود: ای ابان! این مرد با تو کار دارد؟ گفتم: آری، فرمود: او کیست؟ گفتم: مردی از شیعیان است، فرمود: او بر همان عقیدهای است که تو هستی؟ عرض کردم: آری، فرمود: پس نزد او برو گفتم: آیا طواف را قطع کنم فرمود: آری، گفتم: هر چند طواف واجب باشد؟ فرمود: آری.»(محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۴۰)
و در سخنی دیگر فرمود: «هر که یک نیاز از برادر مؤمن خود را برآورده سازد، خداوند عزوجل در روز رستاخیز صد هزار نیاز او را برمیآورد»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۲۲)؛ امام کاظم(ع) فرمود: «همانا خداوند حسنهای دارد، که برای سه کس اندوخته است: ... و کسی که برای برآوردن نیاز برادر مؤمنش بکوشد.»(محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۱۴)
و در مورد پیامد بیتوجهی انسان به نیاز برادر و همکیشان فرمود: «کسی که برادرش برای رفع گرفتاری یا حاجتی به او پناه ببرد و او بتواند پناهش دهد اما ندهد، بیگمان پیوند ولایت خداوند تبارک و تعالی را بریده است.»(محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص ۳۶۸)
از وظایفی که همکیشان در حق همدیگر دارند آن است که آنچه را برای خود میپسندند برای همکیشان خود نیز بپسندند، معلی بان خنیس در این باره گوید از امام صادق(ع) درباره حق همکیشان نسبت به همدیگر پرسیدم، حضرت فرمود: «او را هفت حقّ واجب است و از آن حقوق حقی نیست، مگر آنکه بر او واجب است که اگر چیزی از آنها را ضایع کند، از ولایت و دوستی خدا و طاعت آن جناب بیرون میرود و خدا را در او هیچ بهرهای نباشد.» به آن حضرت عرض کردم که فدای تو گردم! آن حقوق چیست؟ فرمود که: «ای معلّی! به درستی که من بر تو مهربانم، میترسم که آنها را ضایع گردانی و نگاه نداری، و بدانی و عمل نکنی.» معلّی میگوید که به حضرت عرض کردم که هیچ قوّت و توانایی بر طاعت نیست، مگر به یاری خدا. فرمود: « که آسانتر حقی از آنها، آن است که از برایش دوست داری، آنچه را که از برای خویش دوست میداری و ناخوش داری از برای او ، آنچه را که از برای خود ناخوش میداری.»(محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۹)
نظر شما