خبرگزاری شبستان: یکی از آموزش های قابل توجه موضوع مهدویت است. آنچه که در موضوع مهدویت مورد بحث قرار میگیرد، در ایام حج خیلی مورد توجه نیست. مهدویت میتواند عامل وحدت باشد. چند نکته مهم که باعث میشود در ایام حج، مهدویت را مطرح کنیم؛
شهرهای مکه و مدینه محرکی قوی است، انسان را ناخودآگاه به یاد مهدویت سوق می دهد. انسان وقتی وارد مکه و مدینه میشود، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند، حدیث ظهور در مکه است. بحث مهدویت دارای مخاطب فراوان است. زمان حج به خصوص در 3 روز ایام تشریق، فضا طوری است که اگر انسان آگاهانه حضور یابد، خود را با امام زمان(عج) حس میکند.
وقتی موضوع حج و مهدویت مطرح است، متوجه خواهیم بود که این فریضه الهی در سرزمینی اتفاق میافتد که شناخت مهدوی آن سرزمین بسیار مهم است. در ادامه جغرافیای بحث مهدویت را داریم که باید بررسی شود که چرا این سرزمین برای استقرار کعبه انتخاب شده است و چرا حضرت ابراهیم کعبه را آنجا بنا نهاده است؟
فلسفه اصلی در مورد مهدویت در حج، به نظر میرسد چیزی نیست جز بحث وحدت اسلامی که تاکنون قدمهای مؤثری در این زمینه صورت گرفته است. موضوع ظهور، ظهور حق است. اعتقاد ما این نیست که جسم امام نامرئی شده و روز ظهور مرئی میشود.
وعده ظهور، روز ظهور حق است. حق در تمامیت خود جلوه میکند و مردمی که دنبال حق بودهاند، به سمت دین خدا رو میآورند. حق به میزانی ظاهر و آشکار است که نیازی به تبلیغ و استدلال ندارد و مشکل روزگار کنونی که در هم آمیخته شدن حق و باطل است، از بین میرود. مردم هم به سوی دین حق میروند، اتحاد ادیان نیز به معنای کامل تحقق مییابد.
انسان ها سه گروه هستند؛
1. کسانی که حق را میشناسند و جزء عده قلیلی هستند که مقدمات ظهور را فراهم میکنند. آنان اصحاب اصیل هستند.
2. گروهی هستند که حق را میشناسند و چون میشناسند، با داستان ظهور مخالفت میکنند. این عده قلیل نیز مدام بر استکبارشان افزوده میشود تا نابود شوند.
3. عده زیادی از مردم حق را میخواهند ولی آن را به درستی نمیشناسند. در مکاتب مختلف اسلام و ادیان مختلف این اعتقاد وجود دارد که منجی ظهور میکند. وقتی در آخر حق را به روشنی میبینند، دلیلی برای استکبار نیست. جریان ظهور جریان اتحاد مذاهب است. حق را میبینند و همه با هم به سوی دین اسلام روی میآورند. جریان حج فرآیندی است که اجازه میدهد هر سال مسلمانان دور هم جمع شوند، اتحاد و نزدیک شدن را تجربه کنند.
به طور مثال بحث میشود که حق با چه کسی بوده است؟ مکان و زمان آن نیاز به تأمل و دقت بیشتری دارد. مردم جمع میشوند و واقعیت وضع خود را میسنجند. موضوع مهدویت را به صورت کلامی مطرح کردن ما را به شبهه و اختلافات تاریخ میرساند. نتیجهای از آن حاصل نمیشود. همچنین اگر زمینهاش فراهم نباشد آثار زیانباری همراه خواهد داشت.
مسلمانان اطلاع دارند که عراق و فلسطین و .. اشغال شدهاند، میدانند که امریکا بعد از سال ها مظلومنمایی، چهره واقعی خود را چگونه نشان میهد. وقتی این اطلاعات را دارند، اگر موضوع مهدویت را واقعیتر و منسجمتر پیش ببریم، خواهیم دید که بسیار راحتتر میشود فرآیند اسلامی مهدویت را مطرح کرد. مسلمانان نیاز به حرکتی دارند تا در آن نیاز به منجی را تبلیغ کنند و فضا را به فضای معاصر نزدیک کنند.
انقلاب اسلامی نقطه عطفی در قیام قائم است و فلسفه و جایگاه خود را دارد و به گفته امام زمینهساز قیام آخرالزمان خواهد شد. اساساً حج با مهدویت پیوند خورده است، پس اگر در سیاست گذاری هایمان مهدویت را کنار بگذاریم، راه را درست نرفتهایم. اساساً رفتن به حج یعنی رفتن به سمت ولیّ؛ یعنی ما باید حج را به امام پیوند بزنیم.
حضرت زهرا(س) بر سر مزار شهدای احد گریه میکرد. از او دلیلش را پرسیدند، حضرت فرمود: مثل الامام مثل الکعبه. امام مثل کعبه است. امام نباید به سمت مردم رود. بلکه مردم باید به سمت امام بروند. ما باید این درس را بیاموزیم.
ما در حوزه حج از نگاه مهدوی به لحاظ محتوایی دچار فقریم. در بحث محتوایی عالیترین منظری که میتوان به حج نگاه کرد، منظر مهدویت است و میتوان این مفهوم را به عوام منتقل کرد. باید آموزش هایی قبل از اعزام باشد تا هدف گیری هایی در سطح عوام داشته باشیم.
پایان پیام/
نظر شما