به گزارش خبرگزاری شبستان،گزیده سرمقاله های امروز 29 شهریور به شرح زیر است:
کیهان:
روزنامه کیهان در یادداشت امروز خود با عنوان کار کارستان ما با آمریکا به قلم محمد ایمانی به تحلیل بیداری اسلامی پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
اتفاق مهمی در حال ساخته شدن است. جبهه بیداری اسلامی کار کارستانی با آمریکا کرده که در تاریخ معاصر جهان فراموش نخواهد شد. ایران در متن و کانون این جبهه مشغول خلع سلاح آمریکا و اسرائیل است. یک قداره کش گردن کلفت را در نهایت بدمستی تصور کنید. کسی جلودارش نیست. عربده می کشد، قداره می چرخاند و در چشم برهم زدنی، رهگذران را خونین و مالین نقش زمین می کند. عقل متعارف می گوید باید از او پروا کرد و دم تیغش نرفت. جسارت و هنر بزرگی است که کسی اراده گلاویز شدن با چنین غول افسار گسیخته ای را داشته باشد چه رسد به اینکه حربه را از دست او بگیرد و دو تا کشیده آبدار هم در گوش وی بخواباند. بیداری و مقاومت اسلامی، با آمریکا چنین کاری کرده است.
این نیست که آمریکا فقط در سال 1945 میلادی تنه به تنه وحشیگری های آلمان نازی زد و صدها هزار انسان بی گناه را با بمباران اتمی ناکازاکی و هیروشیما قتل عام کرد. آمریکایی ها در افغانستان و عراق 10 برابر قربانیان بمباران اتمی ژاپن شهروند غیرنظامی کشتند تا ثابت کنند آمریکا همان آمریکاست- اسرائیل هم بدتر از جنایات صبرا و شتیلا را در جنگ 22 روزه علیه نوار غزه مرتکب شد- اما اتفاق مهم این است که بمباران اتمی ژاپن، اعلام ابرقدرتی آمریکا و زدن سند پیروزی جنگ جهانی دوم به نام کاخ سفید را در پی داشت حال آن که 10 برابر آدم کشی در افغانستان و عراق (و لبنان و غزه از سوی صهیونیست ها) گره از کار فرو بسته آمریکا باز نکرد هیچ، که چوب حراج به اعتبار و اقتدار و نفوذ استراتژیک واشنگتن زد. اما فقط حربه جنگ و ارعاب و عربده آمریکا نیست که کند شده است.
رسالت:
روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان اندیشه نفرت انگیز به قلم محمد کاظم انبارلویی به تحلیل نگاه غرب به دین و ساخت فیلم توهین به ساحت پیامبر (ص) پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
غربیها معتقدند هیچ چیز مقدس نیست. اما از آنها سئوال میکنیم همین سخن که گفتی، آیا مقدس است یا نیست؟ میگویند مقدس است. آنها از واژه تقدس مفاهیمی را مراد میکنند که با عقلانیت حتی از نوع لیبرالی آن نمیخواند.
خانم کلینتون میگوید؛ آمریکا هرگز شهروندانش را از ابراز کردن دیدگاههایشان باز نمیدارد. اما اگر کسی بخواهد راجع به ادعای صهیونیستها مبنی بر
قتل عام چند هزار یهودی در خلال جنگ جهانی دوم حرف بزند یا تحقیق کند همین خانم کلینتون فریاد بر میآورد که شما چنین حقی ندارید و حتی کسانی که وارد وادی تحقیق یا ابراز دیدگاه شوند به شلاق و محرومیت اجتماعی محکوم خواهند شد. صاحبان نظامهای غربی درمورد شناعت و پلیدی و زشتی همجنسگرایی که حرمت آن در تمام ادیان الهی آمده، اگر کسی بخواهد ابراز عقیده کند با او برخورد میکنند و جلوی ابراز عقیده او را میگیرند. اینجا دیگر سخن"ولتر" پشیزی ارزش ندارد. اگر کسی بخواهد عریان در مرعی ومنظر مردم ظاهر شود آزاد است اما اگر بخواهد نوع پوشش خود را آنچنان که در آموزههای پیامبران آمده انتخاب کند با او برخورد میکنند و از حقوق اجتماعی وحتی تحصیل علم محرومش میسازند.
دولت های غربی این تناقض در قول وعمل را هنوز نتوانستهاند پاسخی برایش پیدا کنند لذا هزینههای آن را مجبورند بپردازند. خانم کلینتون با آنکه تصریح دارد فیلم ساخته شده نفرت انگیز است اما بهراحتی میپذیرد که سفیر کشورش به همراه چند شهروند آمریکا در لیبی هزینه این نفرت را بپردازند.
او با آنکه تصریح میکند فیلم ساخته شده قابل سرزنش است اما بهراحتی میپذیرد سفارتخانههای آمریکا در سرتاسر جهان آماج نفرت و سرزنش میلیونها انسان آزاده قرار گیرد. نظامی که آمریکا در جهان پاسدار آن است نگاهبان اندیشههای نفرت انگیز است و خانم کلینتون بدون پرده پوشی خود را مامور به پاسداری از آن میداند! چرا؟
تهران امروز:
روزنامه تهران امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان نشست قاهره؛ امتیازی برای ایران به قلم محمد صادق الحسینی به تحلیل نشست قاهره و اثرات پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
نشست قاهره، اجلاسی نه فقط مثبت بلکه ممتاز محسوب می شود و یک پیروزی روشن و شفاف برای طرح جمهوری اسلامی ایران در برابر نیروهایی است که از همان روز اول مطالبات مردم سوریه برای اصلاحات و ایجاد یک برون رفت سیاسی برای مسئله حادی مانند سوریه را نادیده گرفته اند. اما به دلایلی این نشست در نوع خود مثبت ارزیابی می شود:
1 - تمام طرحهای استعماری و خشونت آمیز و همراه با دخالت اجنبی در مسئله جهان اسلام و منطقهای در این نشست با شکست مواجه شد و به جای آن طرح منطقه ای و اقلیمی مطرح شد که در معادلات کنونی منطقه بهترین است.
2 - امتیاز جدیدی برای کشورهای منطقه و در راس آن جمهوری اسلامی ایران می باشد که برای اولین بار نیروهایی که نظر متفاوت نسبت به سوریه دارند در یک جبهه مشترک با ایران شرکت کردند و ایران را جزئی از راه حل منطقه دانستند. بهرغم اراده آمریکا که ایران را نادیده گرفته و این یکی از علل و انگیزه های اصلی عدم حضور عربستان هم همین مسئله است که با رایزنی فشرده و سری با آمریکا صورت گرفته است. عربستان ظاهرا به علت بیماری وزیر امور خارجه در اجلاس شرکت نکرد در حالیکه می توانست معاون یا سفیر و نماینده ویژه بفرستند. اما صداهایی که از آمریکا و اپوزیسیونی که عربستان و قطر آن را مسلح میکند، گروههای داخلی را تشویق به خشونت میکنند تا نشان دهند برای حل بحران سوریه با شکست رو به رو شده است.
وطن امروز:
روزنامه وطن امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان مدعیالعموم و سونامی سرطان ابتکار! به قلم بزهرا طباخی به تحلیل جنگ روانی پرداخته است که در بخش از آن آمده است:
از خصوصیات بارز جنگ روانی در حوزههای مختلف این است که صحت و دقت اطلاعاتی که مورد استناد قرار میگیرد کماهمیت است. علت اینکه از عبارت «بیاهمیت» استفاده نمیشود بر این واقعیت استوار است که جنگ روانی نیازمند پایههایی است که در عین سستی باید تحمل مقاومت زمانی در برابر اطلاعرسانی حریف را داشته باشند پس لازمه به راه افتادن چنین جنگ بادوامی، آمیختگی واقعیت با دروغ است.
از خصوصیات بارز جنگ روانی در حوزههای مختلف این است که صحت و دقت اطلاعاتی که مورد استناد قرار میگیرد کماهمیت است. علت اینکه از عبارت «بیاهمیت» استفاده نمیشود بر این واقعیت استوار است که جنگ روانی نیازمند پایههایی است که در عین سستی باید تحمل مقاومت زمانی در برابر اطلاعرسانی حریف را داشته باشند پس لازمه به راه افتادن چنین جنگ بادوامی، آمیختگی واقعیت با دروغ است.
پروژه رسانههای اینترنتی و شبکههای ماهوارهای دشمن درباره موضوع به ظاهر ساده اما حساس ارسال پارازیت از سوی ایران بر امواج ماهوارهای، ناخواسته از این رو پراهمیت است که مهمترین ابزار شایعهساز دشمنان غربی- صهیونیستی کشورمان در ایام فتنه، اخبار پخش شده کذب یا آمیخته به دروغ با منابع سیاه و خاکستری از همین بنگاههای خبرپراکنی بود. خصوصیت شایعه این است که به سرعت همهگیر میشود اما خنثیسازی آن زمانبر و دشوار است. پس در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 92 طبیعی است که دشمنان قسمخورده نظام دشمنی کنند و از حداکثر تلاش خود و یاران خزیده در پوستین خیرخواهی برای حفظ رسانههای شایعهساز بهره برند. عناوین دهانپرکنی مثل در راه بودن «سونامی سرطان» در میان ایرانیان به علل پارازیتی نیز از همین دست اطلاعات با منابع ناشناخته است! عجیب آنجاست که چنین گاف غیرعلمی و چه بسا ضدعلمی توسط یک صاحب پست رسمی با سوءاستفاده از جایگاه پزشکی و عنوان ایمونولوژیست مطرح میشود.
سوال ما از معصومه ابتکار به عنوان یک همصنف این است که اطلاعات ضدعلمی مضر بودن امواج الکترومغناطیسی در محدوده شهر تهران را از کجا آورده است؟! کدام مقاله علمی تاکید بر چنین موضوعی دارد؟ حتی اگر مقاله علمی یافتهاند یا احیانا خود ایشان بهشخصه تحقیقاتی در سطح ملی با موضوع تاثیرات امواج الکترومغناطیس بر سلامت بشر در محدودههای تایید شده جهانی انجام دادهاند، چطور چنین نتایجی را وابسته به «امواج ساطع شده از جمرها» کردهاند؟! آیا میان امواج الکترومغناطیس رادیو جمرها و سایر دستگاههای تولید امواج از این دست تفاوتی یافتهاند؟! عبارت در راه بودن «سونامی سرطان» در ایران به علت عوارض سوءپارازیتی همان طور که هر پزشکی میداند بار حقوقی سنگینی دارد بویژه اینکه از جانب یک مدیر شهری مطرح شود!
جمهوری اسلامی:
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان بلند گوی دشمن نشویم به بررسی عکس العمل ها کشورهای مختلف در برابر امریکا و صهیونیست پرداخته است که در بخشی از آن می خوانیم:
افرادی که این طرز فکر را دامن میزنند دو دسته هستند؛ یک عده کسانی هستند که با نیت پاک و از روی دلسوزی چنین مطالبی را ابراز میکنند و آنچه در دل دارند نیز همانست که بر زبان جاری میکنند. دسته دوم کسانی هستند که بلندگوی دشمنان شدهاند و حرفهای آنها را که میخواهند راه برای ادامه اهانت به مقدسات اسلامی باز باشد این سخن به ظاهر زیبا را بر سر زبانها انداختهاند. با دسته دوم کاری نداریم، زیرا آنها نمیخواهند واقعیتها را بفهمند و قصد تغییر دادن راه خود را ندارند. اما برای روشن شدن ذهن دسته اول، نکاتی را لازم میدانیم یادآوری نمائیم تا پاک نیتها بلندگوی دشمن نشوند.
اول آنکه اتهام خشونت به اسلام و مسلمانان چیز تازهای نیست. غربیها مدت هاست که مسلمانان را خشن و دین اسلام را دین خشونت معرفی میکنند. این اتهام را در کتابهای مستشرقین آمریکائی و اروپائی که طی چند قرن اخیر نوشته شده است میتوان دید کما اینکه پاسخهای مستدل دانشمندان و نویسندگان مسلمان به آنها نیز بارها در کتابها و مقالات وسخنرانیها منتشر شده و اصولاً این مقوله جدیدی نیست. حتی همین فیلم که اکنون اینهمه اعتراض را برانگیخته است، درست برخلاف واقعیتهای تاریخ زندگی پیامبر اکرم که سر تا سر محبت و رحمت به عموم مردم حتی غیرمسلمانان بوده، تلاش میکند آن حضرت را فردی خشن که به پیروان خود دستور میدهد هر فرد غیرمسلمانی را به قتل برسانند و خود نیز مرتکب چنین کاری میشود معرفی میکند. یهودیان و غربیها میدانند که این اتهام به پیامبر اسلام کاملاً دروغ و بیاساس است و دستورات قرآنی و سیره نبوی، مدارا با عموم مردم و مقابله با فتنه گران و متجاوزان را نشان میدهد.
پایان پیام/
نظر شما