به گزارش خبرگزاری شبستان از تهران، در این مراسم که با حضور خانواده و جمعی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط و آیتالله محمد محمدی ری شهری نویسنده کتاب «کیمیای محبت» در سالن آمفیتئاتر فرهنگ سرای اندیشه برگزار میشود، ابعاد شخصیتی و همچنین رهنمودهای این عارف بزرگ در زمان حیات مورد بررسی قرار می گیرد.
براساس این گزارش ویژه برنامه «از هبوط تا ملکوت» همزمان با پنجاه و یکمین سالروز درگذشت شیخ رجبعلی خیاط (نکوگویان) روزهای دوشنبه 20 شهریور ساعت 16 در فرهنگسرای اندیشه، سه شنبه 21 شهریور ساعت 18:30 مسجد مقدس جمکران و چهارشنبه 22 شهریور ساعت 16 در آرامگاه ابنبابویه برگزار میشود.
ستاد مردمی بزرگداشت مقام شیخ رجبعلی خیاط (نکوگویان ) در پیامی از عموم مردم در ویژه برنامه «از هبوط تا ملکوت» دعوت به عمل آورده است.
در بخشی از این پیام میخوانیم: «بیش از 5 دهه از رحلت عارف نامی و صاحبدل شیرین سخن، شیخ رجبعلی(ره) خیاط زمان میگذرد و هنوز ارشادات و هشدارهای آن پیر روشن ضمیر با تلاش تعداد معدودی از شاگردان او سینه به سینه به گوش جان مؤمنان و سالکان طریق قربت إلی الله جامعه ولایی و ایمانی ایران تزریق میشود و گوشها و جانها را نوازش میکند؛ اینک ضمن گرامیداشت نام و یاد این عارف برجسته از عموم مردم برای شرکت در این برنامه دعوت به عمل میآید».
به گزارش روابط عمومی آستان حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، شیخ رجبعلی نکوگویان (ره) که سالها به دلیل اشتغال به دوزندگی به خیاط شهرت یافته بود، در سال 1262 هجری شمسی در تهران دیده به جهان گشود، پدرش مشهدی باقر پیشهور بود و سایه پرمهرش دوازده سال همراه رجبعلی بود، با مرگ پدر، رجبعلی دوازده ساله که از برادر و خواهر تنی بیبهره بود، در غربتی سنگین و جانکاه گرفتار شد.
سالهای کودکی و نوجوانی را به فراگیری خواندن و نوشتن پرداخت و پس از آن برای گذراندن زندگی به کار خیاطی روی آورد، نوجوانی بیش نبود که به شوق شنیدن مواعظ و پندهای انسانساز اخلاقی، در حرم حضرت عبدالعظیم(ع) و مساجد شهر، پای منبر خطیبان مینشست و خمیره درون خویش را با نوشیدن آیات قرآن و روایات معصومان (ع) شکل میبخشید. تنهایی، تفکر و خودسازی از او شخصیتی ساخت که توانست در پرتلاطمترین سالهای آغاز جوانی، قهرمانان بهترین حرکت زندگی خود را که در تمام سالیان عمر پر برکتش نقش داشت، آشکار سازد.
او که از تأثیر سخن واعظان و بیش از همه سخنان میرزا محمد تقی بافقی و مرحوم آیتالله میرزا مهدی اصفهانی(ره) نفس آدمی را کینهتوزترین دشمن انسان میدانست، پیوسته میکوشید که با لگام زدن بر نفس خویش، دشمن توانای وجود خود را از سرکشی و طغیانگری باز دارد.
چنین بود که وقتی گوشهای از دنیا در چهره زیبارویی پرفریب و افسون و سرشار از نیرنگ به او روی آورد، چشم از آن فرو بست و رخ برتافت، همین پایداری جوان خیاط در برابر خودنماییهای افسونگرانه دنیا بود که روزنههای پر درخشش جهان معنی را بر روی او گشود و از همین زمان بود که لطف و محبت جاودان الهی بر وجود او پرتو افکند.
جناب شیخ، با همان صفای باطن و صمیمیت دوست داشتنی، خود به چنان باور و ایمانی رسید که تا دم مرگ لحظهای از دعا و مناجات به درگاه الهی غافل نبود، سرانجام، پس از هفتاد و نه سال بندگی و عبادت خداوند در این دنیای گذرا، در شهریور 1340 هجری شمسی، مرغ وجود شیخ از قفس پر میکشد و شیخ به جوار حق میپیوندد.
پایان پیام/
نظر شما