به گزارش خبرگزاری شبستان، روزنامه رسالت در یادداشت امروز خود با عنوان انتحار سیاسی اوتاوا به قلم حنیف غفاری به تحلیل اقدام اخیر دولت کانادا در تعطیلی سفارت خود پرداخته است که به شرح زیر است:
اقدام اخیر دولت کانادا در تعطیلی سفارت خود در تهران مورد انتقاد اکثر رسانه های این کشور قرار گرفته است.تاثیر پذیری دولت اوتاوا از ایالات متحده آمریکا،انگلیس و لابی صهیونیسم در این اقدام به طور کامل مشخص است.
بدون شک دولت اوتاوا باید هزینه های سختی بابت محاسبه احساسی و غیر منطقی اخیر خود بپردازد زیرا یکی از اصلی ترین خصائص و قاعده های زندگی دیپلماتیک در ابتدای هزاره سوم میلادی افزایش تصاعدی هزینه های رفتار و عمل کشورهاست.در چنین حوزه ای تبعیت از لابی صهیونیسم یا پیشمرگ شدن برای کشورهایی مانند انگلیس چیزی جز یک انتحار سیاسی محسوب نمی شود.در خصوص اقدام اخیر دولت کانادا لازم است 5 نکته مهم را مدنظر قرار دهیم :
1-جمهوری اسلامی ایران بیش از سه دهه است که با ایالات متحده آمریکا ارتباط سیاسی و دیپلماتیک ندارد اما عدم برقراری رابطه با واشنگتن تاثیری بر پیشرفت و حرکت رو به جلوی کشورمان طی مدت مذکور نداشته است .بسیاری از پیشرفتهای علمی ،هسته ای،اقتصادی در سایه همین اقتدار و عدم وابستگی به آمریکا صورت گرفته است.بدون شک قطع روابط جمهوری اسلامی ایران و کانادا نیز تاثیری در فضای پیشرفت و حرکت روبه جلوی کشورمان نخواهد داشت .
از این رو بسته شدن سفارت کانادا در تهران ضربه و ضرری برای کشور ما محسوب نمی شود.از سوی دیگر،هشدار رسانه ها و احزاب کانادایی به دولت این کشور مبنی بر عجولانه و غیر عاقلانه بودن اقدام اخیر در قبال ایران نشان می دهد که خطا را طرف مقابل مرتکب شده و هزینه این خطا را نیز همان طرف باید پرداخت کند.
2-دولت کانادا یکی از بهانه های خود جهت تعطیلی سفارتش در تهران را مسئله تامین امنیت رژیم صهیونیستی و اقدام تهران در تهدید این رژیم به نابودی اعلام کرده است.واقعیت امر این است که ایران در راستای حل مسئله فلسطین پیشنهاد معینی ارائه داده است.بر این اساس حق رای باید برای همه ملت فلسطین اعم از مسلمان،یهودی و مسیحی به رسمیت شناخته شود و معتقد است شهروندان فلسطینی نوع حکومت آینده سرزمین خود را به لحاظ سیاسی و جغرافیایی تعیین کنند.اگر این راهکار دموکراتیک به معنای تهدید و نابودی رژیم صهیونیستی محسوب می شودکانادا باید برای پایان دادن به نقض حقوق بشر در سرزمینهای اشغالی و پایان غصب یک کشور از آن استقبال کند نه آنکه به صرف طرح آن مخالفت نماید.
3-کانادا در حالی دست به اقدام اخیر علیه ایران زده است که کشورمان ریاست جنبش غیر متعهدها را بر عهده گرفته است. گویا برگزاری موفقیت آمیز اجلاس تهران و برنامه ریزی مدون و کامل ایران برای ریاست موثر بر جنبش عدم تعهد به مذاق اوتاوا خوش نیامده است! در جریان برگزاری نشست غیر متعهد ها شاهد شکل گیری علنی و صریح جامعه جهانی در تهران بودیم.در این نشست مفهوم واقعی جامعه جهانی یعنی اکثریت کشورهای جهان به تصویر کشیده شد.هم اکنون مدیریت این اکثریت بر عهده جمهوری اسلامی ایران است .حتی در آژانس
بین المللی انرژی اتمی نیز مصر ریاست غیر متعهدها را به ایران سپرده است .در چنین شرایطی مصداق جامعه جهانی کاملا معین است .بدیهی است که این مصداق یابی با استقبال منفی برخی اعضای دائم شورای امنیت و مستعمره آنها یعنی کانادا روبه رو شده است .
4-تا کنون بارها عنوان شده است که مکانیسم "فشار-مذاکره"در قبال کشورمان پاسخگو نبوده و نخواهد بود.این درسی است که افرادی مانند باراک اوباما،دیوید کامرون و هیلاری کلینتون علاقه ای مبنی بر یادگیری آن ندارند اما این حقیقتی است که عقلای سیاست خارجی غرب نیز نسبت به آن اذعان دارند.زبگنیو برژینسکی ،جیمی کارتر،مادلین آلبرایت و ...بارها عنوان کرده اند که رفتار ایالات متحده آمریکا و غرب در قبال تهران اشتباه و پرمخاطره است ."
زندگی در کنار ایران قدرتمند "محور و مبنایی است که مورد توجه استراتژیستهای غربی قرار گرفته است .با این وجود دو دولت بوش و اوباما پیام عقلای خود را نشنیده و همچنان با استناد به فرمول مذاکره و فشار راهبرد خود را در قبال ایران تنظیم می کنند.راهبردی که در دوران ریاست جمهوری جرج واکر بوش و باراک اوباما شکست خورد.
5-بزودی آخرین سفر احمدی نژاد به نیویورک برای شرکت در اجلاس سران عضو سازمان ملل آغاز می شود .سفر وی این بار به عنوان ریاست جنبش عدم تعهد با سفرهای قبلی متفاوت خواهد بود.
غربی ها از اکنون شروع به فضاسازی برای این سفر کرده اند.آنها می خواهند با اخباری از این دست و تشدید فشارها روی مواضع بر حق جمهوری اسلامی در این اجلاس اثرگذاری کنند.در حالیکه این نوع موضع گیریهای شتابزده و عجولانه فرصت بیشتری به ایران خواهد داد تا ماهیت مواضع تجاوزکارانه آنها را بر ملا سازد.
در نهایت اینکه خطای محاسباتی اخیر کانادا مسئله ای نیست که به سادگی بتوان از کنار آن گذشت.مهم نیست که بانیان اصلی این خطای محاسباتی چه کسانی هستند بلکه مهم هزینه هایی است که دولت اوتاوا در آینده پرداخت خواهد کرد .
پایان پیام/
نظر شما