به گزارش خبرگزاری شبستان، روزنامه وطن امروز در سرمقاله امروز 14 شهریور با عنوان آب پاکی در ماه آگوست به قلم مهدی محمدی به تحلیل گزارش آژانس در مورد فعالیت هسته ای ایران پرداخته است که به شرح زیر است:
یکم- گزارش ماه آگوست آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیش از آنکه دارای پیامی برای ایران باشد، حاوی آدرسهایی برای آمریکا و اسرائیل است. یک سال قبل وقتی پروژه تحریم هوشمند جای خود را به پروژه تحریم فلجکننده داد و اسرائیل هم تصمیم گرفت به منظور موثرتر کردن تحریم، یک تهدید معتبر نظامی علیه ایران ایجاد کند، استراتژیستهایی مانند دنیس راس در آمریکا اطمینان میدادند این پروژه ردخور ندارد و ایران قادر به مقاومت در مقابل آن نخواهد بود. گزارش 31 آگوست آژانس، شاخصی است از اینکه آن پیشبینی- یا بهتر بگوییم پیشگویی- تا چه حد عوامانه بوده است. این گزارش نشان میدهد میان شدت تحریمها و سرعت برنامه هستهای ایران یک نسبت مستقیم وجود دارد. هرچه لفاظی علیه ایران بیشتر شود، هر 3ماه یکبار غافلگیریهای جدیتری در حوزه فنی در انتظار غرب خواهد بود. تا قبل از اینکه اسرائیلیها درباره حمله به ایران روزشمار بگذارند و آمریکا یک به یک بانکهای اروپایی و آسیایی را به جرم انتقال دلار به ایران تحت تعقیب قرار دهد، نه خبری از 2 برابر شدن ماشینهای سانتریفیوژ در فردو بود و نه در سالن B نطنز که گنجایش حدود 40000 ماشین سانتریفیوژ را دارد تحرکی مشاهده میشد. اکنون در فردو حدود 2000 ماشین سانتریفیوژ نصب شده و کار در سالن تولید B نطنز هم برای نخستینبار پس از سال 2006 آغاز شده است. آیا تا آنجا که به برنامه هستهای ایران مربوط میشود، کسی در غرب میتواند ادعا کند راهبرد تلفیق تحریم و ایجاد تهدید معتبر نظامی، باعث کند شدن روند حرکت ایران شده است؟ آیا امثال دنیس راس نباید برای این فرض هم در ذهن خود جایی باز کنند که تشدید فشارها، ایران را در پیمودن سریعتر مسیر فنی، حریصتر خواهد کرد؟
دوم- گزارش آگوست آشکارا نشان میدهد ایران به شکل مستمر توان فنی خود و در نتیجه قدرت چانهزنیاش پای میز مذاکره در هر گونه گفتوگوی احتمالی در آینده را بالا میبرد. دیپلماتهای اروپایی زمانی درگوشی به برخی دیپلماتهای ایرانی گفته بودند روزی میرسد که آمریکا برای لغو کردن هر یک فقره تحریمی که علیه ایران وضع کرده، امتیاز خواهد خواست و اساسا هدفش از اعمال پیدرپی تحریمهایی که برخی از آنها از حداقل ارزش سمبلیک هم برخوردار نیست، این است که برای مذاکرات فرجامین خود با ایران- که بالاخره روزی انجام خواهد شد- خوراک فراهم کند. از دید ایران، عینا یک موضع معادل هم وجود دارد. هر یک ماشینی که در نطنز یا فردو نصب میشود، کار آمریکا را برای رسیدن به یک معامله دارای face saving یک درجه دشوارتر میکند با این تفاوت که ماشینی که نصب شد دیگر برچیده نخواهد شد و این آمریکاست که باید درجه حفظ آبروی خود را رقیقتر کند.
سوم- 2 برابر شدن تعداد ماشینها در فردو- جایی که ایهود باراک عقیده دارد منطقه مصونیت برنامه هستهای ایران است- دارای یک پیام مذاکراتی مهم برای غربیهاست. گروه 1+5 در بغداد پیشنهادی به ایران داد که آمریکاییها به اختصار آن را «توقف، تعطیلی و انتقال» نامیدهاند یعنی توقف غنیسازی 20 درصد، تعطیلی فردو و انتقال مواد دارای غنای 20 درصد به خارج از ایران. این گروه در مسکو آشکارا توقع داشت پاسخ فشارهایش را بگیرد و ایران را آماده مصالحه درباره این 3 موضوع بیابد. ایران متقابلا در مسکو پیشنهادی ارائه کرد که تنها موضوع غنیسازی 20 درصد را آن هم در ازای لغو همه تحریمهای داخل و خارج شورای امنیت قابل مذاکره میدانست.
وقتی مذاکرات مسکو تمام شد، مقامهای ناشناس آمریکایی به نیویورک تایمز گفتند: «ظاهرا فشارها برای تغییر محاسبات ایران کافی نبوده پس باید آن را افزایش داد.» و با همین ذهنیت تحریمهای اول ژوئیه اروپا علیه صنعت نفت ایران اعمال شد. حالا گزارشماه آگوست آمانو میگوید ایران نه فقط قصد پایین کشیدن فتیله کار در فردو را ندارد بلکه آن را در آستانه یک جهش فنی قرار داده است. بنابراین اگر هم تا به حال غربیها اندک امیدی داشتند که ایران درباره فردو انعطاف به خرج دهد، گزارش ماه آگوست باید آب پاکی را روی دست همه ریخته باشد. پیام مذاکراتی این گزارش این است: فردو به عنوان یک تاسیسات روی میز مذاکره نیست.
چهارم- واضح است که ایجاد تناظر یک به یک میان تحریمها و پیشرفتهای فنی ایران برای غرب روز به روز سختتر میشود. گزینههای غرب برای فشار هر روز کمتر میشود ولی ایران به شکل مستمر در حال ایجاد گزینههای فنی جدید برای خود است. این گزینهها لزوما برگهای مذاکراتی نیست. بخشهایی از این برنامه حقیقتا غیرقابل مذاکره است و چنان در برنامهریزی بلند مدت هستهای ایران جا گیر شده که ایران برای تکمیل برنامه خود در هر حال آنها را تعقیب خواهد کرد و از پرداخت هزینهاش هم ابا ندارد. افکار عمومی در ایران معقول بودن این روند را باور کرده است. با وجود همه فشاری که بر ایران وارد میشود، جز اقلیتی که بدون فشار هم نظرشان همین بود، کسی عقیده ندارد که باید در راهبرد هستهای کشور دستکاری کرد. تاریخ پرونده هستهای ایران به ما میگوید امتیاز دادن جز تشدید فشارها حاصلی نخواهد داشت و هر جا فشارها کاهش پیدا کرده، فقط به یک دلیل بوده است و آن هم اینکه غربیها دریافتهاند پروژه فشار وضع را بدتر و معامله را سختتر میکند نه برعکس.
گزارشماه آگوست نشاندهنده آن است که ایران درسش را خوب آموخته.
پایان پیام/
نظر شما