خبرگزاری شبستان: قرار گرفتن در آستانه هشتم شهریور که در تقویم رسمی کشور روز "مبارزه با تروریسم" نام گرفته است و ضرورت مفهوم شناسی این واژه به ویژه از منظر اسلام، زمینه ای را فراهم آورد تا در نوشتار زیر به این اصطلاح بپردازیم.
بر اساس داده های تاریخی، ترور و ناامنی از گذشته های بسیار دور یکی از موانع جدی و مهم بر سر راه تثبیت حاکمیت دولت ها و تحکیم امنیت جوامع بوده است. یکی از معضلات جوامع امروزی که دولت ها و نوع بشر به ویژه در سده اخیر با آن درگیر بوده و در تاریخ اسلام نیز بسیاری از بزرگان از جمله امامان معصوم(علیهم السلام) و عده کثیری از رهروان راستین آن ها قربانی این پدیده شوم شدند اقدامات ناجوانمردانه و به تعبیر امروز، تروریستی است.
البته ارائه یک تعریف دقیق و کامل از مفهوم تروریسم کار تقریبا بسیار دشوار و مشکلی است. این واژه نوپا به دلیل برداشت هایی که ممکن است هر کشور و یا تفکری از آن داشته باشد نه تنها نتوانسته هنوز به یک معنا و نظم واحد دست پیدا کند، بلکه خیلی اوقات مستمسکی برای سرکوب استقلال طلبی، نفی وابستگی و محرومیت، ایستادگی و مقاومت در برابر زورگویی ابرقدرت ها و قیام های مردمی در برابر دیکتاتوری رژیم های وابسته میشود و در عین حال بعضاً به عنوان پوششی برای استتار شیوه های تهدید ارعابی که ابرقدرت ها به منظور پیشبرد سیاست های سلطه گرانه و تجاوزگرانه خود در جهان به وجود آورده اند مورد استفاده قرار می گیرد. به همین دلیل است آن کسی که از نظر یک شخص تروریست محسوب می شود بعضاً از نظر دیگری یک مبارز راه آزادی است.
در مفهوم شناسی تروریسم از دیدگاه اسلامی قبل از ورود به بیان اصطلاحات معادل واژه ترور در فقه اسلامی باید گفت، از آن جایی که این واژه یک اصطلاح جدید در حوزه سیاست و حقوق بین الملل است، تعریف و تبیین آن امروزه عمدتاً ناظر به موارد و مصادیق آن است. به عنوان مثال سازمان کنفرانس اسلامی به عنوان یکی از نهادهای بین المللی، در بند دو ماده یک کنوانسیون مقابله با تروریسم بین المللی، تروریسم را اینگونه تبیین نموده: تروریسم به هر نوع عمل خشونتآمیز یا تهدیدکننده ای، اطلاق می شود که صرف نظر از مقاصد یا انگیزه مرتکبین آن، به منظور اجرای یک طرح مجرمانه فردی و یا گروهی و با هدف ایجاد رعب و ترس میان مردم، تهدید به آسیب یا به خطر انداختن جان، حیثیت، آزادی، امنیت یا حقوق آنان یا به خطر انداختن محیط زیست یا هرگونه تأسیسات، اموال عمومی یا خصوصی یا اشغال یا تصرف آن ها یا به خطر انداختن منابع ملی یا تأسیسات بین المللی یا تهدید کردن ثبات، تمامیت ارضی، وحدت سیاسی یا حاکمیت کشورهای مستقل انجام گیرد.
تروریسم به معنای رایج آن در ادبیات اسلامی بی سابقه است
بررسی ها نشانگر آن است که مفهوم مترادف با تروریسم با تعریفی که در ادبیات امروز از سوی محققین رشته های حقوق و امنیت بین الملل صورت گرفته است، در ادبیات اسلامی فاقد سابقه است و با اطمینان می توان گفت که این لغت از جنبه مفهومی و اصطلاحی، واژه ای وارداتی است.آیت الله شاهرودی در این خصوص می گوید: "در مکتب اسلام چیزی به نام تروریسم وجود ندارد و ترور به عنوان یک مکتب، اولین بار در اروپا شکل گرفته است."
با عنایت به اینکه در اسلام مفهومی تحت عنوان واژه ترور و تروریسم نداریم، بنابراین با پرداختن به مفاهیمی که به اقدامات تروریستی امروزی نزدیک هستند مشخص می گردد که شریعت اسلام درباره اقداماتی که به نوعی مبین تروریسم هستند، هر چند با ادبیات خاص خود دارای موضع مشخص و بیان روشنی است. این مفاهیم که تبیین آنها در یک جمع بندی، کمک به مفهوم شناسی تروریسم است عبارتند از: فتک، ارهاب، غدر، بغی، محاربه و اغتیال یا غبله.
فَتَکَ بر وزن اَمَرَ و به معنای کشتن ناجوانمردانه و از روی مکر و نیرنگ و فریب است. فتک یعنی انسان در مکانی پنهان شود؛ سپس از مخفیگاه خارج و به کسی حمله آورد و او را بی محابا و بدون ترس به قتل رساند بنابراین در زبان عرب، فَتَکَ مصداق دقیق ترور است.
محکومیت این نوع اقدام علاوه بر متون دینی در حقوق مخاصمات مسلحانه بین المللی و معاهدات حقوق بشر دوستانه و پروتکل های ژنو نیز مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان مثال در پروتکل نخست از پروتکل های چهارگانه ژنو آمده که: کشتن، مجروح کردن و به اسارت گرفتن طرف مقابل با استفاده از نیرنگ ممنوع است؛
ارهاب
این کلمه و مشتقات آن، در ادبیات قدیم عرب به معنای ترس، ترساندن و دچار هراس نمودن بوده که قرآن هم بر همین معنا تأکید دارد. (به عنوان مثال آیه چهلم سوره بقره). «ارهاب الدولی» به تروریسم دولتی یا بینالمللی، «شبکه ارهاب» به باند ترور و «شبکه ترور ارهابی»، به تروریست و تروریستی ترجمه شده است.
نقض عهد و ترک وفا و پیمان
غدر در لغت به معنای نقض عهد و ترک وفا و پیمان است و در اصطلاح نیز به کشتن و تجاوز بعد از امان دادن به دشمن گفته می شود. مرحوم علامه حلی در این باره می فرماید: «و یحَرِّم الغَدرُ بالکُفّار.» برخی دیگر از فقها با همین مضمون، به انجام ندادن آن اشاره کرده اند: غدر به کفار جایز نیست؛
حضرت علی(ع) نیز در تقبیح این حرکت در یکی از خطبه های نهج البلاغه به ناپسند بودن «غدر» اشاره نموده و آن را گناهی بزرگ می شمارد که مرتکب آن کافر است.
خوارج؛ شاهد عینی بغاوت در تاریخ اسلام
بغی در اصطلاح حقوق اسلامی به تجاوز مسلحانه و سازماندهی شده به منظور غصب حقی اطلاق می گردد. از نظر فقهی نیز بغی به معنای خروج بر امام عادل و برافراشتن پرچم مخالفت با حاکمیت مشروع دینی است و کسانی که به این کار اقدام می کنند، باغی خوانده می شوند.
بر اساس آموزه ها و احکام شریعت مقدس اسلام، بغی دارای عناصر و ارکانی است که از شرایط تحقق آن به شمار می آیند، به طوری که بدون این عناصر و مؤلفه ها تحقق بعضی به اشکال بر می خورد. این شرایط، با قطع نظر از اختلافات جزئی در مورد کم و کیف آن هاعبارتند از:1. قیام مسلحانه در برابر حکومت مشروع اسلامی. 2.داشتن قدرت سیاسی و نظامی و برخورداری از تشکیلات منظم و سازماندهی منسجم، به طوری که مقابله با آن هاجز از طریق هجوم مسلحانه و لشکر کشی از سوی دولت اسلامی ممکن نباشد. 3.داشتن ایدئولوژی: به این معنا که باغیان باید در اثر فهم و برداشت خاص از اسلام و آموزه های دینی به این نتیجه رسیده باشند که حکومت موجود مشروعیت ندارد و باید سرنگون شود.
در صورت تحقق این شرایط با توجه به مشترکات بغاوت و ترور از قبیل نظم سازمانی، کشتار، ایجاد ناامنی، نابودی یا ضربه زدن و تضعیف حاکمیت و تعقیب اهداف سیاسی، می توان گفت بغاوت نوعی از ترور است که به صورت سازمان یافته و تشکیلاتی، رهبری و اجرا می شود و شاهد عینی بغاوت در تاریخ اسلام ترور حضرت امیرالمؤمنین(ع) به دست خوارج است.
قرار گرفتن بسیاری از جرایم تروریستی در دایره محاربه
محاربه در اصطلاح فقهای اسلامی به معنای اسلحه کشیدن در میان مردم به قصد ایجاد ترس و وحشت و ارعاب است؛ فقها در تعریف و تبیین محاربه، عناصری را مطرح کرده اند که مهمترین آن هاعبارتند از: به همراه داشتن سلاح، مکان و زمان، قصد ایجاد هراس و ترسانیدن مردم.
مهم اینکه هنجار شکنی و دست بردن به سلاح اختصاص به بلاد اسلامی ندارد و همین که به قصد ایجاد فساد فی الارض باشد کفایت می کند. بنابراین عنوان محاربه در فقه اسلامی امروزه بر بسیاری از جرایم تروریستی از جمله هواپیماربایی، گروگانگیری، غارت گری، آدم ربایی، بمب گذاری و کشتار انسان های بیگناه صدق می کند.
اغتیال و غیله از اقدامات ضد امنیتی
غیله در لغت به معنای به ناگاه کشتن است و اغتیال را به معنای سوء قصد و طرح ترور و توطئه ترور معنی کردهاند. اغتیال و غیله از اقدامات ضد امنیتی است که در اسلام حرام و به عنوان عمل مجرمانه تلقی شده است.
حال که با اقسام اعمالی که می توانند در دایره مفهومی تروریسم قرار بگیرند آشنا شدیم باید بدانیم قرآن امنیت را یکی از اهداف استقرار حاکمیت الله و استخلاف صالحان و طرح امامت می شمارد: «وعدالله الذین آمنو منکم و عملوالصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا یعبدوننی لایشرکون بی شیئا» و احساس امنیت را از خصائص مومن معرفی می کند:« هوالذی انزل السکینه فی قلوب المومنین».
تامین امنیت در جامعه، انگیزه قیام صالحین
امیرالمومنین (ع) نیز تامین امنیت در جامعه را از انگیزه های قیام صالحین و اهداف عالیه امامت می داند و در عهدنامه مالک اشتر ضمن تاکید بر انعقاد پیمان های صلح برای تامین امنیت، پیشگیری از عوامل تهدید کننده امنیت را توجیه می کند.
اصولا اسلام هرنوع ایجاد وحشت و هراس در دل انسان هایی که مرتکب خلافی نشده اند را ظلم وتجاوزی بسیار بزرگ می داند ..در حدیث است که: «لاترعوا المسلم،فان روعه المسلم ظلم عظیم»؛ مسلمان را نترسانید زیرا ایجاد وحشت در مسلمان ظلمی بزرگ است.
بنابر آنچه بیان شد هر چند ما در متون اسلامی تعریفی در زمینه شناخت مفهوم امروزی ترور و تروریسم که واژه هائی نوپا هستند نداریم، لکن با توجه به نگاه اسلام در مقابله با مجرمین هنجارشکن و متجاوزین به حقوق ملت ها و انسان های بی گناه و مظلوم از یک طرف و مؤلفه های موجود در بحث مفهوم تروریسم از جمله خشونت، تنش زایی و ارعاب، پی گیری اهداف نامشروع، فعل غافل گیرانه، مخفیانه و ظالمانه و.....از طرف دیگر، می توان با تبیین یکسری اقدامات مذموم در اسلام از جمله محاربه، فتک، غدر، بغی، ارهاب و اغتیال برخی اقدامات تروریستی را شناخت، هر چند ممکن است نتوان ترور را به طور کامل منطبق بر عناوین فوق دانست، زیرا در اکثر و بلکه همه این عناوین بین آن ها عموم و خصوص من وجه برقرار است. لکن با تحلیل مفهومی می توان وجه حرمت در آن عناوین را کشف و در مصادیق ترور و تروریسم امروزی ساری و جاری نمود.
نکته آخر اینکه که تعالیم اسلام، که سرمنشأ آن ها آیات قرآن و روایات ائمه (ع) است، یک نتیجه قطعی را به همراه دارند و آن محکومیت تروریسم و اقدامات تروریستی است. مبانی شریعت اسلامی با کنار هم قرار دادن آموزه هایی ناب در یک نتیجه گیری منصفانه و مسلم ثابت می نماید که اقدامات تروریستی به عنوان پدیده ای ضد بشری و مخرب از دیدگاه اسلامی، نامشروع تلقی می گردند و نهایت اینکه اسلام به عنوان نخستین عامل بازدارنده، همه انسان ها را دعوت به صلح و همزیستی مسالمت آمیز می کند تا از درگیری و اعِمال خشونت آمیز جلوگیری نماید.
پی نوشت:
ماهنامه راه نما
پایان پیام/
نظر شما