جنبش غیرمتعهدها (NAM)، امروز به طور رسمی و در سطح کارشناسان، در حالی آغاز به کارکرد که همه چشمانتظار بازخوردهای برنامهریزی یکساله برای برگزاری این اجلاس و ریاست جدید ایران میباشند.
ایران برای نخستین بار میعادگاه کشورهایی است که در سال 1961 با شعار نفی استعمار و عدم وابستگی به بلوکبندیهای شرق و غرب و کشورهای شمال، موجودیت و فعلیت جدیدی در صحنه بینالمللی رقم زدند.
جنبش عدم تعهد با هدف نفی سلطه و وابستگی به قدرتهای بزرگ و عدم شرکت در مناسبات وصفبندیهای نظامی و ایدئولوژیک تشکیل شد و با شعارها و خواستهای متفاوت به برهمزدن نظم دوقطبی جهان دیروز همت گماشته و با رویکرد موازانه منفی در تقابل با بلوک شرق و غرب تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به کار خود ادامه داد.
پس از فروپاشی بلوک شرق، بسیاری از اندیشمندان حوزه بینالملل ادامه این تشکل را مبتنی بر یک تغییر الگو (Paadigmshift) در راستای نظم نوین جهانی و گسیلشدن در آرمانهای سازمانهای بینالمللی و رویکردی محافظهکارانه مبتنی بر تعامل و همکاریهای بینالمللی میدانند. در مقابل بسیاری نیز تداوم رهیافت جنبش عدم تعهد به عنوان دومین تشکل بینالمللی بعد از سازمان ملل با حوزه نفوذ گسترده تاکنون را دال بر تمایل استقلالخواهی و عدم تعهد به کشورهای شمال و همچنین تأکید بر اصل همیاری در کشورهای عضو میدانند.
با نگاهی گذرا از شکلگیری و رویکردهای معاصر این جنبش و همچنین جایگاه آن در نظام فعلی بینالمللی به نقاط قوت و ضعف این دو دیدگاه مینشینیم.
جنبش عدم تعهد از تکوین تاکنون:
جنبش عدم تعهد متأثر از نشستهای سالیانه کشورهای در حال توسعه قاره آسیا و آفریقا در دهههای چهل و پنجاه میلادی (1946 تا 1955)، حول محور برونرفت از اوضاع وخیم اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم و راهکارهای همکاری و تعامل بیشتر به وقوع پیوست. پس از آن مورخ 6 سپتامبر 1961 اولین اجلاس کشورهای خارج از 2 بلوک مسلط بر مسایل بینالمللی، در بلگراد یوگسلاوی برگزار شد و با حضور 25 کشور در حال توسعه به رهبری مصر، یوگسلاوی، هند، اندونزی به عنوان مبدعان و هسته اولیه این تشکل بزرگ تکوین یافت و در ادامه تا سال 1979 در ششمین نشست سران جنبش به بیش از صد عضو فعال ارتقا یافت. ولیکن پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از بین رفتن نظام دوقطبی رو به استحاله گذاشته و با کمرنگترشدن هویت اصلی آن، دچار از هم گسیختگی شد.
پس از آن در نشست هفتم اجلاس در دهلینو مسئله اصلی و گفتمان حاصله کشورهای عضو به مسئله توسعه سیاسی- اقتصادی و فرهنگی کشورهای در حال توسعه و جهان سومی در سایه همکاریهای چندجانبه بینالمللی، تغییر یافت.
متأسفانه گزارشها و بازخوردها حاکی از آن است که معاضدتها و محذورات ساختاری این جنبش از قبیل فقدان دبیرخانه دایمی، شرایط را برای تبدیل آن به یک سازمان منسجم بینالمللی فراهم نیاورده و همچنین دستورها، پیمانها و مصوبات آن از نفوذ خوبی بهرهمند نیست. ولی به تبع همکاریها و تعاملات صورتگرفته پس از 1990 (فروپاشی شوروی) به بستر و رهآورد مناسبی برای فعالیتهای چندجانبه اقتصادی مبدل شده است.
ایران، جنبش عدم تعهد وفرصتهای پیش رو در خلال اجلاس حاضر:
شاید بتوان گفت جنبش عدم تعهد یکی از مفیدترین سازمان های بین المللی است که ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت آن درآمده است. پس از تثبیت اوضاع سیاسی کشور از سال 1360، ایران بر حضور خود در این جنبش افزود و این جنبش نیز متقابلا اقدامات مثبتی به سود ایران انجام داد که از آن جمله می توان به تلاش برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق، محکوم کردن حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران در تیر 1367، حمایت از اجرای قطعنامه 598 و سایر موضع گیری هایی که با سیاست های جمهوری اسلامی ایران انطباق داشته اند، اشاره کرد. موضوعاتی چون فلسطین، مخالفت با مذهب ستیزی و نژادپرستی، تقاضا برای گشودن بازار کشورهای شمال به روی صادرات کشورهای جنوب از جمله این اقدامات بوده است.
مهم ترین اقدام حمایتی جنبش غیرمتعهدها در قبال کشورمان تلاش برای محکوم نشدن ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی بوده است. در نشست های شورای حکام آژانس که به منظور بررسی فعالیت های هسته ای ایران برگزار شده است غیرمتعهدها با موضع گیری خود از این شورا خواسته اند به دور از فشارهای سیاسی به بررسی دقیق وضع تسلیحاتی همه کشورهای عضو بپردازد.این جنبش همچنین در پایان چهاردهمین نشست سران در هاوانا در بیانیه جداگانه ای ضمن حمایت از فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران، پیوستن رژیم صهیونیستی را به معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای (ان پی تی) خواستار شد.
در نگاه کلی می توان گفت عملکرد ایران در این جنبش، اندیشه حمایت از تبدیل آن به یک سازوکار تأثیرگذار در معادلات جهانی را تقویت کرده است؛ به ویژه آنکه جمهوری اسلامی ایران به همراه کوبا، مالزی و آفریقای جنوبی در ردیف چهار کشور پیشرو در زمینه بیداری غیرمتعهدها قرار دارد که از زمان پیوستن به این سازمان همواره به ضرورت عملی شدن خواسته های جنبش اهتمام و بر آن تأکید کرده است.
با توجه به این مطالب و بر اساس مسائل روز عرصه بین الملل، می توان پیش بینی کرد اهم رویکردهای مورد بحث و چالش از سوی ایران شامل موارد زیر باشد:
1- راهکارها، سیاستها و تمهیدات پیشبینیشده جهت برونرفت از تحریم همهجانبه غرب حول محور افزایش مبادلات اقتصادی و تجاری با کشورهای عضو:
طبق آمارهای منتشرشده از صندوق بینالمللی پول، کشورهای عضو جنبش عدم تعهد سالانه معادل 9900 میلیارد دلار حجم مبادلات اقتصادی اعم از صادرات و وارادات غیرنفتی را دارا میباشد و این موضوع بستر مناسبی است برای نقشآفرینی ایران به عنوان کشوری نوساز و در حال توسعه با سرعت بالاتر از کشورهای همتا. درک این مطلب از سوی سیاستمداران غربی موجب شده است، اخیرا فعالیت بسیاری در راستای کم اهمیت جلوه دادن اجلاس تهران و سعی در تحریم آن صورت گیرد.
2. پیشبرد منافع و مواضع کشور در حوزه استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای:
همانطور که روشن است وضعیت تحکیم و تثبیت ایران به عنوان کشوری که مجهز به انرژی هستهای در جهت پیشبرد منافع بشردوستانه و صلحجویانه میباشد، صحنهای را برای دشمنیهای تاریخی با ملت ایران از سوی ابرقدرتهای خارجی به سرکردگی آمریکا و اتحادیه اروپا فراهم آورده است.
ناگفته پیداست، اجلاس پیش رو با حضور بیش از صد کشور و سازمانهای بینالمللی، فرصت مناسبی برای تصویرسازی مثبت در جهت پیشبرد انرژی صلحآمیز هستهای میباشد.
3. نقش ایران به عنوان میانجیگر برای حل بحران سوریه:
مسئلهای که هماکنون به مهمترین مسئله بینالملل مبدل شده است بحران سوریه و راهکارها و سویههای متفاوت در قبال آن است. و همانطور که میدانیم ایران موضع شفافی را از شروع درگیریها در سوریه داشته است. به تبع در این اجلاس مواضع ایران در قبال سوریه شفافتر اعلام خواهد شد. همچنین ارایه راهکارهای مطلوب برای از بین بردن بحرانهای موجود از طریق نقش میانجیگر با کشورهای منطقهای و بینالمللی و با روش مساعی دسته جمعی، در خلال اجلاس حایز اهمیت است.
امید است با نقشی فعال مبتنی بر مصالحه و مذاکرات دوجانبه و چندجانبه، از فرصتهای پیش رو استفاده بهینه کنیم و به تبع آن شاهد ایرانی باصلابتتر در صحنه داخلی و بینالمللی باشیم.
پایان پیام/
نظر شما