انعکاس جنبش عدم تعهد در بیانات رهبری/قدرت‌ها از عدم تعهد حساب ببرند

رهبران دنیا! امروز بر دنیا نظام سلطه حاکم است. نظام سلطه یعنی اینکه کسی در دنیا به اتکای سرنیزه و زور، قلدری بکند و شرم نکند و دیگران هم قلدری او را تحمل کنند. امروز شما نمونه‎اش را مشاهده می‌‎کنید.

خبرگزاری شبستان: جنبش عدم تعهد در سال 1961میلادی (1340شمسی) در اوج جنگ سرد و فضای دوقطبی بین غرب و شرق با هدف وحدت میان کشورهای غیر وابسته تشکیل و اولین اجلاس آن در سال 1955در شهر باندونگ اندونزی انجام شد.

جمهوری اسلامی ایران در سال 1979پس از پبروزی انقلاب اسلامی به عضویت این جنبش درآمد و توانست در اجلاس سران 1979در هاوانا حضور پیدا کند و پس ازآن، در همه نشست‌های مختلف این جنبش حضور داشته ‌است.

جنبش عدم تعهد با عضویت 138 کشور پس از سازمان ملل متحد بزرگ‌ترین سازمان بین‌المللی محسوب می‌شود و توانسته است در مواقعی نقش تأثیرگذاری در عرصه بین‌المللی داشته باشد که از آن جمله دفاع همه‌جانبه خود از فعالیت‌های هسته‌ای ایران در سال‌های گذشته بوده است.

ورود ایران به جنبش عدم تعهد مایه امید و خوشبختی 

در دوره فعالیت‎های دیپلماتیک ایران در جنبش عدم تعهد، حضرت آیت الله خامنه‎ای مقام معظم رهبری چه در دوره ریاست جمهوری و چه پس از آن در دیدار با مقامات و سفیران جنبش و یا به مناسبت‎های دیگری که در جمع مردم سخنانی را ایراد فرموده‎اند، درباره جنبش عدم تعهد و هویت و کارکردهای آن به تشریح دیدگاه‎های خود پرداخته‎اند. در مرداد 1364 و در زمان ریاست جمهوری، ایشان در دیدار با «دنیزاریه ویچ» وزیر امور خارجه یوگسلاوی فرمودند: «ورود ایران به جنبش عدم تعهد با امید و خوشبختی و جاذبه‎ای که این جنبش در دوران مبارزات پیش از انقلاب اسلامی برای ما داشت صورت گرفت و هم‎اکنون نیز ما به آینده غیرمتعهد‌ها خوشبین هستیم و معتقدیم که برای تقویت آن باید تلاش جدی و زیادی انجام پذیرد.»
با نگاهی به این بیانات، به خوبی می‌‎توان دریافت که مقام معظم رهبری از‌‌ همان اولین سال‎های استقرار جمهوری اسلامی با توجه به ماهیت استکبار ستیزی نظام اسلامی و از طرف دیگر تکیه بر ظرفیت‎های کشورهای مستقل و مخالف با سیاست‎های استکباری، نگاه مثبتی به حضور فعال ایران در مجامع بین‎المللی و منطقه‎ای همسو با منافع ایران اسلامی و مستضعفان داشته‎اند.
ایشان درباره موضوع مذاکرات هسته‌ای و نگاه ایران به عدالت‎گرایی در تاریخ هفدهم آبان 1385 در جمع مردم استان سمنان چنین فرمودند: «امروز شما ببینید در همین قضیه انرژی هسته‌ای که سعی می‌کنند در دنیا جنجال کنند، وضعیت دنیا نسبت به ما چیست؟ به‎خصوص وضعیت کشورهای آسیا و خاورمیانه و کشورهای اسلامی. حالا آمریکایی‎ها مثل همیشه دهانشان را باز می‌کنند، چشمشان را می‌بندند و هرچه به دهانشان می‌آید می‌‎گویند: دنیا با غنی‎سازی ایران مخالف است! نه شمایید که دنیا را نمی‌‎شناسید؛ دنیا را نمی‌بینید. ملت‎های دنیا که هیچ، حتی دولت‎های دنیا که نشانه آن بیش از صد کشور غیرمتعهد و حدود پنجاه کشور اسلامی است، که در کنفرانس اسلامی و جنبش عدم تعهد گرد هم آمده‎اند، و چند مجموعه دیگر که اکثریت قاطع کشورهای دنیا هستند، همه طرفدار این هستند که انرژی هسته‎ای از انحصار چند قدرت مدعی و طلبکار جهانی بیرون بیاید و ملت ایران را برای اینکه در این راه شجاعانه ایستاده، از ته دل تحسین و تشویق می‌کنند.»
 

سلطه یعنی اینکه کسی در دنیا به اتکای سرنیزه و زور، قلدری بکند و شرم نکند

ایشان در سخنرانی دیگری در ششم دی‎ماه 1368 با یاد‎آوری سخنرانی خود در کنفرانس عدم تعهد در محل سازمان ملل اظهار داشتند:
«چند سال پیش که ما در کنفرانس عدم تعهد در سازمان ملل شرکت کرده بودیم، همین نکته را به مردم دنیا گفتیم. مردم دنیا! رهبران دنیا! امروز بر دنیا نظام سلطه حاکم است. نظام سلطه یعنی اینکه کسی در دنیا به اتکای سرنیزه و زور، قلدری بکند و شرم نکند و دیگران هم قلدری او را تحمل کنند. امروز شما نمونه‎اش را مشاهده می‌‎کنید.» با دقت در سخنان حکیمانه رهبری می‌‎توان ظرایف دیدگاه‎ها و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در قبال تلاش برای همگرایی میان کشورهای مستقل یا مخالف با سلطه‎جویی‎های قدرت‎های بزرگ مشاهده کرد.
اکنون در آستانه برگزاری اجلاس شانزدهم سران جنبش عدم در تهران، حضور مقام معظم رهبری در جلسه افتتاحیه قطعی شده است. بدون تردید همانند اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی که رهنمودهای ایشان تأثیرات و بازتاب‎های فراوانی در سطح محافل بین‎المللی داشت، حضور رهبری در افتتاحیه اجلاس عدم تعهد در تهران نیز نقطه عطف مهمی در تاریخ جنبش عدم تعهد خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب در هشتمین اجلاس سران این جنبش که در حراره‌ی زیمباوه و در سال 1365 برگزار شد، در سخنرانی این اجلاس به تحلیل شرایط کشورهای دنیا و تسلط نظام سلطه بر جهان پرداخته اند که به شرح زیر است:

مشکل اصلى در یک جمله آن است که دنیا، نظام سلطه را پذیرفته است
"مشکل اصلى در یک جمله آن است که دنیا، نظام سلطه را پذیرفته است. بگذارید از سخنها و قالبها فراتر برویم، داعیه‌ها و شعارها را با عملها و سیاستها تطبیق کنیم، و نیز استثناهاى معدود و انگشت‌شمار را هم ملاک قرار ندهیم... خواهیم دید که نه فقط قدرتهاى بزرگ، ابرقدرتها، تقسیم‌کنندگان جهان و آنان که منافع خود را ولو در آن سوى عالم، بر منافع کشورها و ملّتها ترجیح میدهند و طلبکارانه آن را میجویند، بلکه حتّى خود آن کشورها و ملّتها و رهبران نیز سلطه‌گرى یعنى اولویّت منافع سلطه‌گران را چون جبر تخلّف‌ناپذیرى، گردن نهاده‌اند. اگر نظام سلطه در زمانهاى گذشته به صورت لشکرکشى و برده‌کُشى امپراتورها تجلّى میکرد، امروز به شکل شبکه‌ى بسیار پیچیده‌ى جهانى در مظاهر و حوزه‌هاى بسیار متعدد حیات ملّتها ظاهر شده است. نظام سلطه توانسته است براى خود اقتصادى خاصّ، روابط سیاسى‌ ویژه و از همه بالاتر فرهنگ سلطه را ایجاد کند. لذا اگر دیروز براى مقابله با سلطه‌ى امپراتورها آمادگى و دفاع نظامى ملّتها کفایت میکرد، امروز حتّى براى احساس سلطه از سوى ملّتها، نیاز به فعّالیّت و تلاش جدى وجود دارد و مقابله با آن حقیقتاً ابعاد وسیعى یافته است.


زورمندان جهان، امروز فقط به دلیل برخوردارى از ابزارهاى قدرت، تحکم میکنند، مداخله میکنند، قضاوت میکنند، نظام اقتصادى و روابط داد و ستد با ضعفا را یک جانبه تعیین میکنند و حتّى مفاهیم عالى انسانى همچون آزادى، حقوق بشر، تروریسم و امثال آن را به میل خود تفسیر میکنند و خلاصه همه جا بر اساس منافع و تشخیص خود عمل میکنند... و ملّتها و دولتها و رهبران در دنیاى ضعفا هم این همه را چون قضایى آسمانى و عارضه‌اى بى‌علاج تلقّى کرده، حداکثر پس از چند و چونى و با اندک حک و اصلاحى آن را میپذیرند.
 

فرهنگ سلطه، ملّتهاى ضعیف را ذلّت‌پذیر و معتاد به ستم ساخته است

زشت‌ترین پدیده‌ى دوران کنونى تاریخ آن است که کشورهاى فرودست، هیچ میدان مانورى مگر به آن اندازه که از طیف منافع یکى از قدرتهاى بزرگ به طیف منافع قدرت دیگر بگریزند، ندارند. آزاد، مستقل و براى خود اندیشیدن و تصمیم‌گرفتن و خواست و منافع و نظر قلدران عالم را ندیده گرفتن، همان کمبود بزرگى است که جهان امروز با آن روبرو است. استکبار در شرق و غرب با ستمگریهاى خود، هر روز ستبرتر و حجیمتر میشود و معادله‌ى قدرت میان اقویا و ضعفا، روزبه‌روز بیشتر، به نفع اقویا بر هم میخورد. هیچکس از آسیب نظام سلطه که به‌تدریج همه‌گیرتر میشود، مصون نخواهد ماند و متأسفانه زمینه‌ى این روند هولناک در خود جهان سوم است: ضعف اراده ‌در رهبران، ترس از رویارویى صریح با استکبار، تکیه بر کمک همین قدرتها، باور نداشتن قدرت مردم و تکیه نکردن به آنان... اینهایند مایه‌هاى اصلى انفعال و ضعف کشورهای جهان سوم و کمک اصلى به توسعه‌ى قدرت استکبار. باید چاره‌اى اندیشید.
روزگارى ملّت‌گرایى و مارکسیسم، امیدهایى آفریدند. اما اولى به «بهانه‌اى براى آتش‌افروزى میان ملّتهاى همدرد»، تبدیل شد و دومى به «وسیله‌اى براى تشکیل یک امپراتورى جدید» و تشدید تضاد و بلوک‌بندى و در نهایت به پایمال شدن یا اسارت ملّتها. و همواره هر مکتبى که بر پایه‌هاى لرزان تفکرات مادى بنا شده باشد، چنین خواهد بود.
فرهنگ سلطه، ملّتهاى ضعیف را ذلّت‌پذیر و معتاد به ستم ساخته است. باید از درون ذاتشان آنان را درمان کرد. باید باورى عمیق به کرامت و قدرت انسان به خدا، به ارزشهاى انسانى راستین، به پوچى قدرتهاى طاغوتى، در انسانها دمید و آنان را با این سلاح کندى‌ناپذیر، مسلّح کرد.
 

همه‌ى ابزارهاى قدرت زورمندان بى‌اثر گشته و راه بر متجاوز بسته شده است

اسلام و همه‌ى ادیان آسمانى، انسان را به چنین ایمانى و کاملاً در جهت عکس فرهنگ سلطه سوق میدهند. متون خدشه‌ناپذیر اسلامى صریحاً دستور میدهد «لاتَظلمون و لاتُظلمون» نه ظلم کنید و نه مظلوم شوید.و مى‌آموزند که ستمگرى و ستمپذیرى در یک ردیفند و ستمگر و ستمپذیر، شرکای جرم یکدیگرند. تماشاچى ظلم بودن و بى‌تفاوت ماندن نیز همانند ظلم و خود، مرحله‌اى از آن است. تکیه به قدرت لایزال الهى و ایمان راسخ به مردم، درس دیگر اسلام به ملّتها و رهبران است، که آنان را به ایستادگى در برابر سلطه‌هاى جهانى تشجیع مى‌کند و امید موفّقیّت را در آنان پرفروغ میسازد.
این درس بزرگ اسلام، در گذشته و حال جهان، بارها عینیّت یافته و به تجربه‌اى مسلّم مبدل شده است: هر جا ملتّها یا رهبرانى از رها کردن میدان براى پیشرویهاى متجاوزانه خوددارى کرده و خطرات و زحمات آن را پذیرفته‌اند، همه‌ى ابزارهاى قدرت زورمندان بى‌اثر گشته و راه بر متجاوز بسته شده است. نهضتهاى آزادى‌بخش پیروز در دهه‌هاى اخیر، و لبنان و افغانستان امروز، نمونه‌هاى مجسم و فراموش‌نشدنى این مدعایند.

انقلاب اسلامى ایران و تشکیل نظام جمهورى اسلامى، شاهد زنده و فوق‌العاده‌اى است بر بطلان این پندار که سلطه‌هاى جهانى شکست‌ناپذیر و خواست و اراده‌ى آن تخلّف‌ناپذیر است. پیام بزرگ انقلاب ما به ملّتهای مقتدر، آن است که گردن نهادن به نظام سلطه‌ى اراده‌ى قدرتمندان را فقط به دلیل قدرتشان، مشروعیت بخشیدن، گناه و غلط و خود بزرگترین وسیله‌ى سلطه‌ى نامشروع است.

انقلاب بزرگ اسلامى ما، راز توفیق در آزمایش عظیم خود را این میداند که جداً و حقیقتاً به قدرت لایزال الهى و به مردم تکیه کرده و قدرتهاى معارض و مهاجم را شکست‌پذیر دانسته است.
با این روحیّه است که ما امروز نظام جهانى ظلم و انظلام را صریح و بى‌مهابا نفى میکنیم، این را وظیفه‌ى خود دانسته و به پیشرفت آن عمیقاً امیدواریم.

کاربرد این دستور آسمانى و نیز دستورات صریح پیامبر اسلام (صلّى‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) در مفاهیم و روابط بین‌المللى آن است که ما نمیتوانیم در قبال تجاوز در هر گوشه‌ى دنیا که به وقوع پیوندد، بیطرف بمانیم ولو اینکه مستقیماً به منافع ملّى ما مربوط نگردد. اگر جهان سوم به این اصل توجّه کند، عدم انسجام کنونى در برابر تهاجمات امپریالیسم، از میان ما رخت برخواهد بست. چرا جنبش غیرمتعهّدها رسماً اعلام نکند که بیطرفى اعضاء در قبال هر نوع تجاوز، غیر موجه و تخلّف از اصول جنبش است؟"
رهبر معظم انقلاب خود زمانی که به عنوان رئیس ‌جمهوری ایران در این جنبش حضور داشتند، در دوره‌های مختلفی بر اهمیت و نقش این جنبش تأکید کرده‌اند.

ایشان در اردیبشت‌ماه سال 1384 در دیدار عبدالله احمد بداوى، نخست وزیرمالزى که ریاست سازمان کنفرانس اسلامى و همچنین جنبش عدم تعهد را در آن دوران بر عهده داشت، تنها راه مقابله مسلمانان با سیاست‌هاى زورگویانه قدرت‌هاى بین‌المللى را، قوى شدن و اتحاد دانستند و با اشاره به نقش جنبش عدم تعهد برغم تغییرات شرایط دنیا نسبت به آغاز کار این جنبش و جایگاه 60 درصدى جنبش عدم تعهد در مجمع عمومى سازمان ملل متحد خاطرنشان کردند: در شرایطى که قدرت‌هاى بزرگ از جمله آمریکا قصد تغییرات در سازمان ملل به نفع خود را دارند، یکى از وظایف مهم کشورهاى عضو جنبش عدم تعهد ایفاى نقش براى مقابله با این موضوع است.

 

مسئله اصلى آمریکا و برخى کشورهاى غربى با ایران این است که آنها نمى‌خواهند دانش پیشرفته هسته‌اى از انحصارشان خارج شود

رهبر معظم انقلاب با قدردانى از موضع خوب مالزى و جنبش عدم تعهد در خصوص فعالیت‌هاى هسته‌اى جمهورى اسلامى ایران تأکید کردند:" ما بطور اصولى با تولید سلاح هسته‌اى مخالفیم اما مسئله اصلى آمریکا و برخى کشورهاى غربى با ایران این است که آنها نمى‌خواهند دانش پیشرفته هسته‌اى از انحصارشان خارج شود و این رشته مهم دانایى و توانایى در اختیار کشورهاى دیگر قرار گیرد".

همچنین در بهمن‌ماه سال 1382 معظم‌له در دیدار و، رئیس‌جمهور اندونزی، بااشاره به تلاش‌های مرحوم سوکارنو در جهت نزدیک کردن کشورهای مستقل آسیایی و آفریقایی به منظور مقابله با شرایط دوقطبی آن زمان خاطرنشان کردند: "مهم‌ترین علتی که توانست کشورهای آسیایی و آفریقایی را در آن زمان دور هم جمع کند و بعد هم جنبش عدم تعهد پایه‌گذاری شود، وحدت نیاز بود و امروز نیز کشورهای اسلامی نیاز به همکاری و ارتباط نزدیک‌تر دارند."

تأکید بر ضرورت احیای جنبش عدم تعهد دیگر نکته‌ای است از سوی رهبر معظم انقلاب مطرح شده است؛ نکته‌ای که از طریق همکاری‌های نزدیک بین کشورها محقق خواهد شد. ایشان در دیدار رئیس‌جمهور زیمبابوه در سال 1371 به ممانعت کشورهای بزرگ از عملی شدن همکاری‌های حقیقی بین کشورهای درحال توسعه اشاره کردند و ضرورت احیای جنبش غیرمتعهد را از طریق همکاری‌های نزدیک کشورهای کوچک جهان مورد تأکید قرار دادند.

قدرت‌های بزرگ بایستی از جنبش غیر متعهدها حساب ببرند

ایشان همچنین در سال 1368 در زمان تصدی پست ریاست جمهوری در دیدار سفرای جدید آکرودیته، نپال، ویتنام، پاناما، گینه و یوگسلاوی بر اهمیت جنبش عدم تعهد اشاره کردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به میزبانی یوگسلاوی برای نهمین کنفرانس سران جنبش عدم تعهد اظهار کردند:" ما معتقدیم که جنبش غیر متعهدها باید حقیقتاً یک هویت مستقل و بارزی را در دنیا داشته باشد و عاملی برای بیمناک شدن قدرت‌های بزرگی که عادت به تجاوز کرده‌اند باشد."

ایشان افزودند:" متأسفانه بعضی از اعضای جنبش عدم تعهد اصرار دارند که به قدرت‌های استکباری بقبولانند که این جنبش هیچ‌گونه تهدیدی علیه آنان نیست ولی مابه عکس معتقدیم که قدرت‌های بزرگ بایستی از جنبش غیر متعهدها حساب ببرند. بطوری‌که هرگاه خواستند به کشور کوچکی تجاوز کنند بیاد داشته باشند که 101 کشور غیر متعهد در مقابل آنان خواهد ایستاد."
گفتنی است شانزدهمین اجلاس سران غیر متعهد با 50 تن از سران کشورهای دنیا و 120 کشور برگزار می شود و این اجلاس ادعای گزاف غرب را مبنی بر منزوی بودن ایران در مناسبات سیاسی رد می کند و خط بطلان دیگری بر توطئه های غرب می کشد.

پایان پیام/

 

کد خبر 165337

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha