به گزارش خبرگزاری شبستان، خمس و زکات از مالیاتهای اسلامی هستند که به منظور رفع مشکلات مالی امت اسلامی و توزیع عادلانه ثروت و تقویت بنیه مالی حکومت اسلامی وضع شده است.
تفاوت های خمس وزکات
میان خمس و زکات این تفاوت مهم وجود دارد که زکات جزء اموال عمومی جامعة اسلامی محسوب میشود و مصارف عام تری دارد، ولی خمس از موارد مصرف محدودتری برخوردار است. البته این مالیات ها غیر از مالیات های دولتی هستند که امروزه در همه جای جهان از شهروندان اخذ می شود، زیرا خمس و زکات مصارف خاص و محدودی دارند. به عنوان منبع مالی دولت اسلامی برای هزینه های جاری و عمومی و .... به حساب نمی آیند، در عین حال تنها از اقشار خاصی اخذ و برای اقشار خاصی مصرف می شوند، در حالی که مالیات های عمومی مربوط به عمران و آبادی کل کشور و بهره مندی خزانه عمومی کشور از سرمایه و تهیه امکانات رفاهی و امنیتی و اداری برای همه شهروندان است .
چرا باید خمس بدهیم؟
دلیل اصلی لزوم پرداخت زکات و خمس آیات صریح قرآن است ، قرآن کریم خمس را به صورت کلی بیان نموده و چون کلیت قرآن کریم نیاز به تفسیر و بیان دارد، جزئیات مسئله خمس و بیان تفسیر آیه شریفه در روایات اهل بیت علیهم السلام بیان شده است.
خداوند در قرآن کریم نسبت به خمس می فرماید: «و اعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل ان کنتم آمنتم بالله و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان یوم التقی الجمعان و الله علی کل شیء قدیر؛ (1) بدانید که هر گونه غنیمتی به دست آوردید، خمس آن برای خدا ، برای پیامبر، برای ذی القربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه ( از آن ها ) است، اگر به خدا و آن چه بر بنده خود در روز جدایی حق از باطل، روز درگیری دو گروه ( با ایمان و بی ایمان) روز جنگ بدر نازل کردیم، ایمان آورده اید، و خداوند بر هر چیزی تواناست . »
همچنین آیات متعدد دیگر در مورد لزوم پرداخت زکات وارد شده؛ نزدیک به سى آیه قرآن، پس از دستور به نماز، سفارش به زکات مىکند. به عنوان مثال خدا می فرماید: إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ وَ الْعامِلینَ عَلَیْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ وَ الْغارِمینَ وَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبیلِ فَریضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلیمٌ حَکیمٌ؛ (2) زکاتها مخصوص فقرا و مساکین و کارکنانى است که براى (جمعآورى) آن زحمت مىکشند، و کسانى که براى جلب محبت شان اقدام مىشود، و براى (آزادى) بردگان، و (اداى دِین) بدهکاران، و در راه (تقویت آئین) خدا، و واماندگان در راه؛ این، یک فریضه (مهم) الهى است؛ و خداوند دانا و حکیم است! از آیات مختلف قرآن از جمله آیه 156 سوره «اعراف»، 3 سوره «نمل»، 4 سوره «لقمان»، و آیه 7 سوره «فصلت» که همه از سورههاى «مکّى» هستند، استفاده مىشود که: حکم وجوب زکات در «مکّه» نازل شده است. این واجب یکی از واجباتی بود که پیش از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه بر مسلمانان لازم شد .
به هر حال هنگامی که پیامبر اسلام به مدینه پا نهاد و حکومت اسلامی را پایهگذاری کرد، به طور رسمی از طرف خدا مأمور به دریافت زکات از مردم شد ( نه آن که خود ایشان بخواهند زکات را تحویل دهند ) تا با آن، دست مستمندان و محرومان جامعه را بگیرد ؛ ولی بنی هاشم (سادات) حق نداشتند چیزی از این بودجه دریافت کنند. (3) این امر شاید به دو جهت بود: 1. بهانهای به دست مخالفان نیفتد که پیامبر صلی الله علیه و آله خویشان خود را بر اموال عمومی (زکات) مسلط ساخته است. این امر باعث گردید که بنی هاشم از دستیابی به زکات دور نگه داشته شوند. 2. استفاده بنی هاشم از زکات یک نوع برتری برای زکات دهندگان غیر بنی هاشم محسوب شده و ذلت و خواری را برای سادات به همراه داشت. خداوند متعال جهت حفظ کرامت و مقام شان زکات را بر آنان حرام ساخت. البته سادات به خودشان می توانند زکات بدهند؛ چرا که حس برتری جویی در این به چشم نمی خورد . (4) حضرت علی علیه السلام فرموده: «لم یجعل لنا سهماً فی الصدقه اکرم (الله) نبیه و اکرمنا ان یطعمنا اوساخ ما فی ایدی الناس؛ (5) خداوند متعال سهمی برای ما در زکات قرار نداده، بلکه پیامبر و ما اهل بیت را از خوردن چرکهای اموال مردم (زکات) گرامی داشته است». این دو امر سبب شد این قشر از زکات محروم بمانند . از سوی دیگر می دانیم که در میان سادات افراد از کار افتاده، در راه مانده، یتیم و ... وجود دارند که باید به طریقی تأمین شوند. خداوند متعال جهت پر کردن این خلأ و احترام آنان، آیه خمس را پس از جنگ بدر نازل فرمود . محل ارتزاق مستمندان از این خاندان را، خمس قرار داد.
مواردی که خمس به آنها تعلق مى گیرد:
1 - درآمد و منفعت کسب2 - جواهرى که از دریا به دست مى آید.3 - گنج4 - معادن5 - غنائم جنگى 6 - مال حلال مخلوط به حرام - زمینى که کافر ذمى از مسلمان بخرد
مواردی که خمس ندارد:
1 - مالى که از ارث به انسان برسد2 - چیزهایى که به انسان بخشیده اند 3 - جوائز4 - آنچه بعنوان عیدى انسان مى گیرد.5 - ملى که بعنوان خمس یا زکات به انسان داده اند.
راه مصرف خمس :
خمس نصف مى شود نصف آن سهم امام (ع ) و نصف دیگر مربوط به سادات فقیرى است که قدرت اداره زندگى ندارند و شیعه اند و آشکارا هم گناه نمى کنند.
خمس را باید به مرجع تقلید و فقیه جامع الشرایط یا وکیل او داد یا در مصرف ، از او اجازه گرفت .
صندوق خمس و صندوق زکات
در حقیقت در اسلام دو صندوق وجود دارد،صندوق خمس و صندوق زکات . جداسازی نه برای این است که سادات سهم بیش تری پیدا کنند؛ بلکه تنها به جهت احترام و اکرام این خاندان در جامعه است، افزون بر آن که بنای اسلام بر آن است که سلسله نسب سادات به طور مشخص باقی بماند و گم نشود . یاد پیامبر و امامانعلیهم السلام در خاطرهها زنده بماند. احترام سادات را به عنوان احترام جدشان پیامبر اسلام بدانند. (6) جزییات احکام این دو دستور الهی و تفاوت در میزان محاسبه خمس و زکات با استفاده از ادله روائی آن ها می باشد. روایاتی که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم الصلوه و السلام به دست فقهای ما رسیده است، منبع صدور احکام خمس و زکات می باشد و تفاوت میزان آن ها از روایات فهمیده می شود .
خمس در اهل سنت
برادران اهل سنت قانون خمس را فقط در غنائم جنگی جاری میدانند، ولی شیعیان به پیروی از روایات اهل بیت عصمت و طهارت ائمه هدی علیهم السلام که مفسّران واقعی قرآنند، خمس را در - غنائم جنگی - اضافه درآمد سالیانه - مال مخلوط به حرام - معادن - مالی که از غواصی بدست میآید واجب میدانند.
خمس و زکات, کامل کننده یکدیگر
در کنار زکات, مالیاتهاى دیگرى از جمله خمس, مطرح است و به نظر مى رسد آنها دو مالیات جداى از هم نیستند, بلکه کامل کننده یکدیگرند و براى هدفى یگانه نهاده شده اند این دو واجب مالى ثابت, گرچه هریک از منابعى خاص برآورده مى گردند, ولى در بسیارى از احکام همانندند.هر دو عبادتند و نیاز به قصد قربت دارند, هر دو سبب پاکى مالها و تزکیه نفس مى شوند و فلسفه تشریع آنها, یکسان است. در حقیقت, خمس و زکات, دو رکن مهم نظام مالیاتى اسلام را تشکیل مى دهند. ثروتمندان, در راستاى راست آمدن عدالت اجتماعى باید بخشى از مال و داراییهاى خویش را مستقیم و یا از راه دولت اسلامى به گروههاى فقیر و نیازمند و برآوردن نیازهاى عمومى و بر آوردن مصالح مسلمانان, انتقال دهند.
شاید براى همین بوده است که بسیارى از پیشینیان از فقها, مسائل مربوط به خمس را در کتاب مستقلى در فقه نیاورده اند, بلکه بیشتر, مسائل آن را در ذیل کتاب زکات و یا در بین بحثهاى دیگر آورده اند. چنانکه ابوالصلاح حلبى از پیشینیان فقهاى امامیه (447 ـ 374هـ ق.) مسائل مربوط به خمس و زکات و برخى دیگر از واجبات مالى را در فصلى زیر عنوان (حقوق مالى) آورده است.139
شیخ طوسى نیز در خلاف, قسمتى از مسائل مربوط به خمس را در کتاب زکات و بخشى از آن را در کتاب (فىء وقسمة الغنائم) وکتاب (قمسة الصدقات) قرار داده است.140 در (مبسوط) نیز مسائل مربوط به خمس در (کتاب زکات) آمده است.141 سید مرتضى در (انتصار)142و دیگر کتابهاى فقهى.
بر همین اساس گروهى از محققان احتمال داده اند که در واقع خمس هم نوعى زکات و یا از شاخه هاى زکات است; زیرا زکات معناى گسترده اى دارد و همه گونه هاى صدقات واجب وحتى خمس و دیگر واجبات مالى را در بر مى گیرد. تعبیراتى نظیر (الطهارة والنماء) ویا (مایخرجه الإنسان من حق اللّه تعالى الى مستحقیه) و (الحق الواجب فى المال) و مانند آن که در کتابهاى فقه ولغت درمعناى (زکات) آمده است, مى تواند پشتیبان این احتمال باشد143.
علامه عسکرى با اشاره به گستردگى معناى زکات, در قرآن مى نویسد:
(وبما انّ الزکات لوحظ فیها الوجوب, ایّ حق اللّه فى المال, نرى انها تشمل انواع الصدقات الواجبة والخمس الواجب و غیر هما من کل ما کتب اللّه على الأنسان فى المال ویشهد لهذا ماورد فى کتاب رسول اللّه لملوک حمیر: (وآتیتم الزکاة من الغنائم خمس اللّه وسهم النبى وصفّیه وما کتب الله على المؤمنین من الصدقة) فان لفظ (من) بعد الزکاة لبیان انواع الزکاة المذکورة بعدها...)144
از آن جا که در زکات, واجب بودن حق خداوند در اموال, مقرر گردیده, مى بینیم که همه گونه هاى آن را: صدقه هاى واجب و خمس واجب و غیر آن دو, هرآنچه خداوند بر انسان قرار داده است, در بر مى گیرد. گواه این سخن نامه پیامبر اکرم(ص) به پادشاهان حمیر است که: (وبپردازید زکات را از غنیمتها, خمس خدا و رسول برگزیده او, و آنچه خداوند از صدقه بر مؤمنان واجب گردانیده است.) واقع شدن کلمه (من) پس از زکات, براى بیان گونه هاى زکاتهایى است که پس از آن آمده اند.
به موجب این احتمال, که گروهى دیگر از فقیهان روزگار ما, نیز آن را یادآور شده اند, و کار برد گسترده واژه (زکات) در قر آن و احادیث, امکان دارد استفاده شود که زکات, به معناى گسترده, همه واجبات مالى, چه خمس و زکات و چه دیگر واجبات مالى را, در بر مى گیرد.
بنابر این, منابع خمس و زکات کامل کننده یکدیگرند, چه آن طور که احتمال دادیم, آنها دو شاخه و دو فرع از یک اصل مالیاتى باشند و چه دو واجب مستقل مالى وجداى از یکدیگر باشند. از این روى, بر فرض که گذشت زمان, نوع سرمایه ها را تغییر دهد و به جاى گاو و گوسفند و شتر و موارد دیگر زکات, سرمایه ها و کالاهاى دیگرى عمده داراییها را تشکیل دهند و... در این اصل مهم که براى راست آمدن هدفهاى الهى و ریشه کن شدن فقر و محرومیت و... باید برخورداران, بخشى از داراییهاى خود را به عنوان مالیات بپردازد, فرقى نمى کند; زیرا اگرقانون زکات آنها را در بر نگیرد, قانون خمس آنها را بر مى گیرد. از آن جا که هم منابع خمس و هم مقدارى که از مال, باید از باب خمس جدا گردد, بسیار بیشتر از زکات است, مى تواند به آسانى هدفهاى اسلامى را تحقق بخشد.
از باب نمونه: منابع خمس, همه درآمدها و فایده هایى است که بهره انسان مى شود. روشن است که , یا بیست درصد مجموعه درآمدى که از راههاى گوناگون به دست مى آید, اگر درست گردآورى شود, از همه منابع زکات بیشتر است.
بنابر این, خمس, که کامل کننده زکات است, همه گونه هاى داراییها را در بر مى گیرد. بویژه هم خمس و هم زکات در اختیار دولت اسلامى قرار مى گیرد, تا هزینه کند.
امکان دارد گفته شود: که هزینه هاى (مصارف) خمس و زکات فرق مى کند. برابر آیات شریفه و روایاتى که از امامان رسیده, زکات بسیار گسترده است و موارد مصرف خمس محدود. در خمس, نیمى از حکومت است, که در زمان غیبت در اختیار ولى امر مسلمانان, یا فقیه جامع الشرایط قرار مى گیرد و نیم دیگر هم براى روبه راه کردن زندگى فقیران و نیازمندان و برآوردن هزینه در راه ماندگان از سادات است.
مصرف هاى خمس و زکات و تفاوت آنها
1 . بسیارى از فقها, از جمله امام خمینى, آن را حق یگانه و همه آن را در اختیار حاکم اسلام مى دانند که وى زندگى سادات فقیر را از آن تأمین کند و به هر گونه که مصلحت بداند در مصالح اسلام و مسلمانان به مصرف برساند. در حقیقت, حاکم, زندگى نیازمندان از سادات را باید از این گونه مالیات, برآورده سازد, نه این که نیمى از مجموعه خمس مال آنان باشد.
2 . بر فرض که نیمى از آن هم در اختیار حاکم باشد, با توجه به درصد بالا و نیز گستردگى قلمرو آن باز هم مى تواند بودجه مهمى را تشکیل دهد.
3 . در جاى خود ثابت شده است که خمس و زکات و دیگر مالیاتها را باید در اختیار امام(ع) و حاکم اسلامى گذارد و پیداست که اگر همه این مالها در اختیار حاکم باشد, بسیارى از این ناهماهنگیها و اشکالهایى که مطرح مى شود, پیش نمى آید.
منابع برای مطالعه خمس :
1. احکام خمس، تالیف سید مجتبی حسینی. 2. جلد سوم کتاب «آشنایى با قرآن» ،آیت الله مرتضی مطهری. 3.بررسی تاریخی و فقهی خمس،عبد الرحمن انصاری، نشر بوستان کتاب. پی نوشت ها: 1 . انفال (8)آیه 41 . 2.توبه آیه 60. 3. ناصر مکارم شیرازی ، تفسیر نمونه، تهران ، دارالکتب الاسلامیه ، 1374 هـ.ش ، ج 8، ذیل آیه 60، سوره توبه، ج 14، فضیلت سوره مؤمنون. 4. شیخ حر عاملی ، وسائل الشیعه، قم ، موسسه آل البیت علیهم السلام ، 1409هـ.ق ، ج 6، ابواب قسمة الخمس، باب 1، ح 8. 5. همان، ابواب قسمة الخمس،باب 1، ح 4. 6. مطهری، آشنایی با قرآن، قم، انتشارات صدرا ، بی تا ، ج 3، ص 83.
منابع:
•تحریر الوسیله امام خمینی؛ مولف: محمد باقر موسوی همدانی
خمس وزکات محمد رضا غفارپور
پایان پیام/
نظر شما