اسکار اصغر یا مدال های المپیک؟!

پس از افتخار آفرینی قهرمانان ایرانی در المپیک، برخی ضمن مقایسه المپیک با اسکار متذکر شدند که اسکار فرهادی نیز مانند طلای المپیک افتخارآفرین بوده است. این یادداشت به این موضوع پرداخته است.

خبر گزاری شبستان: در هفته ای که گذشت عملکرد بسیار مثبت ورزشکاران عزیزمان در بازیهای المپیک 2012 لندن، افتخار بزرگی را برای ایران به ارمغان آورد.
دور افتخار آفرینی با مدال برنز کیانوش رستمی آغاز شد. سپس حمید سوریان اولین مدال طلای المپیک را برای ایران به ارمغان آورد. شب بعد امید نوروزی یکه تاز دسته 60 کیلوگرم کشتی فرنگی دومین قهرمانی ایران را رقم زد و نواب نصیر شلال نایب قهرمان دسته 105 کیلوگرم وزنه برداری شد.
اما افتخار بزرگ تر در شب قدر و در شب نوزدهم ماه رمضان برای ایران اسلامی رقم خورد. در این شب ابتدا در یک ناداوری مشخص و محرز که پس از آن مورد اعتراف همگان قرار گرفت و به محرومیت داوران انجامید، سعید عبد ولی دلاور مرد دسته 66 کیلوگرم کشتی فرنگی ایران، از دور رقابتها حذف شد. این درحالی صورت گرفت که وی امید اول قهرمانی بود. اما پس از این حذف ناجوانمردانه، دو مدال طلا و نقره دسته فوق سنگین وزنه برداری توسط بهنام سلیمی و سجاد انوشیروانی به جمع مدالهای کاروان ورزشی ایران اضافه شد. قاسم رضایی نیز در وزن 96 کیلوگرم کشتی فرنگی، انتقام عبد ولی را گرفت و بر سکوی قهرمانی ایستاد. همچنین در پرتاب دیسک، احسان حدادی افتخار آفرین ظاهر شد و اولین مدال دو و میدانی را در تاریخ المپیک برای ایران به ارمغان آورد و بر سکوی نایب قهرمانی ایستاد.
همچنین باقری معتمد و صادق گودرزی نیز طی دو شب گذشته موفق به کسب مدال نقره شدند.
اما در حاشیه این دلاوری ها، متاسفانه برخی از محافل کوشیدند پوشش بسیار مناسب این دلاوری ها از سوی صدا و سیما را سیاسی جلوه دهند. برخی از محافل خارج نشین که تحت تاثیر فضای مسموم توطئه غرب بر علیه ایران همه چیز و همه کس را سیاسی می بینند، کاریکاتورهایی کشیدند که از ایرانیان و هوش و ذکاوتشان بعید بود و نشان دادند اتهام زنی به نظام جمهوری اسلامی به هر شکل و به هر دلیلی را در دستور کار دارند.
مطالب دیگری نیز منتشر شد که به نقد عملکرد صدا و سیما و دولت در برخورد با اخذ جایزه اسکار توسط اصغر فرهادی می پرداخت. در واقع ضمن مقایسه عرصه مسابقات المپیک با اسکار و نقد رفتار دوگانه صدا و سیما، متذکر شدند که اسکار فرهادی نیز مانند طلای المپیک افتخارآفرین بود و موجب غرور ایرانیان.
مدال المپیک: بزرگترین جایزه بین المللی ورزشی
اسکار: بزرگترین جایزه بین المللی هنری
آن چه از ظاهر امر بر می آید، حرف این دوستان را تایید می کند اما نکات ظریفی وجود دارد که بنیان موضوع را متحول می کند و لازم است تا عنوان شود تا ابهام ها در این رابطه برطرف شود.
اول این که مدال المپیک گرفتنی است ولی اسکار دادنی است. البته در این رابطه مناقشات بسیار است.
اصغر فرهادی در مراسم دریافت جایزه اسکار می گوید مردم ایران امروز خوشحالند چون در فضای غیر سیاسی و از دریچه با شکوه فرهنگ نام ایران را می شنوند، اما در مقابل این ادعای فرهادی، مطالعه تاریخ اسکار نشان از این دارد که همواره نگاه سیاسی صهیونیستها در انتخاب آثار سایه افکن بوده است.
مقصود از جایزه‌ی اسکار، تندیسی است از یک شوالیه‌ی قرون وسطایی که شمشیر یاغیان جنگ‌های صلیبی به دست، بر روی یک حلقه فیلم ایستاده و این‌گونه تعبیر و تفسیر می‌کنند که این شوالیه با این آلت قتاله مقصود یا نظر بدی ندارد و تنها به پنج مهره‌ی اصلی صنعت فیلم‌سازی یعنی: کارگردان، نویسنده، بازیگر، تهیه‌کننده و متخصص فنی (جلوه‌های ویژه) اشاره می‌کند!
حدود 14ـ 15 سال پس از تولد هالیوود، لویی مایر (رییس صهیونیست کمپانی متروگلدوین) پیشنهاد تأسیس آکادمی علوم‌ و هنرهای سینمایی آمریکایی را به منظور حمایت از تولیدات هالیوود و ایجاد رقابت بین فیلم‌سازان مطرح کرد و بعدها حتی مقرر شد این کمپانی، همه‌ساله جایزه‌ای را به محصولات کمپانی‌های آمریکایی در هالیوود بدهد. از آن به بعد هر ساله این جایزه که به اسکار مشهور شد، توسط آکادمی علوم‌ و هنرهای تصاویر متحرک به آثار منتخب (نه الزاماً بهترین آثار) صنعت سینما اهداء می‌شود. در حقیقت اهداف گردانندگان این آکادمی از اهداء اسکار، به این شرح بود: 1- مطرح شدن محصولاتی از هالیوود که علاوه بر دارا بودن نوعی ساختار به اصطلاح کلاسیک سینما (ساختار کلیشه‌ای هالیوود) به نحوی ایدئولوژی خاص آمریکایی را با همه‌ی خصوصیات تاریخی، سیاسی و فرهنگی‌اش تبلیغ نماید. 2- ایجاد رقابت بین فیلم‌سازان هالیوود؛ به منظور ابتکار، خلاقیت و خلق صحنه‌های خارق‌العاده و بالطبع جذب مخاطب بیشتر از سراسر دنیا. 3- توسعه‌ی صنعت سینمای هالیوود که کاملاً تحت سیطره‌ی صهیونیسم و شبکه‌ی فراماسونری بود.
انتخاب اکثر فیلم ها در این جشنواره و برای مثال "مهلکه 8 مارس ساخته "کاترین بیگلو" " Kathryn Ann Bigelow" به عنوان برنده اسکار در سال 2010 نیز نشان از سیاسی بودن این جایزه دارد. این فیلم که با کمک های مالی پنتاگون و کاخ سفید ساخته شده است، در مضمون خود سعی در القای این مطلب دارد که حملات تروریستی در عراق وابسته به جریانات شیعی و نیز سپاه پاسداران ایران است.
در واقع سخن از این مطلب است که اگرچه عرصه المپیک نیز از نفوذ قدرت های بزرگ در امان نیست، اما مدال المپیک گرفتنی است. نا داوری ها برای محروم ساختن ورزشکاران ایرانی نیز نشان از جنگ ورزشکاران برای اخذ مدال است. اما انتخاب یک فیلم ایرانی برای دریافت چنین جایزه ای با چنین سابقه ای جای سوال دارد؟ همین مطلب است که از ارزش آن می کاهد.
نکته افتراق دیگر میان عرصه المپیک و جایزه اسکار در ظهور و بروز ارزش ها نهفته است. در واقع دم زدن از ایران بدون در نظر گرفتن ارزش های مورد دفاع ایرانیان و تلاش برای تعالی این ارزش ها بی معناست.
در المپیک ورزشکار تلاش می کند قهرمان شود تا اهتزاز پرچم مقدس جمهوری اسلامی را در بالای سر خود ببیند و با این پرچم دور افتخار بزند و سرود ملی را زیر لب زمزمه کند اما نامزدان اسکار در مراسم فرش قرمز حاضر می شوند درحالی که تنها چیزی که از آن ها معلوم نیست ارزش های مورد احترام ایرانیان است.
در المپیک دختران قهرمان ایرانی نماد زن پاکدامن مسلمانند، در حالی که در اسکار زنان شرکت کننده ایرانی نماد ساختارشکنی و بی اهمیت جلوه دادن ارزشها.
و در پایان ورزشکاران در المپیک برای موفقیت از مولای متقیان علی (ع) یاری می جویند و خود را پیرو فاتح خیبر می دانند. ولی اصغر فرهادی پیش از اسکار جایزه گلدن کلوب را از دستان رقاصه شیطان پرست، مدونای صهیونیست دریافت می کند و در نطق خود در مراسم اسکار، در سخنانی به صورت تلویحی، نظام جمهوری اسلامی را به علت مقاومت در راه پاسداری از ارزش ها به عدم احترام به فرهنگ ها و تمدن ها و کینه ورزی متهم می کند.
سخنان فرهادی به این شرح است: " در این لحظه ایرانیان بسیاری در سرتاسر جهان در حال تماشای ما هستند و من می‌توانم تصور کنم که بسیار خوشحالند. آن‌ها خوشحالند نه فقط به خاطر یک جایزه مهم یا یک فیلم یا یک فیلمساز. بلکه به این خاطر که در زمانی که سخن از جنگ، تهدید، و خشونت میان سیاستمداران در تبادل است نام کشورشان ایران از دریچه باشکوه فرهنگش به زبان می‌آید و به گوش می رسد. فرهنگی غنی و کهن که زیر غبار سنگین سیاست پنهان مانده. من با افتخار این جایزه را به مردم سرزمینم تقدیم می‌کنم. مردمی که به همه فرهنگ‌ها و تمدن‌ها احترام می‌گذارند و از دشمنی کردن و کینه ورزیدن بیزارند."
پایان پیام/
 

کد خبر 161438

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha