«عشق پدر به پسر» و روایت گلابدره ای از مرگ مشکوک پدر

سهراب هادی معتقد است رمان«عشق پدر به پسر» اثری منتشر نشده از سیدمحمود گلابدره‌ای که نزد وی به امانت گذاشته شده، شاید پرده‌برداری از حقیقتی باشد که صحت و سقم آن هیچ گاه مشخص نشد.

سهراب هادی، نقاش و از دوستان زند‌ه‌یاد سیدمحمود گلابدره‌ای، نویسنده فقید با بیان این مطلب به خبرنگار شبستان، گفت: من و گلابدره‌ای سال‌های زیادی با هم دوست بودیم، خاطرات مشترک زیادی داشتیم و رازهای بسیاری درباره زندگی هم می‌دانستیم.

 

وی با بیان اینکه رمان «عشق پدر به پسر» که از سال 1385 نزد من به امانت است شاید پرده‌برداری از حقیقت تلخ زندگی گلابدره ای باشد چرا که پس از مرگ پدرمرحوم گلابدره ای عده ای تهمت های ناروایی را در این زمینه به وی روا داشتند.

 

 وی با بیان اینکه گلابدره‌ای همیشه به من می‌گفت «من دال دل دماوندم»، عنوان کرد: حتی اولین رمانی که بعد از معرفی گلابدره‌ای توسط حسن منتظرقائم از طرف او به من ارایه شد رمان دال بود و دال پرنده‌ای در اوج دماوند است که معمولاً در دام هر صیادی گرفتار نمی‌شود. این رمان پر از کلمات و ریتم‌ها بود و نشان دهنده سبک خاص این نویسنده.

 

وی همچنین درباره رمان «عشق پدر به پسر» گفت: این رمان فضایی هزار تو مانند آثار بورخس دارد و در زمانی سیال سیر می‌کند، یک صحنه از رمان انتقاد از رستم است که چرا سهراب را نمی‌شناسد و شاید به نوعی انتقاد از فردوسی باشد چرا که آیین سهراب‌کشی پس از فردوسی شکل می‌گیرد.

 

هادی اضافه کرد: دراین رمان گلابدره‌ای که در زمانهای سیال سیر می کندوقتی به زمان حال می رسد به پدرش اقتدا می‌کند و شاید این اقتدار پاسخی به رنج‌های زندگی او و تهمت های باشد که به وی روا داشته شده است.

 

وی در بخش دیگری از سخنان خود به رمان «سرنوشت بچه شمرون» اشاره کرد و گفت: این رمان، اثر دیگری از گلابدره ای است که درآمدی برعشق پدر به پسر است. در این کتاب نویسنده به نوعی به تداعی زیبای این منطقه و آلوده نبودن آن می پردازد و باغ‌های گلابدره را در آن به تصویر می‌کشد، به گونه‌ای که وقتی مادرش کتاب را می‌خواند می‌گوید :«تو اینها را از کجا می‌دانی». و او به نوعی در این اثر از بچه‌های شمرون و پاکی آنها دفاع می‌کند.


گلابدره‌ای وفادارترین شاگرد جلال آل احمد

هادی سپس خاطرنشان کرد: درون‌مایه اصلی «عشق پدر به پسر» که در آن گلابدره‌ای به شدت به شخصیت مادرش احترام می‌گذارد، نوعی خدمت‌گذاری و احترام بزرگترهاست .همچنین او دلبستگی خود را به جلال آل احمد یادآوری می‌ کند؛ جلالی که روزگاری استاد او بود و نثری کوبنده و مقاومت‌برانگیز راپایه گذاری کرد و در این زمینه باید گفت شاید گلابدره‌ای وفادارترین شاگرد جلال در این زمینه باشد.

 

این هنرمند در ادامه سخنان خود به ذکر خاطره ای از مرحوم گلابده ای پرداخت: چند سال پیش در مراسم افطار در موزه هنرهای معاصر فلسطین بزرگداشتی برای محمود درویش برگزار شده بود که من بعد از مدتها گلابدره ای را نیز در آنجا دیدم. در آن زمان چند جلد کتاب در دستش بود که یکی از آنها با عنوان "آقاجلال" را به من داد، از او پرسیدم آیا در این اثر حق جلال را ادا کرده است پاسخ داد جلال بر گردن تاریخ معاصر و ادبیات معاصر حق دارد و من در حد توان از مبارز بودن او دفاع کردم.

 

وی همچنین عنوان کرد: گلابدره‌ای دو پسر به نام پویا و پیمان از یک زن سوئدی داشت که بعد از انقلاب از او جدا شده بود و بچه‌ها را نیز با خودش برده بود و جالب این است که در یک بخش عمده‌ای از کتاب عشق پدر به پسر گلابدره‌ای از همسرش شکوه می‌کند که چرا بچه‌ها را با خودش برده است و او را از حق دیدن بچه‌هایش محروم کرده؛ چرا که یکی از حسرت‌های بزرگ زندگی گلابدره‌ای ندیدن فرزندانش بود و من حتی بعد از مرگ او پسرانش را در مسجد جوادالائمه دیدم و به آنها گفتم شما از این نوشته پدرتان باخبر نیستید. او در این نوشته شما را دعوت به خیر و صلاح کرده و رسالت پدری‌اش را به انجام رسانده است.

 

وی در پایان درباره انتشار این اثر عنوان کرد: قرار است مجلس بزرگداشتی در خانه هنرمندان برای گلابدره‌ای گرفته شود که من در آن مجلس درباره این کتاب طرح موضوع خواهم کرد و حتی با آقای خلیلی که وصی ادبی سیدمحمود گلابدره‌ای است، مشورت می‌کنم و سپس بعد از صفحه‌آرایی و خوانش مجدد کتاب که البته توسط خودم صورت می‌گیرد این کتاب را که در 200 صفحه رقعی، دست‌نوشته به من سپرده شده را به انتشار می‌رسانم.


پایان پیام/

کد خبر 161384

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha