به گزارش خبرنگار سیاسی شبستان، ساعت 11 صبح امروز سهشنبه 17 مرداد است، صحن مجلس قدیم تقریبا پر است و خبرنگاران تقریبا تمام صندلیها را پر کردهاند. علیرغم اینکه ساعت برنامه 10 و 30 دقیقه اعلام شده است اما هنوز خبری از شروع برنامه نیست و عدهای در جایگاه هیئترییسه مشغول فراگیری هستند. در صندلیهای ردیف جلو، مدیرعاملان، مدیرمسئولان و خبرنگاران پیشکسوت در کنار جوانفکر مشاور مطبوعاتی رییسجمهور تشنهاند.
سمت چپ جایگاه هیئترییسه عکسهایی از شهدای عرصه خبر با دسته گلها قرار گرفته است.
ساعت 11 و 17 دقیقه است، رییسجمهور همراه با سیدمحمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جوانفکر، مشاور مطبوعاتی رییسجمهور وارد میشوند و رییسجمهور در ابتدای ورود به شهدای رسانه ادای احترام میکند و سپس در جمع خبرنگاران حاضر میشود.
احمدینژاد قبل از نشستن دستی برای همه حضار تکان داد و بعد بر روی صندلیاش نشست.
برنامه رأس ساعت 11 و 20 دقیقه و با سرود جمهوری اسلامی ایران و سپس تلاوت قرآن آغاز میشود. حیدری، مجری معروف تلویزیون در اینجا نیز مجری بود و با این بیت شعر برنامه را آغاز کرد:
آوای خوش هزار تقدیم تو باد سرسبزترین سلام تقدیم تو باد
گویند لحظهای است روییدن عشق آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد
امروز به مناسبت روز خبرنگار بود قرار بود خبرنگاران دغدغههایشان را مطرح کنند که اولین آنها اسماعیل شفیعی سروستانی، روزنامهنگار پیشکسوت بود که با اشاره به مشکلات رسانهها از کمبود کاغذ برای نشریات انتقاد کرد و گفت: به عنوان یکی از مدیران مسئول مجلات مذهبی اعلام میکنم که تا ماه مهر بیشتر نمیتوانم مجله را انتشار دهم زیرا مشکل کاغذ داریم.
آمنه ذبیحزاده، خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان خبرنگار بعدی بود که درددلهایش را مطرح کرد و سخناناش را با دعای معروف رییسجمهور که همواره در ابتدای سخنانش ایراد میکند، آغاز کرد.
ذبیحزاده از رییسجمهور خواست فضای آزاد برای نقد از مسئولان و دولتیها را فراهم کنند و گفت: چند سال پیش گزارشی با این عنوان که آیا خون مسئولان از خون مردم رنگینتر است، تهیه کردیم و در روز اهدای خون به سراغ هیئت دولت رفتیم و نتیجه گزارش این بود که خون مسئولان از خون مردم رنگینتر نیست اما مسئول مربوطه من را به مدت یک ماه از کار تعلیق کرد.
این خبرنگار که این دغدغه خود را گلایه همه خبرنگاران عنوان کرد و گفت: آقای رییسجمهور هدیه را تقدیم میکنند نه اینکه افراد برای گرفتن آن هدیه صف بکشند و بعد هم مشخص شود که اسم عدهای است و اسم عدهای نیست.
این سخنان ذبیحزاده با تشویق یکپارچه حضار همراه شد که همین باعث شد حیدری، مجری برنامه به ذبیحزاده اعلام کند که وقتتان تمام است اما ذبیحزاده نیز تأکید کرد که امروز روز ما خبرنگاران است و این حرف نیز مورد تشویق حضار قرار گرفت.
عادل علیبازی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران نیز از دیگر خبرنگاران بود که پشت تریبون قرار گرفت و اینگونه آغاز کرد که یک روزنامهنگار ساده بوده است که از شهرستان به تهران آمده است و با حمایت جوانفکر امروز در اینجا خدمت رییسجمهور رسیده است.
علیبازی خطاب به رییسجمهور گفت: وام مسکنی که برای متأهلین در نظر گرفتهاید مجردها را نیز در اولویت قرار دهید، البته مجردها قول دادند که زود متأهل شوند و گفتهاند حتی تعهد محضری هم میدهند که زود متأهل شوند.
علیبازی همچنین با اشاره به احمدینژاد گفت: من دیواری کوتاهتر از شما ندیدم که دغدغهام را بگویم و شاید اینجا فرصت بیان دغدغهها باشد همانگونه که در شورای نگهبان به جرم دفاع از اختیارات رییسجمهور و یک سؤال کوتاه از سخنگوی شورای نگهبان من را از جلسه بیرون کردند.
مهدی پورصفا، خبرنگار خبرگزاری فارس نیز حمایت رییسجمهور از رسانهها را برای پیروزی جنگ در جبهه حق علیه باطل خواست.
سینا علیمحمدی، خبرنگار جام جم به جای بیان دغدغههایش قطعه شعری را با این مضمون خواند: آبیترین بارانیام را میپوشم و به فرودگاه میروم، حقیقتاش این است جمعهها، ابرها سبکترند و آدمها اسب حتی مورچهها خوشحالترند، میگویند امروز صبح زود از بالاترین نقطه فرود میآیید و لبخند میزنید و جهانیترین تیتر دنیا را منتشر میکنید، جانت حق.
عبدالمطهر محمدخانی، خبرنگار مهر نیز از باب دیگر سخنانش را در قالب انتقاد بیان کرد و گفت: خاطرم است آقای احمدینژاد در زمانی که در شهرداری تهران بودید از رسانههایی که منتقد شهرداری بودند، تشکر میکردید اما در حال حاضر یک قیچی دولبه این انتقادات را تهدید میکند.
محمدخانی یک لبه این قیچی را معاونان رییسجمهور، وزرا و مسئولان دفتر وی عنوان کرد و گفت: شاید رکورددار شکایت از رسانهها مسئولان و معاونان دولت هستند که حضور در دادسرا فرهنگ و رسانه برای آنها جزء برنامه هفتگی شده است.
بنا بر اظهارات محمدخانی، لبه دوم این قیچی رسانههای دولتی به ویژه رسانه تحت اختیار مشاور مطبوعات رییسجمهور است که باعث شکاف در میان جریان اصولگرا شده است.
وی همچنین ادامه داد: آقای حیدری مجری برنامه در ابتدای جلسه از تعامل شما با رسانهها تشکر کردند که باید اینگونه هم بود چون شما دو سه ماهی یک بار با وی مصاحبه مطبوعاتی دارید و این در حالی است که با هیچ رسانه اختصاصی چنین مصاحبههایی را ندارید.
خانم مهرانفر، خبرنگار دولت شبکه خبر با سرآسیمگی پشت تریبون قرار گرفت و با ذکر خاطراتی از کودکیاش و اینکه خبرچین فامیل بوده است، جهشی به دوران بزرگسالیاش زد و خاطرهاش را اینگونه تعریف کرد در انتخابات ریاستجمهوری 84 سوژهای را به من داده بودند که از تمامی ستادهای انتخاباتی گزارش تهیه کنم و اولین ستاد خبری را که برای تهیه گزارش انتخاب کردم و به ستاد وی رفتم. اولا اینکه ستاد وی ساختمانی در خیابان میرداماد بود که وقتی من خواستم وارد شوم نگهبانها و مسئولان آنجا انگار که مسئولان دفتر ریاستجمهوری هستند با من برخورد کردند و انگار کارمند دفتر ریاستجمهوری بودند و رییسجمهور بالای سر آنها نشسته بود، خلاصه با هر تلاشی بود وارد شدم و بعد از بحثهای طولانی وارد انبار آنها شدم که در انبار آنها پوسترهایی با رنگ و لعاب خاص وجود داشت و با خودم گفتم قطعا این آقا رییسجمهور است.
بعد از این گزارش، به ستاد انتخاباتی جنابعالی در خیابان جمهوری رفتم دیدیم یک موکت نمدی و یک کلمن پلاستیکی بود و سه چهار نفر نشستهاند و کار میکنند و وقتی به آنها گفتم ستاد انتخاباتی آقای احمدینژاد کجاست، گفت همین جا و تعجبم کردم و مایه تعجب بیشتر من کاغذهای A4 بود که به عنوان پوستر استفاده میشد و همان لحظه گفتم خدا را شکر یک هفته سر کارند بعد میروند اما لحظهای که آرای انتخابات ریاستجمهوری نهم را خواندم و شما پیروز انتخابات شدید به آن بچهها فکر کردم که آنها چقدر خوشحال هستند.
مهرانفر ادامه داد: ما خبرنگاران همانند شنهایی هستیم که باقی هستیم.
حامد فتاحی، خبرنگار فضای مجازی نیز دغدغههای خود را از باب پروندهها و بازداشتیها بیان کرد و گفت: میخواهم از احمد شریعت، وبلاگنویس ولایی که از اول ماه رمضان تا الان در بند اوین است و مادر وی روز 15 مرداد سالروز تولد وی به ما اساماس داد که اولین سال است که احمد در کنار من نیست و اما این اساماس مادر احمد با قطعیشدن حکم بازداشت ؟؟؟ وبلاگنویس و همچنین فرار آقازادهای که با حملات موهناش در زمان اغتشاشات 88 تحت تعقیب بود، همراه شد.
فتاحی با اشاره به جلسه احمدینژاد در جمع دانشجویان گفت: در آن جمع اعلام کردید که در آرزوی یاران 84 خود هستید، پس بگذارید این جسارت را کنم و بگویم در این آرزو نباشید زیرا اگر اراده کنیم آنها میآیند.
مصطفی حقگو، عکاس خبری به نمایندگی از جمع عکاسان اینگونه سخن گفت: عکسهای من دروغ نمیگویند و سکوت میکنند همانند سکوت بعضی اوقات تو /عکسهای من پنجرهای است و هزار توی حقیقت را مینگرد و تصویر حقیقت نه تنها امروز بلکه فردا نیز در هیچ تاریکخانهای کتمانشدنی نیست/
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنران بعدی بود که با اشاره به فعالیتهای این وزارتخانه برای تسهیل امور خبرنگاران داشت.
در ادامه کلیپی در مورد پوشش خبری سفرهای استانی رییسجمهور پخش شد.
رییسجمهور سخناناش را با دعای معروف آغاز کرد و در ادامه سخناناش گفت: من همه را دوست دارم، عیب من این است که همه مردم را دوست دارم.
در این هنگام، خبرنگاری که گویا از خبرنگاران فضای مجازی بود، بلند شد و گفت آقای دکتر ما نیز شما را دوست داریم.
مردوخی نیز این را گفت و رییسجمهور خطاب به وی گفت آقای مردوخی یک ملت است.
اما در این میان خبرنگاران که بین سخنان رییسجمهور مطالبشان را مطرح میکردند خواستار برگرداندن خواهر و برادر فرار کرده به انگلیس شدند و در ادامه گفتند استوانه را بیاورید.
اما عکاس خبری از گوشه صحن مجلس بلند شد و گفت در روز خبرنگار خبرنگاران هنرمند یعنی عکاسان دیده نشدند و متأسفم که در اینجا نمایندهای از عکاسان صحبت نکرد.
رییسجمهور گفت: عکاسان و خبرنگاران در روز خودشان نیز مشغول فعالیت هستند و انشاءالله امسال جلسهای میگذاریم و با افتخار خدمت شما هستیم.
خبرنگار خانمی در گوشهای دیگر به رییسجمهور گفت: شرط متأهل بودن برای وام مسکن ناعادلانه است.
رییسجمهور هم در جواب به این خبرنگار گفت: راست میگویید برای خانمها ناعادلانه است چون نمیتوانند اقدامی کنند. در پی سؤالات متعدد خبرنگاران در مورد سایت Saman رییسجمهور از وزیر ارشاد خواست تمهیدی در این زمینه بیندیشد.
اما پایانبخش سخنان رییسجمهور در این جلسه اشاره وی به خاطره مهرانفر بود و گفت: این یک سند روشن و قطعی است که کار خبرنگاری از بدو تولد کار سخت و زیانآوری است.
پایانبخش مراسم امروز عکس یادگاری خبرنگاران با رییسجمهور در جایگاه هیئترییسه مجلس قدیم بود.
پایان پیام/
نظر شما