به عمل کار برآید...

برخورد و تقابل با مطبوعات در کشور ما قدمتی به اندازه تاریخ آن دارد و از زمان انتشار اولین روزنامه‌ها در عصر قاجار، موضوع توقیف نیز همزمان طرح شده است.

خبرگزاری شبستان: خبرنگاران و روزنامه نگاران در هر جامعه، بخشی از جمعیت نخبه را تشکیل می‌دهند که از شأن و منزلتی منحصر به فرد برخوردارند. نخبگانی که به واسطه توانایی شکل دادن به افکار عمومی، از قدرتی بلامنازع سود می‌برند و همیشه این پتانسیل را داشته‌اند که احزاب و سیاستمدارن را به چالش بکشند و به عنوان زبان گویای مردم عمل کنند. به واقع مطبوعات بخشی مهم و در عین حال لاینفک از جامعه مدنی محسوب می‌شوند که اساسا تصور جامعه مدنی‌ بدون آنها غیرممکن است. مطبوعات در ایران امروز هم از این قاعده مستثنی نیستند و در شکل دهی به افکار جامعه ایرانی نقشی حائز اهمیت دارند. اما خبرنگاران و روزنامه نگاران در کشور ما خزان و بهار‌های بسیاری را تجربه کرده‌اند که البته سهم اولی به مراتب بیشتر بوده است. به واقع برخورد و تقابل با مطبوعات در کشور ما قدمتی به اندازه تاریخ آن دارد و از زمان انتشار اولین روزنامه‌ها در عصر قاجار، موضوع توقیف نیز همزمان طرح شده است. در عصر پهلوی هم که روزنامه نگاران و خبرنگاران اگر درباری نبودند عایدی جز شکنجه و زندان نداشتند و تنها به صورت زیز زمینی امکان فعالیت برای روزنامه نگاران انقلابی وجود داشت.
 

اما با پیروزی انقلاب اسلامی این وضعیت تفاوت چشمگیری یافت و آزادی‌های غیرقابل انکاری به مطبوعات، خبرنگاران و روزنامه‌ها داده شد که البته میزان این آزادی در دوران‌های مختلف متفاوت بود. در بین سال‌های پیروزی انقلاب اسلامی شاید بتوان 8 سال ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی را، دورانی دانست که خبرنگاران و روزنامه نگاران آنطور که باید و شاید از آزادی برخوردار نبودند. بررسی فضای مطبوعاتی کشور و وضعیت توقیف مطبوعات بین سال‌های 1368 تا 1376 به خوبی نشان می‌دهد، کسانی که اکنون ژست دموکراتیک به خود می‌گیرند و از باز کردن فضای سیاسی کشور دم می‌زنند، در زمان خود نقش اول را در انسداد فضای سیاسی ایفا می‌‌کردند و با بردن مطبوعات به محاق هیچ عتاب و انتقادی را حتی در چهارچوب قانون بر نمی‌تابیده‌اند. روزنامه جهان اسلام تنها یکی از نشریاتی است که در دوران سازندگی توقیف شد. همچنین برخورد با نویسندگان و کسانی که نسبت به دولت آقای هاشمی رفسنجانی انتقاد داشتن، در این 8 سال شیوه‌ای مألوف بود. به همین مناسبت بود که افرادی نظیر مرحوم عزت الله سحابی و عباس عبدی در دولت سازندگی به دلیل انتقاد از عملکرد دولت به زندان افتادند. البته اینها تنها حربه‌های دولت آقای هاشمی رفسنجانی برای مقابله با مطبوعات و نویسندگان نبود. دولت‌های پنجم و ششم اساسا از هر گونه کمک دولتی به روزنامه‌های منتقد ممانعت می‌کردند و نشریه‌های دانشجویی را هم با اهرم فشارهای مختلف به محاق برده بودند.
در مجموع صدور مجوز انتشار نشریات، سالانه بیش از شست یا هفتاد مورد را شامل نمی شد. حمایت های صورت گرفته به طور عادلانه توزیع نمی‌شد. این حمایت ها شامل سهمیه کاغذ، اختصاص یارانه و آگهی ها و... می شود. نشریاتی که خودی به حساب می آمدند و نشریات غیر خودی سهم یکسانی از این حمایت ها نداشتند. همچنین سیاستهای غیر رسمی ای که اعمال می شد همواره در جهت محدود کردن نشریات صورت می گرفت. اقداماتی چون جلوگیری از انتشار نشریه پس از صدور مجوز آن، ممیزی نشریات و جلوگیری از چاپ بخش هایی از مقالات و... تنها بخشی از محدودیت‌هایی بود که در دولت سازندگی بر مطبوعات کشور تحمیل می‌شد.
به واسطه همین اقدامات و ثبت آنها در تاریخ است که اساسا ژست‌های رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، لااقل برای آنان که به آلزایمر سیاسی مبتلا نشده‌اند، محیرالعقول می‌نماید.
رئیس مجمع تشخیص چندی پیش در دیدار جمعی از دبیران سازمان‌های غیردولتی و جوانان فعال سازمان‌های مردم نهاد کشور، انتقادات صریح و البته در چارچوب قانون را برخاسته از طبیعت دوران جوانی خوانده بود و با اشاره به الزام وجود این صراحت برای هوشیار ساختن مسئولین ادعا کرده بود که اگر به مردم و جوانان میدان و فضا برای انتقاد سالم و فعالیت داده نشود، این انتقادات خاموش نخواهد شد و چه بسا به محفل‌های خانگی و زیرزمینی کشیده شود. اظهاراتی که شنیدن آن از هر کسی جز رئیس دولت سازندگی‌، می‌تواند تأثیرگذارتر باشد.
 

در دوران اصلاحات هم وضع از این بهتر نشد. هرچند که خاتمی با شعار آزادی و جامعه مدنی سر کار آمد، اما در عمل نشان داد که نمی‌تواند کوچکترین انتقادی را تاب آورد. هرچند که در آن مقطع اکثریت قریب به اتفاق روزنامه‌ها کاری جز مجیزه گویی دولت خاتمی نداشتند اما خاتمی همان چند نشریه ارزشی و البته منتقد آن دوران را یا توقیف کرد و یا به تعطیلی کشاند. نشریه‌هایی نظیر شلمچه، جبهه، صبح دوکوهه و... در زمره مطبوعاتی قرار می‌گیرند که خشم خاتمی دامن‌گیرشان شد. اساسا آنچه هم که در فضای سیاسی کشور به توقیف فله‌ای مطبوعات مشهور شده است در زمان رئیس جمهور اصلاح طلب رخ داد. فضایی که از اوایل سال 1379 آغاز شد و تا انتهای دولت خاتمی ادامه یافت.
 

اما به واقع بیشترین قدرت مانور را روزنامه نگارن و خبرنگاران و در مجموع مطبوعات، در دولت‌های نهم و دهم داشته‌اند. زمانی که هیچ روزنامه‌ای با شکایت دولت توقیف نشد و اگر هم توقیفی رخ داد نه از جانب دولت بلکه از جانب دیگر ارگان ها بود. همچنین تنها ظرف سه سال از دولت دهم به بیش از 950 نشریه مجوز نشر داده شد. رقمی که با مجوز‌های ارائه شده در دولت سازندگی به هیچ وجه قابل قیاس نیست. افزون بر این چند سال پیش، درست در چنین روزی و در 17 مرداد ماه و همزمان با روز خبرنگار، تمامی شکایت‌های ارگان‌ها و سازمان‌های دولتی از رسانه‌ها به دستور رئیس دولت پس گرفته شد تا دولت خدمتگزار هم به خبرنگاران و شأن آنها ادای احترام کرده باشد و هم نشان داده باشد که « به عمل کار برآید به سخنرانی نیست»
پایان پیام/
 

کد خبر 160434

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha