سایه روشن نبرد اطلاعاتی

چه کسانی با کدام رفتارها نفوذ و قدرت اطلاعاتی ما را رقم زده اند و متقابلا کدام رفتارها باعث نفوذ حریف شده است؟

به گزارش خبرگزاری شبستان، روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود با عنوان «سایه روشن نبرد اطلاعاتی» به بررسی وسعت نفوذ ایران در نبرد اطلاعاتی با حریفان پرداخته است و با این نگاه که حوزه نفوذ مربوط به اجزایی از دولت و مجلس و مجمع تشخیص و قوه قضائیه و شهرداری باشد یا چهره ها و گروه های بیرون از مراکز رسمی قدرت که به قلم محمد ایمانی نوشته شده است و در این گزارش مشروح این مقاله آورده شده است.

وسعت نفوذ ایران در نبرد اطلاعاتی با حریفان تا کجاست؟ جمهوری اسلامی در زمینه مباحث استراتژیک نظیر جنگ نرم، نبرد نامتقارن و جنگ اطلاعاتی تا کجا پیش رفته و متقابلا محیط داخلی ما از چه منافذی می تواند آسیب پذیر باشد؟ چه کسانی با کدام رفتارها نفوذ و قدرت اطلاعاتی ما را رقم زده اند و متقابلا کدام رفتارها باعث نفوذ حریف شده است؟

1-پایگاه هوایی تمپا در ایالت فلوریدا روزهای سوم تا ششم مردادماه جاری (24 تا 27 ژوئیه) میزبان «بازی نفوذ رقابتی» بود که از سوی گروه جنگ نامتقارن ارتش آمریکا -AWG- ترتیب یافت و 130نخبه سیاسی و نظامی و اطلاعاتی در آن شرکت جستند. هدف، درک آسیب پذیری های آمریکا در بحران هایی نظیر سوریه بود و بازیگران کوشیدند با به حداقل رساندن «غرور»، «نفوذ» خود را حداکثری کنند.

توماس گلندر افسر عملیاتی گروه AWG در جریان این برنامه 4 روزه با اشاره به حضور نافرجام نظامی در عراق و افغانستان گفت «ما با وجود 11سال زد و خورد و درگیری در مناقشات عراق و افغانستان هنوز پاسخ بسیاری از مشکلات را در خاورمیانه نمی دانیم.» آمریکا از سال 2006 کوشیده تا رهیافت اطلاعاتی را چاشنی نظامی گری کند و به ابزار قدرت خود «دقت» و «نفوذ» بخشد. سیاستمداران و نظامیان آمریکایی در عراق و افغانستان مناره دزدی کردند بدون آن که چاله ای برای آن کنده باشند. به تعبیر یوشکا فیشر در روزنامه زودویچه سایتونگ، «عراق به مدد بوش و چنی و رامسفلد، دوست ایران شد و حتی شاید بتوان مجسمه آنها را در ایران نصب کرد»!

7 مرداد 1390 روزنامه گاردین گزارشی را منتشر کرد که به هم ریختگی آمریکا را روایت می کرد. گاردین آن روز نوشت «ژنرال پترائوس رئیس فعلی سازمان سیا علاقمند است داستان را از زمانی بازگو کند که یک ژنرال 4 ستاره در عراق بود. اوایل سال 2008 اس ام اس یک سردار ایرانی به پترائوس داده شد... پترائوس به شدت نیاز داشت به او گوشزد شود که تلاش های نظامی و دیپلماتیک آمریکا در عراق و لبنان و سایر نقاط خاورمیانه توسط سپاه قدس زیر نظر ژنرال قاسم سلیمانی به تحلیل برده می شود... به گفته صالح مطلک، مقامات عراقی سلیمانی را به شکل یک فرشته می بینند و با او رایزنی دارند... اما یکی از مقامات بلندپایه آمریکایی می گوید او هراس انگیز است، همه جا هست و هیچ جا نیست... او در هماهنگی همه گروه ها و تشکیل دولت جدید عراق نقش داشت. بسیاری از مقامات آمریکایی، چند سال اخیر را صرف توقف کار افراد وفادار به سپاه قدس کرده و مبهوت کارهای آنها هستند. یک مقام بلندپایه ارتش آمریکا می گوید من اگر سلیمانی را ببینم، خیلی ساده از او خواهم پرسید که از ما چه می خواهد؟».

2- چهار سرویس جاسوسی و اطلاعاتی شامل سازمان سیا، ام آی6 انگلستان، موساد و استخبارات سعودی ضربات راهبردی سهمگینی از جمهوری اسلامی و قدرت اطلاعاتی آن خورده اند. از انهدام شبکه جاسوسی و سیاسی- امنیتی این سرویس ها در جریان فتنه 88 و شکار ریگی و پهپاد سازمان سیا در منطقه کاشمر بگیرید تا ضربات سنگینی که در منطقه نصیب این سرویس های جاسوسی شد. 16ماه پس از تلاش سردرگم آمریکا علیه حاکمیت سوریه، روزنامه فیگارو هفته گذشته خبر داد «با شکست آمریکا در سوریه، کاخ سفید تلاش دارد مسئولیت این ناکامی را به گردن سازمان سیا بیندازد تا بلکه بتواند خود را از گرداب نجات دهد.

کاخ سفید سازمان سیا را در فقدان تحلیل کافی از وضعیت داخلی و اپوزیسیون سوریه مقصر می داند.» 24 تیرماه گذشته نیز روزنامه گاردین از جلسه محرمانه کمیسیون اطلاعات و امنیت پارلمان انگلیس خبر داد و یادآور شد «جان ساورز رئیس MI6 در این نشست که رئیس مقرهای ارتباطی دولت نیز حضور داشت، از ناکامی در خاورمیانه گفته است: تمرکز بیش از حد روی موضوعاتی نظیر القاعده موجب غفلت ما از مسائل برخی کشورهای عربی خاورمیانه شد. زمانی که خیزش های اسلامی در جهان عرب رخ داد، اشراف ما بر این کشورها رو به کاهش بود.»

45 روز پیش از گزارش محرمانه ساورز که جزئیات آن منتشر نشد، روزنامه صهیونیستی هاآرتص به طور سربسته از ناکامی موساد مقابل ایران نوشت. آریل شاویت در این تحلیل که 10 خردادماه جاری منتشر شد، تصریح می کند «سرویس موساد پس از 10 سال تلاش مخفیانه در برابر ایران و برنامه هسته ای آن شکست خورده است... از همان آغاز هم این یک ماموریت بالاتر از خطر و محال برای موساد به نظر می رسید.

اسرائیل به رغم برخی موفقیت های ظاهری در زمینه ترور و حملات ویروسی به سانتریفیوژها، در این رویارویی شکست خورده است. ایرانی ها توانستند در این دوره بر همه تنگناها غلبه کرده و نشان دهند که از طرف مقابل خود زیرک تر بوده اند. ایرانی ها در این 10سال، خط قرمز غرب و در صدر آنها اسرائیل را پشت سر گذاشتند و تا آستانه توانایی هسته ای پیشرفت کردند. دیگر خرگوشی باقی نمانده که شعبده باز آن را برای مجازات ایران از کلاهش بیرون آورد.»

اما احتمالا گزارش هفته گذشته پایگاه میدل ایست آن لاین، گویاتر و رساتر باشد، آن جا که علت برکناری امیر مقرن از ریاست استخبارات سعودی را به 4 شکست بزرگ این سرویس اطلاعاتی مقابل ایران نسبت داد. میدل ایست آن لاین به گسترش نفوذ بی سابقه ایران در عرض و طول خاورمیانه پرداخته و خاطرنشان می کند «برکناری امیر مقرن و جایگزینی بندربن سلطان، نشانه شکست سعودی در قضایای عراق و لبنان و بحرین و یمن از ایران است. قضیه ایران و نفوذ روزافزون آن در منطقه و تحولات سوریه ملک عبدالله را به تکاپو واداشته است... آمریکایی ها نیز به وی توصیه کردند مقرن را برکنار کند... پرونده عراق نخستین پرونده ای بود که ریاض در آن شکست خورد.

عربستان نه تنها نتوانست ایاد علاوی را به قدرت برساند بلکه در برابر قدرت نوری مالکی و نفوذ ایران دست بسته نشسته و شاهد از دست دادن یک به یک جبهه های خود در عراق است... ایران همچنین توانست به کمک حزب الله، سعد حریری هم پیمان عربستان را در لبنان از قدرت برکنار کند و دولتی نزدیک به خود را در این کشور روی کار آورد...از طرف دیگر طی 2 سال گذشته نفوذ ایران در یمن به اندازه ای بالا رفته که عربستان تصور می کند ایران همسایه جنوبی اش شده است.

این نفوذ در کل منطقه جنوب یمن مشهود است... از سوی دیگر موفقیت ایران در بحرین و به طور نسبی در منطقه الشرقیه عربستان، چهارمین شکست را برای استخبارات سعودی رقم زده است... ملک عبدالله اکنون روزهای سختی را می گذراند.» البته دور از انصاف است همه تقصیرها به گردن شکسته سران سعودی و استخبارات آن بیفتد در حالی که به عنوان مثال فرید زکریا از مشاوران دولت اوباما مردادماه سال گذشته اعلام کرد «ما در آمریکا سالانه 80 میلیارد دلار برای سازمان های اطلاعاتی خود هزینه می کنیم ولی این سازمان ها برای بحران های جهانی آمادگی ندارند و نتوانسته اند آنها را پیش بینی کنند. آیا ما 80 میلیارد دلار می دهیم که غافلگیر شویم، چنان که در ماجرای 11سپتامبر، نبود سلاح های کشتار جمعی در عراق، بحران اقتصادی جهان و انقلاب های عربی شدیم؟!».
3- محیط سیاست داخلی ما از کدام منافذ می تواند آسیب پذیر باشد؟ شاید سمینار 4 روزه گروه جنگ نامتقارن ارتش آمریکا و بازی برگزار شده با حضور 130کارشناس برجسته در این باره قابل تامل باشد آنجا که نتیجه گرفته می شود تکروی و غرور به قدرت و نفوذ آمریکا آسیب زده است.

نفوذ معنوی - فراتر از نفوذ اطلاعاتی- جمهوری اسلامی ایران در منطقه ره آورد شعارهای استراتژیک، برنامه ریزی مخلصانه و تلاش های توأم با فروتنی و مجاهدت است. و برعکس، در محیط سیاست داخلی رفتارهایی روزنه رخنه و ضربه دشمن است که معطوف به خود محوری، قدرت زدگی، غرور و اباحیگری بر سر شعارها و آرمان ها از سوی رقیبان سیاسی باشد.

سیاست زدگی احزاب و گروه ها و چهره های رقیب، حکایت فیلم شطرنج باز به کارگردانی ساتیا چیت رای است. دو اشراف زاده تنبل هندی در حالی که انگلیسی ها حمله کرده اند، غرق در اعتیاد خود به بازی شطرنج هستند تا آنجا که خیانت همسر و اطرافیان را متوجه نمی شوند و حتی آن هنگام که مهره های شطرنج خود را گم می کنند، باز به هر قیمت بازی را در همان اوضاع جنگی ادامه می دهند.

برخی نقش آفرینان فتنه و آشوب سال 1388- غیر از آنها که مستقیما با سرویس های اطلاعاتی بیگانه مرتبط بودند- دقیقا غرق در سودای قدرت و جاه طلبی و غرور بود که تبدیل به مهره شطرنج سرویس های سیا و موساد و ام آی6 و حتی استخبارات سعودی شدند انتقامی که دشمن زخم خورده، 3 سال پیش از ملت ایران گرفت و در جشن نمایش اقتدار 40 میلیونی خدشه وارد کرد، ماحصل فربهی منیت در سیاستمدارانی بود که نتوانستند مسافتی دورتر از نوک دماغ خویش را بنگرند و این حقیقت انکارناپذیر را که جهان به پیچ خطیر تاریخ رسیده، بفهمند.

قریب 10 ماه دیگر انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود. برخی گروه ها و چهره ها از هم اکنون به شکل پنهان و پیدا فعال شده اند تا گوی سبقت از حریفان بربایند و برخی طیف های دیگر تشجیع می شوند تا بازی ضد انتخاباتی 3 سال پیش را سامان دهند. به تدریج باید درباره این تحرکات نوشت. اما آنچه در این مجال سزاوار یادآوری است، تقاطع محیط سیاسی داخلی و فعل و انفعالات و رقابت های همیشگی آن با جنگ اطلاعاتی و نرم دشمن است. رصدگران سیاسی و اطلاعاتی در جبهه دشمن معتقدند بدون بیرون کشیدن پنجه قدرت خود از زیر پنجه اقتدار ایران، پکیج پروژه های آنان در مناطق گوناگون خاورمیانه تهی از دستاورد خواهد ماند.

آنها می گویند گره بزرگ افتاده در کار غرب، هنگامی گشوده می شود که ترافیک روان سیاست در ایران گره بخورد و قفل شود، شبیه کاری که فتنه گران انجام دادند یا حلقه انحراف در راستای ایجاد بن بست به آن تداوم بخشیدند. اما گروه های هدف مورد طمع دشمن به این دو طیف محدود نمی شود. وحدت شکنان و «خود فربه گران» در هر موقعیتی که باشند، مورد طمعند چرا که گارد آنها نسبت به هرکس که به شرکت سهامی قدرت آنها بپیوندد و ادعای مساعدت و شراکت داشته باشد باز است.

اینجاست که مناطق نفوذ سیاستمداران در عرصه های مدیریت و رسانه و حزب و حلقه و باند، دچار آلودگی و به شدت ویروسی می شود؛ فرقی هم نمی کند این حوزه نفوذ مربوط به اجزایی از دولت و مجلس و مجمع تشخیص و قوه قضائیه و شهرداری باشد یا چهره ها و گروه های بیرون از مراکز رسمی قدرت. مهم برای دشمن رصد چهره ها و محافلی است که حاضرند به خاطر خودشگفتی و خودشیفتگی، لوازم وحدت و منافع و امنیت ملی را زیر پا بگذارند. در سال پیش رو باید منتظر ترورهای نرم دشمن بود. می شود چنان مشی کرد که دشمن نتواند در این نبرد نرم قربانی بگیرد.

پایان پیام/

کد خبر 160039

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha