حرمت شکنی و تغییر ماهیت مساجد رویکرد برنامه های شوم رژیم پهلوی

حرمت شکنی، به انزوا کشاندن و تغییر ماهیت مساجد در راس برنامه های رژیم پهلوی قرار داشت این در حالی است که فعالیت مبارزان انقلابی در مساجد به اصلی ترین پایگاه نهضت موجب شد تا نقش دیرینه مسجد احیا شود.

خبرگزاری شبستان: پیروزی انقلاب اسلامی ایران مرهون تلاش‌ها و زحمات بسیاری از افراد و گروه‌هایی است که در طول چند دهه فعالیت و با ایثار جان و مال خویش، فطرت خداجویی انسان امروزی را به اثبات رساندند. مردم ایران اعم از زن و مرد و پیر و جوان در پرتو فعالیت‌های انقلابی و مذهبی خود در چند دهه اخیر ثابت کردند که رفاه مادی و حتی علم به تنهایی نمی‌تواند فطرت حق‌طلبی انسان‌ها را ارضا کند و نیل به این اهداف و ارضای روح انسان‌، تنها با آمیختن علم و عمل و انجام فرایض دینی و مذهبی و رسیدن به حقایق معنوی ممکن و میسر است.

در طول تاریخ اسلام از مسجد به عنوان پایگاه و محل مناسبی برای فعالیت‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... استفاده می‌شده است. در ایران و بخصوص در دوره پهلوی نیز شواهد، اسناد و مدارک حاکی از شروع بسیاری فعالیت‌های انقلابی از مسجد و دانشگاه است البته در میان دانشگاه‌ها، دانشگاه تهران دارای اهمیت و جایگاه ویژه‌ای است.

اسناد بسیاری تایید می کند که رژیم برای دور کردن جوانان از مساجد و کنترل و مراقبت دقیق بر انجام فعالیت‌های مذهبی و سیاسی در مساجد است. ترس و هراس مقامات رژیم از فعالیت‌های دانشجویی و توجه جوانان و دانشجویان به فعالیت‌های مذهبی و سیاسی نیز از جمله مواردی است که در اسناد مذکور به آنها اشاره شده است، به همین جهت مقامات رژیم و بخصوص ساواک، طرح‌ها و برنامه‌هایی را برای کند کردن فعالیت‌های مذهبی و سیاسی مساجد و به ابتذال کشاندن دانشجویان و دانشگاه‌ها طرح‌ریزی کردند.

به یمن گستردگی تعالیم حیات‌بخش اسلام در زمینه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر امری که خالص و در جهت رضایت و تقرب به خداوند باشد، نوعی عبادت و بندگی محسوب می‌شود. اعتقاد به وحدانیت خداوند و نفی هرگونه شرک، چه در محراب و سجاده، چه در سنگر و جبهه، چه در عرصه علم و فرهنگ، زمانی که در مسیر حق تعالی قرار گیرد، موجب تقرب روح به خداوند است. به سبب همین پیوستگی‌هاست که مسجد، محل سجده در برابر خدا، محراب دارد و فرد با سجده در برابر عظمت الهی به جنگ با شیاطین درونی و بیرونی می‌رود و مسجد، مشهد خونین بهترین بندگان خدا می‌شود.

در مسجد تمام امور عبادی، اعم از سازمان‌دهی و تدارک جنگ، تعلیم دروس قرآنی، حکمرانی و سیاست‌گذاری و قضاوت انجام می‌گیرد. نماز که از فرایض مسلمانان است به جماعت برگزار می‌شود و همبستگی مردم در پنج وقت در مسجد، امکان تبادل اخبار، مباحثات علمی و اخذ تصمیم‌های اجتماعی و سیاسی و ... را فراهم می‌سازد لذا مسجد به وسعت یک مکتب جامع، رسالت جهانی می‌یابد و به مرتبه خانه خدا در روی زمین می‌رسد: ان بیوتی فی‌الارض المساجد.

اما مخالفت با این پایگاه اسلام، سابقه دیرینه‌ای دارد. شگردهای بسیاری برای به انزوا کشاندن مساجد به کار گرفته شده است. دشمنان دین، مسجد را که محل قضاوت، عبادت، تجهیز مجاهدان اسلام، مدرسه علم و تحصیل، محل انجام امور سیاسی و رتق و فتق امور مسلمانان بود، تنها به جایگاه گزاردن نماز مبدل کردند و این همان ترفند دشمنان اسلام بود که آن را در طول تاریخ اسلام و ایران به کار گرفتند.

آیات و روایات بسیاری درباره حرمت و تقدس مسجد وارد شده است، از جمله مساجد از آن خداست، لذا شایسته نیست جز نام خدا در آن خوانده شود؛ مساجد محل امن است، لذا هر که در ان وارد شود، امان دارد. در روایات نیز چنین آمده است: گذرگاه مسجد معبر رحمت و برکات و خیرات و نیز جایگاه فرشتگان است؛ بهترین نقطه هر شهری مسجد آن است.

مطالب فوق‌الذکر از تقدس مسجد و ضرورت حفظ حرمت آن حکایت می‌کند؛ حرمتی که بارها از سوی خاندان پهلوی شکسته شد. خاطره کشتار مردم در مسجد گوهرشاد مشهد در سال 1314 شمسی (مطابق با دوازدهم 1354 ه.ق) سرآمد هتاکی‌های رژیم است که به دنبال تقلید رضاخان از اوامر دیکته شده غرب واقع شد و پس از اعلام تغییر لباس مردم و رواج بی‌حجابی و بی‌بند‌وباری در جامعه، مردم و علما به نشانه اعتراض به پا خاستند و پس از اعتراض عمومی علما و مردم در مسجد گوهرشاد مشهد در جوار امن حضرت ثامن‌الائمه (ع) تجمع کردند و به سخنرانی‌های اسلامی و مهیج عالمان خود گوش فرا دادند.

این واقعه با ورود مأموران به مسجد و به رگبار بستن مردم بی‌گناه به حادثه‌ای خونین منجر شد که در نتیجه، این مکان مقدس توسط مأموران رضاخان به خاک و خون کشیده شد. به دنبال این حرکت، دستور ورود زنان بدون داشتن حجاب به مسجد و تغییر مسجد از حالت عادی به نمایش میز و نیمکت و ... صادر شد.

رژیم که به درستی دریافته بود ریشه و عمق اعتقادات مذهبی در فرهنگ اسلامی سابقه‌ای بس طولانی دارد برای نیل به اهداف خود به هر شیوه‌ای دست می‌یازید.

اهانت دیگر رژیم پهلوی تغییر ماهیت مساجد بود. آنان مساجد را به عنوان بناهای تاریخی (موزه) معرفی می‌کردند که می‌توانست به عنوان پایگاهی برای تبلیغ رژیم مورد استفاده قرار گیرد و سعی بر این داشتند تا مراسم دعا و نیایش برای سلطنت پهلوی، جشن‌های شاهنشاهی و جلسات کانون‌های حزب رستاخیز را نیز در این محل برگزار کنند.

این شیوه به کرات از سوی رژیم تکرار می‌شد ولی با عدم استقبال مردمی و در اعتراض علمای بیدار آن دوران مواجه می‌شد. برای مثال واقعه‌ای در خراسان روی داد که شاهدی بر این مدعاست.

در گرماگرم برگزاری جشن‌های شاهنشاهی نیز مراسمی در بعضی مساجد از جمله مسجد گوهرشاد مشهد اجرا شد که اغلب علمای آگاه آن عصر آن را بی‌آبرویی دانسته در آن شرکت نکردند. این امر ساواک را به قدری خشمگین ساخت که عدم شرکت آنان را اهانت و بی‌حرمتی تلقی کرد.

ایجاد پایگاه‌هایی برای تجمع جوانان مثل سینماها، کانون‌های به اصطلاح هنری، اقدام دیگری در جهت دور کردن مردم از مساجد بود و جالب‌تر آنکه رژیم پهلوی و وابستگان آن، خود به خوبی دریافته بودند که رمز موفقیت مردم و پیروزی آنان در مقابله با حکومت، پر کردن مساجد و مقابله با مراکز فساد است. یکی از نویسندگان روزنامه‌ پیغام امروز در چهاردهم آذر سال 56 عامل پیشرفت نهضت اسلامی مردم ایران را حفظ قداست و حرمت مسجد دانسته و آن را نشانه قدرتمند شدن نهضت معرفی کرده است.

در اوج نهضت اسلامی، اهانت آشکار رژیم به مسجد، پایه‌های حکومت پهلوی را به لرزه درآورد و روند انقلاب را سرعت بخشید. واقعه‌ای که در تبریز رخ داد، از این نمونه بود. در چهلم شهدای قم، مردم تبریز طرح مراسمی را در مسجد قزللی ریختند تا یاد شهدا و آرمان آنها را زنده دارند اما پس از آنکه مردم به مقابل مسجد رسیدند، مأموران پلیس را در مقابل مسجد دیدند که در مسجد را بسته‌اند و مانع ورود مردم به مسجد می‌شوند.

یکی از جوانان به نام محمد تجلا به این عمل اعتراض کرد اما حق‌شناس، رییس کلانتری بازار تبریز، با اهانت و بی‌ادبی هرچه تمام‌تر اعلام کرد: مگر نمی‌بینید در طویله‌تان را بسته‌ایم! این سخن به غیرت دینی آن مجاهد و دیگر اجتماع‌کنندگان گران آمد، لذا به طرف وی رفت اما حق‌شناس با کلت خود آن جوانان را هدف قرار داد و در مقابل دیدگان همه و به جرم اعتراض به هتک حرمت مسجد وی را به شهادت رساند. پیکر شهید بر روی دست مردم به حرکت درآمد و این واقعه آغازگر حرکت وسیع مردم تبریز و تظاهراتی شد که با دخالت پلیس به خاک و خون کشیده شد.

مسجد همیشه به عنوان خاستگاه قیام در نهضت‌های اسلامی مطرح بوده است و چنانچه در ادامه می‌آید در انقلاب اسلامی ایران نیز سنگر مبارزه مردم بود لذا حرکت پهلوی، کنترل و مراقبت از مسجد را لازم می‌دانست و در این راستا به کنترل وعظ و جلسه‌های سخنرانی و فعالیت‌های فرهنگی مردم در مساجد نیز می‌پرداخت.

بسیاری از اسناد ساواک، در مورد همین مراقبت‌ها و گزارش‌هایی است که از سخنرانی‌های مختلف علمی، سیاسی و مذهبی در مساجد تهیه شده است. دیگر فعالیت‌های فرهنگی چون اجرای نمایشنامه‌ها، کلاس‌های قرآن، کتابخانه‌ها و ... نیز از سوی ساواک کنترل می‌شد.

ساواک برای وسعت دادن به نظارت خود، همه شئونات مسجد و انتخاب وعاظ و روحانیون را نیز در حیطه کنترل خود می‌دانست و از صاحبان مراسم عزاداری می‌خواست که قبلا در زمینه اسامی روحانیون و مجالس عزاداری با آنها هم‌آهنگی کنند.

در طرح عملیاتی که در ایام سوگواری به همه مناطق ساواک صادر شد، چنین آمده است: همه مساجد و تکایا را مشخص کرده و تعیین کنند که چه اشخاص و در کدام محل، موعظه می کنند. محل‌ها و مراکزی را که به نظرشان قابل اهمیت می‌رسد، کنترل کرده و تحت نظر بگیرند به طوری که قبل از شروع عزاداری، آن محل‌ها تحت نظر باشد.

در سندی دیگر به این نکته اشاره می‌کند که همه مسئولان مساجد و تکایا را احضار کنند و بر نحوه برگزاری مجالس عزاداری و اینکه حتما قبل از دعوت وعاظ باید با ساواک هم‌آهنگی لازم صورت گیرد، تأکید داشته باشند.ساواک حتی از نفوذ برخی روحانیون مورد اعتماد مردم که به انتخاب و گزینش ائمه جماعات می‌پرداختند، نگران بود.

ساواک با کنترل فعالیت سیاسی روحانیون مخالف رژیم، استفاده آنان از مساجد را به عنوان مرکز تجمع افراد انقلابی و مرکز فعالیت‌های سیاسی تلقی کرده، درصدد ممانعت از حرکت‌های سیاسی آنان برمی‌آمد؛ زمانی با دستگیری واعظ محل و کنترل سخنرانی‌ها و زمانی با تعطیل کردن فعالیت‌های مسجد و کنترل فعالیت‌های مسجد، به همین دلیل مسجد نو و نحوه استفاده شیخ جواد فومنی از این مسجد و مسجد جلیلی و فعالیت‌های آیت‌الله محمدرضا مهدوی کنی تحت کنترل رژیم قرار می‌گرفت.

 ادامه دارد...

کد خبر 15860

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha