آرزوی مشترک سردار و رژیم صهیونیستی

شایعه شهادت سردار سلیمانی در سوریه، استیصال و درماندگی رژیم نامشروعی را نشان می دهد که روزی شعار از نیل تا فرات سر می داد و امروز مانند مجانین با تکرار رویابافی ها نقبی به واقعیت می زند.

خبرگزاری شبستان: خبر هفته پیش همزمان با انفجار ساختمان شورای امنیت ملی سوریه منتشر شد. خبر را یک سایت صهیونیستی منتشر کرد. خبر از جنسِ گفته می شود، بود و در ادامه می رسید به این که سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران در همان انفجار کشته شده است. به دنباله اش هم مطابق معمول شبکه خبری العربیه که تریبون عربی صهیونیست هاست خبر را به نقل از این سایت منتشر شد.
 

نام آوازه و قدرت تأثیرگذاری و به یک معنا رعب و واهمه ای که این شهید زنده به تعبیر رهبر معظم انقلاب در دل صهیونیست ها و حامیان منطقه ای و غربی اش ایجاد کرده به گونه ای بود که خبر به سرعت در محافل و رسانه ها دهان به دهان چرخید. البته همان گونه که اوایل هفته سردار رمضان شریف، مسئول روابط عمومی سپاه در پاسخ به این جوسازی ها و شایعات مطرح کردند به واقع آنچه در پشت پرده این خوراک آفرینی اتفاق افتاد نوعی طرح آمال و آرزو بود. اگرچه رسانه ها و محافل غربی به خیال خود با این کارها می کوشند روحیه مقاومت در سوریه را مخدوش کنند و به نوعی این تفکر را القا کنند که همه قهرمانان و مهره گردان های مقاومت در سوریه یکی پس از دیگری از صحنه خارج می شوند و سوریه گام به گام به آنجا که غرب و رژیم صهیونیستی می خواهد و نقشه اش را ترسیم کرده نزدیک می شود اما نباید از یاد برد که امروز رژیم صهیونیستی آنچنان به خفت و خواری دچار شده که به "احلام الیقظه" هم دلخوش است. همین که رویای شهادت سردار سلیمانی را هم مطرح کند کامش شیرین می شود.
 

واکاوی شایعه شهادت سردار سلیمانی پرده از یک حقیقت مسلم بر می دارد. رژیمی که روزی شعار از نیل تا فرات سر می داد امروز به چنان استیصالی دچار شده که به مصداق "الغریق یتشبث بکل حشیش" از هر خبر سست و شایعه ای آویزان می شود و وزن توهمات خود را بر فضاسازی ها می بندد بلکه با تکرار همین رویابافی ها نقبی به واقعیت بزند.
نکته مهمی که در این باره می توان مطرح کرد و لایه های زیرین این فضاسازی ها نشان می دهد قدرت نفوذ و عمق تأثیرگذاری استراتژیک سپاه قدس ایران در نقاط حساس خاورمیانه و منطقه است. مسلما یکی از ستون های اصلی و محوری ناکامی رژیم صهیونیستی، غرب و حامیان منطقه ای اش در فتح سوریه با وجود همه ترفند های نرم و رسانه ای و تجهیز مالی مخالفان و براندازان و ارسال سلاح های نیمه سنگین و سنگین برای سرنگونی حکومت بشار اسد، سبد تأثیرگذاری های متنوع ایران از مذاکرات دیپلماتیک تا خنثی سازی ها و تقابل های اطلاعاتی و نظامی در خاک سوریه است. البته مسلما هیچ کشوری در رسانه ها اسرار، نقشه ها، مهره ها و قدرت تأثیرگذاری اش را عیان نمی کند و ایران نیز در این باره مستثنی نیست.
 

موج بیداری اسلامی و آوازهای گوساله سامری غرب
امروز باید پذیرفت که ما در یک جنگ پیچیده و تمام عیار در برابر غرب و رژیم صهیونیستی و حامیان منطقه ای شان قرار گرفته ایم و ابزار مبارزه هم به همان میزان پیچیده و چندضلعی است. اصلا صحبت بر سر حضور نداشتن بشار اسد بر سر قدرت نیست. صحبت بر سر این نیست که فی المثل غرب و حامیانش به یک باره یادشان افتاده که حکومت بشار اسد واجد ویژگی های موجود در یک حکومت و نظام دموکراتیک نیست و دودمانش به هر نحو ممکن باید برچیده شود. صحبت بر سر این نیست که غربی ها دل شان برای مخالفان حکومت بشار اسد سوخته و می خواهند از سر دلسوزی و احساسات به اصطلاح حقوق بشری به این مخالفان کمک کنند. صحبت در یک افق بالاتر بر سر تقابل با موج بیداری اسلامی است و آن ها سوریه را انتخاب کرده اند که یک گام دیگر به سرمنشأ این موج نزدیک شوند. غرب، آمریکا، رژیم صهیونیستی و حامیانش از آنچه که در دو سال گذشته در خاورمیانه و موج بیداری اسلامی گذشته خرسند نیستند و از این روی از یک سو سیاست مهار انقلاب در کشور هایی مثل مصر را در پیش گرفته اند و از سوی دیگر می خواهند با سلاح زر و زور و تزویر به جای موج بیداری، گوساله سامری بسازند و در کشورهایی که منافع شان ایجاب می کند بیاورند و بر پیکره آن بدمند تا فکرهای کوتاه و افق های دید تاریک فریب بخورند و همان نغمه هایی را سر دهند که در گوساله شان دمیده اند. اگر از این زاویه به قضیه نگاه کنیم در آن صورت بر پیشانی سوریه می بینیم که مهر ایران هراسی غرب و رژیم صهیونیستی افتاده است. همین واقعیت ما را بر آن می دارد که با تمرکز و تآمل بیشتری در آنچه امروز در سوریه می گذرد نگاه بیندازیم.
پایان پیام/
 

کد خبر 155934

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha