به گزارش خبرگزاری شبستان، روزنامه وطن امروز در یادداشت امروز 4 مرداد با عنوان افشاگر افسانه هولوکاست به قلم حمیدرضا اسماعیلی به مناسبت بزرگداشت چهلمین روز درگذشت روژه گارودی به زندگی این فیلسوف مسلمان پرداخته اسه که به شرح زیر است: روژه گارودی برای اهل فرهنگ و مردم ایران نام آشنایی است. بسیاری نام وی را شنیده و تصویر او را دیدهاند. بویژه از زمانی که وی در سال 1998 در دادگاه فرانسه به دلیل انجام پژوهشی درباره هولوکاست محاکمه شد در ایران به شهرت افزونتری رسید. آن روزها اخبار دادگاه او در رسانههای داخلی پخش میشد و نگران آن بودیم که چه حکمی برای این پژوهشگر پیر 85 ساله صادر خواهد شد. آن روزها گذشت و پروفسورگارودی که به چندین سال زندان تعلیقی محکوم شده بود، فرانسه را رها کرد و به اسپانیا رفت؛ کشوری که وی را به یاد تمدن اسلامی آندلس میانداخت. گارودی در آنجا بنیادی تحقیقاتی بنا نهاد و سالهایی از عمر خویش را در آنجا سپری کرد. گارودی روز چهارشنبه 24 خرداد (13 ژوئن) در سن 99 سالگی در حومه پاریس دیده از جهان فروبست. وی چه در زمان حیاتش و چه در زمان وفاتش با سکوت رسانههای خبری غربی مواجه بود، البته دلیل آن هم منطقی است زیرا اندیشه و فلسفه گارودی با هژمونی نظام صهیونیستی و لیبرالیستی سازگاری نداشت و نافی هر دو بود اما در رسانههای ایرانی نیز، چنان که شایسته این فیلسوف بزرگ مسلمان بود به زندگی، آثار، افکار و تاثیرات وی پرداخته نشد. گارودی پیش از آنکه پژوهشگر واقعبین هولوکاست باشد یک فیلسوف بود و بر اساس فلسفهای که داشت آزادانه اسلام را بهعنوان دین خویش برگزید.
دوشنبه 12 تیرماه 1391 پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در اقدامی قابل تقدیر «یادوارهای علمی» برای این فیلسوف مسلمان و روشنفکر برجسته جهانی برگزار کرد که در آن فرهیختگانی همچون دکتر رضا داوریاردکانی، عبدالحسین خسروپناه، علی بیگدلی، حمیدرضا آیتاللهی، آیتالله تسخیری، حسن کلباسی، علیاکبر رشاد و ژوبین تلیسیه حضور داشته و به سخنرانی پرداختند. با وجود این، اقداماتی که شایسته این فیلسوف باشد کمتر انجام شده است.
در اینجا حتی میتوان به آقای علیاکبر علیخانی و همکاران وی در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی این نقد را وارد کرد که ایشان بهرغم کار ارزندهای که در انجام پروژه اندیشه سیاسی متفکران مسلمان داشتهاند و به بسیاری از متفکران مسلمان ایران و جهان در طول تاریخ پرداختهاند اما نام مسلمانانی همچون روژه گارودی، رنه گنون، فریتیوف شوان و... را فراموش کردهاند لذا این امید هست که در آینده بتوان بیشتر با اندیشه و فلسفه بزرگانی همچون گارودی آشنا شد.
در ادامه این یادداشت به قدر وسع به بیان 22نکته از زندگی و اندیشه پروفسور روژه گارودی میپردازیم:
1- گارودی از ابتدای بلوغ فکری خود در پی یافتن مکتبی بود که به جمع عدالت و معنویت بپردازد.
2- برای وی که در سالهای جنگ بینالملل اول و دوم دوران کودکی و جوانی را پشت سر نهاده بود و با قحطیهای آن آشنا بود، عنصر عدالت از اهمیت افزونتری برخوردار شد و به همین دلیل به مارکسیسم گروید.
3- گارودی همواره تفسیر خاصی از مارکس و مارکسیسم داشت که در کتابهای مرتبط با طبقات مارکسیسم و نسلهای گوناگون آن، اندیشه وی سانسور شده است.
4- گارودی از شارحان برجسته فلسفه هگل در غرب به شمار میرفت.
5- اندیشه سیاسی گارودی شباهت فراوانی به اندیشههای علی شریعتی دارد و حتی برخی گارودی را از شخصیتهای تاثیرگذار بر شریعتی میدانستند.
6- اندیشه گارودی در نقد مارکسیسم و کمونیسم تفسیر دیگری از نامه تاریخی حضرت امام خمینی(ره) به گورباچف، آخرین رئیسجمهور شوروی است.
7- گارودی زمانی که مارکسیست بود از تئوریسینهای حزب کمونیست فرانسه به شمار میرفت و همچنین در پی جمع بستن عنصر معنویتگرایی با مارکسیسم و کمونیسم بود که البته تجربه ناموفقی بود.
8- او به 3 فیلسوف غربی بیش از دیگران علاقه داشت: موریس بلوندل، کییر کهگور و مارکس.
9- گارودی ابتدا در پی تلفیق معنویتگرایی کییر کهگور و عدالتخواهی مارکس برمیآید و رومن رولان نیز در نامهای وی را به این کار تشویق میکند.
10- گارودی برخلاف اعتقادات غیردینی و محافظهکارانه خانواده، در جوانی هم مسیحی میشود و هم به حزب کمونیست میپیوندد.
11- گارودی در سال 1940 به اسارت نیروهای نازی درمیآید و 3 سال را در اردوگاه اسرای جنگی در الجزایر میگذراند. او نخستینبار که به اسلام علاقهمند میشود به خاطرهای از این زندان بازمیگردد.
12- گارودی در این تجربه مهم زندگی به سادگی درک کرد چگونه یک باور درست مذهبی برخاسته از فقه اسلامی موجب نجات جان او شد زیرا در درگیریای که روزی میان زندانیان و افسران زندانی پیش میآید، هنگامی که افسر زندان به سربازان مسلمان دستور شلیک به سوی زندانیان را صادر میکند آنها برخلاف قواعد نظامی از انجام این عمل امتناع میورزند. دلیل آن هم یک حکم شرعی بود زیرا سرباز مسلح حق ندارد به انسان غیرمسلح شلیک کند.
13- گارودی در زمان عبدالناصر در پی حل مساله اعراب و رژیم صهیونیستی برآمد اما به دلیل پافشاری شیمون پرز و گروهی دیگر از صهیونیستها مبنی بر اشغال سرزمینهای اعراب با شکست مواجه شد. وی جزو نخستین نویسندگان اروپایی بود که میان یهود و صهیونیسم سیاسی تفکیک قائل شد.
14- گارودی در 1963 مدرک دکترای خود را اخذ کرد و در 1965 استاد دانشگاه پوآتیه شد.
15- گارودی خود را نخستین کسی میداند که در اردوگاه کمونیسم به نقد درونی آن پرداخت.
16- تحولات اواخر دهه 1960 مانند جنبش دانشجویی 1968، افشای جنایات استالین و حمله شوروی به چکسلواکی که اختلافاتی را در حزب کمونیست به وجود آورد، موجب جدایی گارودی از حزب کمونیسم و اساسا فعالیتهای حزبی شد.
17- از آن پس گارودی فرصت یافت به مطالعه تمدنها و ادیان دیگر بویژه اسلام هم بپردازد. وی موسسه «گفتوگوی تمدنها» را در سال 1974 تاسیس کرد.
18- گارودی در مرحله بعد به نقد تمدن غرب میپردازد و کتاب مشهور «هشدار به زندگان» را همزمان با انقلاب اسلامی در سال 1979 به پایان میرساند.
19- گارودی در سال 1982 به طور رسمی به دین اسلام میگرود و نام خود را از «روژه» به «رجا» تغییر میدهد.
20- گارودی که پیشتر با نگارش مقالاتی علیه صهیونیسم سیاسی و نیز صدور اعلامیهای در سال 1982 مبنی بر محکومیت حمله رژیم صهیونیستی به لبنان، زمینه موضعگیری علیه صهیونیسم را در پرونده خود داشت، در سال 1995 کتابی به نام «اسطورههای بنیانگذار سیاست اسرائیل» را نوشت. وی در این کتاب صهیونیسم را بنیادگرای یهودی معرفی کرد و به نقد آن و نیز ادعای هولوکاست و بهرهبرداری نظام سلطه از این ادعا پرداخت.
21- گارودی، امام خمینی را احیاگر تمدن اسلامی و انقلاب اسلامی را آغاز دورهای جدید در تاریخ جهان میدانست.
22- وی برای مقابله با سلطه نظام سرمایهداری بویژه آمریکا به راهکارهایی اشاره داشت که برخی از آنها عبارتند از: تحریم کالا و عدم خرید تسلیحات نظامی از آمریکا، دوری از مظاهر فرهنگی آمریکا و غرب که به اقتصاد آن سود میرساند، خارج شدن از سازمانهای جهانی که بازوی توانای آمریکا هستند مانند صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، تقویت معاملات پایاپای و بازارهای منطقهای برای کاستن از ارزش دلار، تجدیدنظر در سیاستهای نفتی کشورهای صادرکننده نفت برای ضربه زدن به منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی، مقابله با جهانیسازی که با ادعای روابط آزاد در پی دیکتاتوری و استعمار مستضعفان است، خروج کشورهای عضو ناتو از پیمان ناتو برای مقابله با سلطه آمریکا و اتحاد اسلامی و بازگشت به هویت دینی.
گارودی، امام خمینی را احیاگر تمدن اسلامی و انقلاب اسلامی را آغاز دورهای جدید در تاریخ جهان میدانست.
پایان پیام/
نظر شما