خبرگزاری شبستان: عقل بدیهى حکم مىکند که اگر فرد مصلحى با زحمات توان فرساى خویش در طول سالیان دراز، طرحى را پیاده کرده و روش جدیدى را براى جامعه بشرى ابداع نموده، طبعاً باید براى بقاء و استمرار طرح و روش خویش بلکه رشد و بالندگى آن نیز چاره اندیشى کند، هرگز عقل سلیم نمىپذیرد که شخص با زحمات بسیار، بنائى را تأسیس کند ولى براى حفظ آن از خطرات آینده هیچ نوع پیشگیرى به عمل نیاورد و متولّى و مسئولى را براى حفظ آن بنا معرفى نکند.
پیامبر اکرم(ص) بزرگترین شخصیت جهان بشریت است، با آوردن شریعت خود، تحوّلى عظیم در اجتماع بشرى ایجاد کرد و تمدّنى کاملًا نو را پىریزى نمود. تعالیم حیات بخشى را بهعنوان یک شریعت جاودانه به بشر عرضه کرد و با صراحت خود را آخرین پیامبران معرفى نمود. احکام شریعت خود را از اصول و فروع و حلال و حرام تا قیامت برقرار و غیرقابل تغییر دانست.
بنابراین هرگز معقول نیست که ایشان شریعتى ابدى را پایه گذارى کند ولى براى رهبرى آن پس از خود، و حفظ و حراست آن در تمام اعصار فکرى نکرده باشد.
پیامبرى که از بیان کوچکترین مسئله در زمینه سعادت بشر دریغ نکرده است، چگونه معقول است براى شریعتى جهانى و ابدى فردى را معین نکند که متولّى این شریعت باشد و در موقع لزوم و یا فراهم آمدن شرائط، آن شریعت را به جهانیان ارائه دهد. این استدلال زیبا و روشن از کتاب منشور عقاید امامیه تالیف کارشناس مسائل کلامى در عصر حاضر، آیت اللَّه سبحانى (مدظله العالى) اقتباس شده است.
منافع وجودى بسیارى از مخلوقات مربوط به انسان است. هدف از خلقت انسان که موجود برتر است؟ براى وصول به کمال است. مکتبهاى سرمایهدارى و کمونیسم و تارکان دنیا نمىتوانند وى را به سعادت و کمال برسانند، بلکه تنها حجت خدا که مىتواند انسان را به قلّه رفیع کمال خویش برساند.
علامه طباطبائی(ره) براساس هدایت عامه و اینکه حرکت هر موجود بهسوى کمال خویش وجوب وجود حجت الهی را لازم می شمارند. دکتر کربن در ویژگى مذهب تشیع و عدم انقطاع واسطه فیض بین خالق و مخلوق باور دارند که هرگز معقول نیست یک فرد مصلحى با زحمات فراوان تحوّلى ایجاد کند ولى در فکر عامل نگهدارنده او نبوده باشد.
مسئله مهمی که ما را به وجوب وجود حجت الهی در هر زمان رهنمون می سازد، عامل بقای هدایت بشریت است. خداوند بشریت و عالم را هستی بخشید تا به آگاهی و اختیار خویش به سوی کمال و خیر گام بردارد. هدایت عامه و شریعت انبیاء و اقدامات و از خودگذشتگی های مصلحان همه و همه نشان می دهد، قافله مومنین بدون رهبر و پیشوا نیست و این قافله باید در نهایت با هدایت مصلحی جهانی به یر منزل مقصود برسد.
وجود یک انسان کامل و حجت خدا که واسطه بین خالق و مخلوق باشد و از دین و شریعت اصیل وناب حفاظت نماید، از طرق مختلف قابل اثبات است. به حکم عقل، خلقت عالم بدون وجود حجّت الهى کارى عبث و بیهوده است.
در قرآن آیات بسیاری داریم که یا به مسئله امامت و رهبرى اهلبیت(ع) مربوط مىشود و یا به عظمت و فضائل آنان اشاره مى کند تا از این طریق، شخصیتهاى ممتاز جهان اسلام را به امت اسلامى معرفى نماید. قرآن مىفرماید: "إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً" "احزاب: 33"خداوند مىخواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد.
"وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ" (1)" پیش از تو، جز مردانى که به آنها وحى مى کردیم، نفرستادیم اگر نمىدانید از آگاهان بپرسید.
"یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ" (2) "اى کسانى که ایمان آوردهاید از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقین باشید."
"فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ" (3) "هرگاه بعد از علم و دانشى که به تو رسیده، افرادى با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیائید ما فرزندان خود را دعوت کنیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را شما هم زنان خود را ما، نفوس خود را شما نیز نفوس خود را دعوت نمائید، آنگاه مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم."
"أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدى فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ" (4) "آیا کسى که بهسوى حق هدایت مىکند براى پیروى شایستهتر است، یا آن کسى که خود هدایت نمىشود، مگر هدایتش کنند؟ شما را چه مىشود، چگونه داورى مىکنید؟» و دهها آیه دیگر که در جاى خود مطرح شده و پیرامون آنها توضیحاتى داده شده.
بررسی شان نزول و فلسفه این آیات در این نوشتار نمی گنجد، اما بر اهل فن پوشیده نیست که این آیات و آیات مشابه صفات و ویژگی رهبران و حجت هایی را بیان می کند که سرانجام رهبری دولت عدل و داد را به حجت نهائی خواهند رساند.
پایان پیام/
نظر شما