به گزارش خبرگزاری شبستان،دکتر علیرضا محرابی، کارشناس مسائل اروپا درباره تشدید بحران در منطقه یورو و وضعیت نابسامان اقتصادی کشورهایی مانند اسپانیا که اتحادیه اروپا را به شدت نگران گرده است با خبرنگار شبستان گفتگو کرد:
در حال حاضر مسئله اسپانیا که حتی کمک های 122 میلیون دلاری منطقه یورو با بانک های آن نتوانسته اوضاع نابسامان اقتصادی این کشور را بهبود بخشد کشورهای اروپایی را به شدت نگران کرده است، به نظر شما اسپانیا چقدر می تواند در وخیم تر کردن اوضاع اقتصادی اتحادیه اروپا موثر باشد؟
اساساًاز گذشته تلاش اتحادیه اروپا بر این بوده که بتواند با مکانیسم ها اقتصادی و سیاسی لازم استحکام بیشتری را مابین اروپای متفرق ایجاد کند چون اروپا از گذشته ی تاریخی متفرقی رنج می برد بالاخص از جهت مذهبی و فرهنگی، اروپا بافت متفاوتی دارد و کشورهای شبه جزیره ایبری و جنوب اروپا تفاوت های فرهنگی با مرکز و حتی حوزه انگلوساکسون اروپایی دارند ولی اتحادیه اروپا تلاش کرده بود که در طول چند سال گذشته با وارد کردن مکانیزم رفاه بتواند تعامل و ارتباط موثری را بین این کشورها ایجاد کند.
با توجه به بحران اخیر مالی که اتفاق افتاده و اتحادیه اروپا در برخی از کشورهای این حوزه نظیر یونان، ایرلند، اسپانیا، پرتغال و حتی خود ایتالیا دچار ضعف های جدی در حوزه ساختاری و بدهی های بالایی شده که حتی تغییر دولت ها در کشورهایی نظیر یونان و اسپانیا را موجب شده، متوجه می شویم که به نوعی اتحادیه اروپا دیگر مکانیزم مالی موثری را برای بهبود اوضاع ندارد و حتی کمک های مقطعی و مسکن واری هم که به کشورهایی مثل اسپانیا می شود نمی تواند آنها را به وضعیت باثبات گذشته خودش برساند که قطعاً در آینده اوضاع شاید از این هم وخیم تر شود به ویژه اینکه اسپانیا دارای شکافهای اجتماعی ویژه ای هست و به جهت اینکه یک کشور کنفدراسیونی است و بافتهای قومی و جمعیتی متفاوتی دارد ، بحران اقتصادی می تواند بر حوزه شکافهای اجتماعی تاثیر بیشتری بگذارد.
بنابر این شما مشکل اصلی اتحادیه اروپا برای حل بحران اقتصادی اش را نداشتن مکانیزم اقتصادی موثر می دانید؟
همانطور که اشاره کردم کشورها ی اروپایی با هم تفاوت های اقتصادی جدی دارند و اتحادیه اروپا با جریان رفاه گرایی که ایجاد کرده بود و کمک هایی که در طول چند ده سال گذشته اتفاق می افتاد می توانست به نوعی تفاوت های ساختاری را پوشش دهد ولی الان این امکان پذیر نیست به جهت اینکه اختلاف های اقتصادی و تفاوت ها به شدت اوج پیدا کرده است. بحران بیکاری، بحران مسکن و معیشت در اروپا امروز دارد چشمگیر می شود و بحران رفاه در حال روی دادن است و اتحادیه اروپا به عنوان یک ساختار سیاسی شکننده و ضعیف که عمر زیادی از شکل گیری آن (حدود 30-40 سال ) نمی گذرد توانایی مقابله با این حجم از بحران ها را ندارد مگر اینکه طبعاً یک برنامه ساختاری بلندمدتیایجاد شود که آن هم به نظر می رسد که بعید باشد.
اگر همین روند بحران در اقتصاد اروپا ادامه پیدا کند چه تاثیری بر اقتصاد جهانی خواهد داشت؟
طبعاً کشورهایی که با اروپا بیشتر کار می کنند مانند ترکیه، تاثیرات بیشتری خواهند پذیرفت نظیر و البته این بحران می تواند تاثیر ویژه ای هم بر رشدگیری سایر قدرت جهانی مانند چین و ژاپن ایجاد می کند چون که آنها امروز درآمدهای ویژه ای را دارا هستند.
در این میان کشورهای منطقه ای مثل کشور ما هم می توانند ازاین فرصت استفاده کنند و بارویکرد موثر حضور در حل مساله بحران اقتصادی اروپا ،نقش ویژه خود را ایفا کنند.به طور کلی می توانم بگویم که تاثیرات سوء بر اروپا بیشتر خواهد بود.
اشاره کردید که کشور ما می تواند نقش موثری در حل بحران اقتصادی اتحادیه اروپا داشته باشد. می توانید بگویید چگونه؟
نفت ما و نیروی انسان ما می تواند کمک شایانی در این زمینه کند. مادر حوزه هایی مانند hightech، nucleartech، spacetechو غیره اندیشمندان بزرگی داریم و همه نشان دهنده این است که نیروهای انسانی کشور ما توانایی ورود به عرصه های بزرگ جهانی را دارد و امروز هم مهمترین معضل در اروپا نیروی فکر و اندیشه و نیروی انسانی لازم برای ایجاد ارزش افزوده موثرتر و بهتر در ساختارهای اقتصادی است.
ریاضت های اقتصادی که در کشورهای بحران زده اجرا می شود تا کنون تاثیری بر بهبود اوضاع داشته یا وضعیت را وخیم تر کرده است؟
ریاضت های اقتصادی دو وجه دارد. یک وجه آن رقابت هایی است که سوسیالیست ها و راست گراها در کشورهای اروپایی دارند. طبعاً سوسیالیست ها مخالف ریاضت های اقتصادی هستند و از همین مسئله برای جلب رای مردمی که مخالف ریاضت های اقتصادی هستند استفاده کردند و توی فرانسه دیدیم که رای آوردند.
به نظر می رسد ریاضت های اقتصادی و موضوعات مرتبط با آن به جهت اختلاف سلایقی که در داخل حوزه سیاستمداران اروپایی وجود دارد و همچنین بدنه های مردمی هم نسبت به این نوع موضوعات واکنش های خاص خودشان رادارند به عنوان برنامه های گسترده و مورد اتفاق نهادهای حکومتی و بدنه مردمی مورد توجه قرار نمی گیرد و برنامه هایی است که با شدت و ضعف خاص خودش دنبال می شود.
بنابر این نمی توانیم قطعاً بگوییم که ریاضت های اقتصادی در حال اجرا شدن است زیرا مخالفت های جدی وجود دارد و اساساً شاید خود همین مخالفت ها یکی از موانع جدی به ثمر رسیدن ریاضت های اقتصادی باشد.
در وهله دوم ریاضت های اقتصادی در زمانی می تواند جواب بدهد که امید به آینده افزایش پیدا کند یعنی عملاً یک کشور اروپایی بتواند از این وضعیت خارج شود و به یک وضعیت با ثبات در آینده برسد که ریاضت های اقتصادی این چنین توانایی را ندارد.
بنابر این ریاضت های اقتصادی تنها می تواند درسربه سر کردن مشکلات و جلوگیری از افزایش مشکل جوابگو باشد.
دولت انگلیس اعلام کرد که تا پایان 2020 هم طرح های ریاضت اقتصادی در این کشور پاسخگو نخواهد بود. این اظهارات را چگونه ارزیابی می کنید ؟
انگلیس به جهت تعارضات اجتماعی و اعتراضات گسترده که در بدنه های اجتماعی در طول سال گذشته شکل گرفته و همچنین فسادمالی گسترده ای که در مجلس عوام و خواص و دربار ملکه انگلیس وجود دارد، نشان می رهد که خود انگلیسی ها هم برنامه مدون و مشخصی برای خروج از بحران ندارند و طبعاً ساختار سیاسی انگلیس هم به جهت ماهیت در راس قرار گرفتن ملکه و نخست وزیر که امروز وجود دارد بی اعتمادی ویژه ای را نسبت به دو حزب کارگر و محافظه کار در میامن مردم به وجود آمده است.
پایان پیام/
نظر شما