به هر کودک و نوجوان ایرانی در طی 10 سال فقط 5 نسخه کتاب می‌رسد!

سرانه‌ هر کودک و نوجوان ایرانی در طی 10 سال، فقط تعداد 5 نسخه کتاب است. یعنی اگر کتاب حتی رایگان توزیع گردد و همکان نیز بدون نیاز به هیچ تبلیغ و آموزشی علاقمند به مطالعه کتاب باشند، در طی 10 سال فقط 5 نسخه کتاب به دست می‌آورند!

خبرگزاری شبستان: شاید امروزه دیگر در تهاجم فرهنگی به کشورها «کتاب سوزی» به روش گذشتگان صورت نپذیرد، اما غارت کتاب‌های موجود (در صورت حمله نظامی یا تغییر رژیم) از یک سو و ایجاد انحراف در کیفیت و محتوای کتاب‌ها و نیز ایجاد محدودیت کمّی از مهم‌ترین ابزار «جنگ نرم» محسوب می‌گردد.
در رسانه‌های گروهی مصاحبه‌های متعددی درباره مقدار کتاب‌خوانی اقشار متفاوت مردم و به ویژه قشر کودک و نوجوان که آینده‌‌سازان و آینده نزدیک کشور و جامعه هستند شنیده و یا خوانده‌ایم و در بیان کاستی‌ها و توجیه علل و عوامل میزان بسیار ناچیز کتاب خوانی در ایران، با حرف و حدیث‌های بسیاری مانند: گرانی نرخ کتاب، توزیع، خبر رسانی، تبلیغات، آموزش و ... مواجه شده‌ایم. اما، نکته‌ی مهم‌تر و قابل توجه اینجاست که آیا اساساً کتاب به میزان کافی در بازار وجود دارد؟!
بر اساس آخرین آمار به دست آمده از تیراژ کتاب‌های «کودکان و نوجوانان» - صرف نظر از این آیا محتوای آنها مثبت است یا منفی - این نتیجه‌ اسف‌بار حاصل می‌گردد که سرانه‌ هر کودک و نوجوان ایرانی در طی 10 سال، فقط تعداد 5 نسخه کتاب است. یعنی اگر کتاب حتی رایگان توزیع گردد و همکان نیز بدون نیاز به هیچ تبلیغ و آموزشی علاقمند به مطالعه کتاب باشند، در طی 10 سال فقط 5 نسخه کتاب به دست می‌آورند!
اینک سؤال‌های جدی و تأمل برانگیزی در پیش روی سیاست‌گذاران رشد فرهنگی، علمی و تربیتی جامعه قرار می‌گیرد: آیا با مطالعه 5 نسخه کتاب در طی 10 سال، امیدی به تحقق آرزوهای بلند در رشد و استعلای فکری و فرهنگی نسل نو منطقی است؟ آیا سازمان‌ها، نهادها، ارگان‌ها و اشخاص حقیقی و حقوقی ذیربط، برنامه‌ای جهت مرتفع نمودن این کاستی مهلک دارند؟
انتقاد محترمانه از وضعیت کتاب کودک! 
منوچهر احترامی، نویسنده پیشکسوت کتاب‌های کودک دراین باره می‌گوید: . نویسنده کتاب پرتیراژ «حسنی نگو، یه دسته گل» بیان داشت:
کتاب کودک در کشور ما با دو اشکال عمده روبروست؛ نخست آنکه حقوق مؤلفان کتاب کودک از طرف مقامات رسمی حمایت نمی‌شود که بزرگ‌ترین اشکال است یعنی یک مؤلف کار کودک می‌کند و از روی اثرش کپی می‌کنند و فیلم و تئاتر می‌سازند و دوباره‌نویسی و صدباره‌نویسی می‌کنند، بی‌آنکه کسی از پدید آورنده حمایت کند.
از دیگر اشکالات عمده در زمینه کتاب کودک این است که از نظر پدر و مادرها کتاب کودک به عنوان کالای فرهنگی مورد توجه قرار نمی‌گیرد و به شکل اسباب بازی به آن نگاه می‌شود. در حال حاضر شاهدیم که کتاب کودک در دواخانه‌ها، وقتی که والدین می‌خواهند برای کودک دارو بخرند، فروخته می‌شود و با توجه به قیمت نازلش باز هم خرید کتاب کودک با ترس و لرز همراه است که عملا برای مولف سود مادی ندارد و نویسنده در دایره پر پیچ و خم توزیع کتاب اگر نگوییم مافیا همه چیزش را از دست می‌دهد.
اگر مولف کتاب کودک با هزینه شخصی کتاب را چاپ کند، سرمایه‌اش را از دست می‌دهد و اگر ناشر آن را چاپ کند پولی به مولف باز نمی‌گردد. احترامی خاطرنشان کرد: مولف کتاب کودک یک نوکر بی‌جیره و مواجب است. الان یک کیلو میوه بیش از هزار تومان است، در حالیکه یک کتاب کودک 300 تومان است و من با ناشران کتاب کودک که صحبت می‌کنم، می‌بینم دستشان بسوی آسمان بلند است.
نباید چراغ تالیف کتاب نوجوان خاموش شود
عبدالمجید نجفی، نویسنده رمان‌های «برف آباد»، «دختری به نام پریا»، «راز گم شده خاور» و «بالاتر از خانه عقاب» معتقد است: وضعیت کتاب کودک به نسبت نوجوانان خیلی بهتر است و در زمینه کتاب کودک کارهای خوبی صورت گرفته اما ادبیات نوجوان خیلی مظلوم واقع شده و خیلی به آن پرداخته نمی شود که باید این مسئله را جدی گرفت و در موردش راهکار ارایه داد و کار کارشناسی صورت گیرد.
وی با ابراز تاسف نسبت به اینکه تنها در دانشگاه شیراز تا مقطع کارشناسی ارشد ادبیات کودک داریم، ادامه می‌دهد: باید در تمام دانشگاه‌ها تا مقطع دکترا این رشته‌ها ایجاد شود. نباید ترسید و مطمئنا این کار به نفع جامعه است چرا که پرداختن به ادبیات کودک و نوجوان می تواند در آینده مفید باشد و آینده بهتری را یرای کشور به ارمغان بیاورد.
دکه روزنامه‌فروشی جای کتاب کودک نیست                  
ادبیات کودک و نوجوان در ایران، حکایت جالبی دارد، تولیدات این حوزه هم مثل سایر حوزه‌های ادبی در 2 بخش صورت می‌گیرد که بخش اول دربرگیرنده آثار تالیفی است که نویسندگان و شاعران ایرانی که در زمینه کودک و نوجوان فعالیت می‌کنند، تولیدکنندگان آن هستند.
بخش دوم شامل آثار ترجمه‌ای است که به زبان دیگری و از سوی نویسندگان و شاعران سایر کشورها تولید شده‌اند و با ترجمه مترجمان وطنی راهی بازار کتاب ایران می‌شوند. در بخش اول طی چند دهه گذشته ما شاهد تولید آثار برجسته و معرفی شاعران و نویسندگانی در این عرصه بوده‌ایم که توانسته اند علاوه بر موفقیت در بازار نشر ایران، جوایز بین المللی را نیز برای کشورمان به ارمغان بیاورند.
این اتفاق چه در حوزه شعر و چه در حوزه داستان رخ داده است. در حوزه ترجمه اما وضع به همین منوال نیست؛ واقعیت این است که برای صاحبان انتشاراتی‌ها، کتاب‌های کودک و نوجوان کتاب‌هایی هستند که به نسبت آثار تولید شده برای بزرگسالان از تیراژ و فروش بهتری برخوردار هستند به همین خاطر معمولا برخی از ناشران براحتی حاضر به سرمایه‌گذاری در این زمینه می‌شوند.
این مسئله در کنار بی‌دقتی در حوزه انتخاب و ترجمه متون مرتبط با این حوزه طی سال‌های گذشته باعث شده تا ما با ترجمه و تولید آثاری مواجه شویم که از لحاظ ادبی و هنری در سطح کیفی بالایی قرار ندارند. در کنار این انتخاب‌ها بحث ترجمه آن هم برای کودکان و نوجوانان از دیگر مواردی است که باید به آن توجه بیشتری شود.
در حوزه ترجمه جدا از انتخاب اثر خوب، این اثر باید با ترجمه در خور و خوب روانه بازار شود که متاسفانه این مسئله همان طور که در سایر حوزه‌ها خیلی رعایت نمی‌شود، در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نیز مورد توجه قرار نمی‌گیرد. این در حالی است که کتاب‌های تولید شده در این زمینه (چه ترجمه و چه تالیف) در شکل‌دهی ذهنیت کودکان بی‌تاثیر نیست. وقتی ما آثار سطحی را با ترجمه‌های بد به خورد کودکانمان می‌دهیم، خود به خود زمینه را برای کاهش سطح سلیقه نسل فردا فراهم می‌کنیم.
این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد که ممیزی‌های صورت گرفته روی آثار ادبی و خصوصا حوزه کودک و نوجوان ناظر به همه چیز هستند، جز کیفیت آثار به همین دلیل آثار سخیف با ترجمه‌های بد‌ براحتی از در ممیزی می‌گذرند و روانه بازار کتاب می‌شوند.
در کنار این مسائل، نکته دیگری که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان دیده می‌شود، رواج تولیدات ادبی در این حوزه در شکل‌های مختلف است مثلا برخی شرکت‌ها با تولید بسته‌های فرهنگی کتاب‌هایی را برای قرار گرفتن در این بسته‌ها تولید می‌کنند که چه از لحاظ نثر و چه از لحاظ اسلوب‌های شعری غلط‌های فاحشی دارند.
از سوی دیگر به دلیل پرفروش بودن کتاب‌های این حوزه، حالا در اکثر دکه‌های مطبوعاتی نیز بخش خاص کتاب‌های کودک و نوجوان وجود دارد که وضعیت کتاب‌هایی که روی پیشخوان دکه‌ها قرار می‌گیرند، دست کمی از کتاب‌هایی ندارند که در قالب بسته‌های فرهنگی روانه خانه مردم ایران می‌شوند. جمع این موارد در کنار هم نشان می‌دهد که باید برنامه‌ریزی بهتر و نظارت دقیق‌تری برای تولید آثار ادبی در این حوزه صورت بگیرد.
پایان پیام/
کد خبر 1551

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha