به گزارش خبرگزاری شبستان، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در برنامه شب گذشته دیروز، امروز، فردا به تشریح چگونگی پذیرش قطعنامه 598 از سوی امام خمینی در 27 تیر 67 و بررسی شرایط امروز جامعه در تحریم های اقتصادی پرداخت که بخش های مهم این گفتگو را در زیر می خوانید:
- قطعنامه 598 شاهکار سیاسی امام(ره) بود که مقام معظم رهبری هم آن را در «بازگرداندن توطئه وسیع دشمن با هدایت الهی به خودشان» تعبیر کرده اند. شاید مشیت الهی بر این بود که با پذیرش قطعنامه، حقانیت جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش در جهان آشکار شود تا ملت ایران به هدف های سیاسی خود در سطح بین المللی نزدیک تر شود. مهمترین تدبیر امام(ره) در پذیرفتن قطعنامه 598، گرفتن شعار صلح طلبی و فرستادن شعار جنگ طلبی به غربی ها از سوی ایران است. به محض اینکه ما قطعنامه را پذیرفتیم صدام با حمله مجدد به ایران زیر بار این آتشبس نرفت چرا که می خواست با یک دست پر بر روی میز بنشنیند و بگوید قطعنامه 599 را بنویسید. در مقابل حمله دوباره صدام به خرمشهر عملیات سرنوشت شکل گرفت که عراق را به عقب راندیم و آنها این بار به کرمانشاه حمله کردند و به طبع آن عملیات مرصاد صورت گرفت و موفق شدیم ارتش رژیم بعث را تا قصرشیرین به عقب بزنیم که در این شرایط صدام به ناچار قطعنامه 598 را پذیرفت.
- جمهوری اسلامی ایران از بین 12، 14 قطعنامه ای که صادر شده است فقط 598 رد نکرده بود، لذا ما به دنبال این بودیم که برخی مسائل از جمله شفاف تر شدن تعیین کشور متجاوز و جابجایی 3 بند از قطعنامه روشن شود در حقیقت به دنبال گرفتن امتیازهای بیشتر بودیم به همین خاطر همین یک سال برای پذیرفتن آن فاصله افتاد. با توجه به اینکه در روزهای آخر جنگ شرایط عوض شده بود، طرح عاقلانه این بود که شکستی را که آنها قصد داشتند بر ما تحمیل کنند را با یک "بدلی" از بعد سیاسی به خودشان برگردانیم و این تدبیر امام راحل بود در شرایطی که در حالت ضعف بودیم یک بدل به آنها زد.
اقدام استراتژیک امام (ره)
- امام با پذیرفتن قطعنامه از یک طرف صداقت ایران را به جامعه جهانی نشان داد و از طرف دیگر به مردم پیام دادند که وارد جبهه ها شدند. مردم به شدت تحت تاثیر قدرت فکری امام خمینی در پذیرفتن قطعنامه 598 قرار گرفته بودند. یک نوع احساس یاس و شکست قبل از پذیرش آتش بس در بین مردم بوجود آمده بود که امام با قبول قطعنامه گروه های زیادی را با روحیه از قوی تر شده وارد جبهه ها کردند. ما از اینکه جنگ بلاتکلیف شده بود نگران و ناراحت بودیم از یک طرف ابهام در خصوص آینده جنگ بوجود آمده بود و از طرف دیگر آرزوهای بزرگی داشتیم که انسان شرور و جنایت کاری مثل صدام که زنده بود را از بین ببریم. این ابهام و نگرانی را وقتی که به خدمت امام(ره) رسیدیم یک آرامش خاصی را را در چهره ی ایشان دیدیم که فرمودند: خداوند متعال همیشه ممکن است راه را از جاهای مختلف نشان دهد، برطرف شد.
نقش هاشمی، میر حسین موسوی در پذیرش قطعنامه
- اشخاصی چون هاشمی و میر حسین موسوی صحبت های خودشان را کرده اند، ولی سیاسیون از آتش بس صورت گرفته خیلی خوشحال بودند هرچند که طرح روشنی را برای ادامه جنگ نداشتند و راهی گشوده نمی شد.
نقش موسوی در کمبودهای عرصه جنگ
- دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سئوال مجری برنامه مبنی بر اینکه پس از آنکه میرحسین موسوی ستاد جنگ را برعهده گرفت یک سری کمبودهایی در عرصه جنگ مشاهده شد: من انتظار دارم صدا و سیما برنامه ای مفصل و جداگانه از آغاز جنگ تا پایان آن را تهیه نماید ولی سیاست این بود که آن روزها کل کشور وارد جنگ نشود چرا که احساس می کردند اقتصاد ما کشش این کار را ندارد و مردم دچار مشکل می شوند و همیشه یک اختلاف بین ما و کسانی که از پشت جبهه جنگ را اداره می کردند، وجود داشت.
ماجرای نامه رضایی درباره ادامه جنگ
- نامه نوشته شده من یک طرح کامل در جهت توانمند کردن ارتش و سپاه برای پیروزی نهایی بود که در آن مسائلی مانند تکنولوژی، آموزشی، بسیج مردم و... برای ارتش و سپاه درخواست شده بود. این یک طرح بزرگ برای سقوط صدام بود که این نامه را برای آقای هاشمی نوشته بودم، هرچند که وی مخاطب این نامه را در همه جا به امام خمینی قلمداد کرده است و اشکالی هم ندارد.
ما اهل شعار نبودیم
- در جلسه هیئت دولت، وزیر وقت سپاه(محسن رفیقدوست) درخواست کرده بود که جای اینکه دو میلیارد و 800 میلیون دلار بابت خرید سلاح به من دهید. 350 هزار میلیون دلار بدهید تا خودمان برویم سلاح بسازیم که بهزاد نبوی پاسخ معاون پشتیبانی جنگ در آن دوره داد"خدایا حداقل شعور را جایگزین شعار بفرما" ؛ این حرف را من تایید می کنم ولی ما اهل شعار نبودیم. الان خیلی ها در تحریم شعار می دهند ما تحریم ها را خنثی می کنیم، پس چرا مردم این قدر مشکل دارند در زندگیاشان، بعضی شعارها هستند که تبدیل به عمل می شوند،ما اولین گروه و نظامی هستیم که در جنگ خارجی موفق شدیم که تمام سرزمین هایش آزاد را کرد چون به همه شعارهایمان عمل کردیم.
- کسی که می گوید 350 میلیون دلار به ما بدهید و حمایت کنید تا اسلحه بسازیم یعنی برنامه و طرحی برای این کار دارد و شعار توخالی نیست بلکه شعاری است با یک برنامه، البته در مقابل، شعارهای بدون برنامه نیروهای انقلاب را تضعیف می کند.
- دو گروه وجود داشت، یکی شعارهای انقلابی را غیر واقعی می دانستند و اعتقادی نداشتند و با نیروهای انقلابی مقابله می کردند و دیگری اعتقاد داشتند که باید شعارهای افراطیتر سر بدهید. این دو گروه واقعیت جنگ را درک نمی کردند لذا در طول جنگ با این مشکلات روبرو بودیم. این دو گروه با پیام امام راهشان را جدا کردند لذا باید اعتدال را همیشه مدنظر قرار دهیم که می تواند کشور را با حفظ ارزش ها به پیروزی نهایی برساند.
درس های آموخته از تحریم های آن دوره و استفاده از آن تجارب در مقطع کنونی
- در کشوری که رهبری داریم چرا باید منازعه درست شود و کسانی که به اختلافات دامن می زنند به دنبال این هستند که از این آرامش که خداوند به ملت ایران داده برای قدرت طلبی سوء استفاده کنند. صبوری و اعتدال عبور دهنده از شرایط امروز است. تحریم ها در زمان جنگ مکمل نبرد بود که از آن به عنوان پیشروی نیروهای عراق استفاده می کردند لذا صنعت نظامی و فشار بر زندگی مردم را هدف اصلی تحریم های اقتصادی قرار داده بودند که حتی سیم خاردار و بر بولدوزر هم به ما نمی دادند.
- الان جنگ اصلی بحث اقتصاد است، از آنجایی که مقام معظم رهبری در 4 سال متوالی شعارهای سال را اقتصادی نامگذاری کرده اند نشان می دهد که نگرانی های ایشان کاملا به حق بوده است و اگر هم دولت شرایط امروز درست پیش بینی می کردد حداقل 50 درصد اثرات تحریم ها را میتوانستند خنثی کنند.
جلسه امیدوارکننده تیم اقتصادی دولت با مجمع
- حرکت خوبی بین دولت و مجمع شروع شده و بخشی از نگرانی اعضای مجمع با حضور دولت و بحث در این زمینه برطرف شد. دو طرف حرف های هم دیگر را گوش کردند و اعتقاد داریم که بهتر از این هم می توانیم همکاری هایی را داشته باشیم تا جلوی مشکلات را گرفته شود. دولت با تمام توان دلسوزی می کند قول و قرارهایی که داده اند امیدواریم عملی شود و ما به دنبال این هستیم که این جلسات بیشتر برگزار شود و دولت هم در این زمینه همکاری خوبی دارد.
مردمی کردن اداره کشور؛ فرمولی برای بیرون آمدن از جنگ اقتصادی
- فرمول سربلند بیرون آمدن از جنگ اقتصادی امروز "مردمی کردن اداره کشور" است. انقلاب اسلامی تا مردمی نبود پیروز نشده بود لذا وقتی انقلاب که مردمی شد بزرگترین رژیم استبدادی را به زانو در آورد و شرایط جنگ هم دقیقا به این شکل بود. باید در کنار اینکه با مفساد اقتصادی مبارزه شود باید از کار و سرمایه ایرانی استفاده بیشتری کرد و به کارهای خوب پاداش دهیم و البته کار نکردن هم تنبیهات داشته باشد.
- ما امروز با یک توطئه مواجهیم و باید وفاق لازم بین مسئولین بوجود آید و دقت کنیم که رقابت تبدیل به منازعه نشود. ما در کشور انسانهای متخصص داریم و باید شرایطی را مهیا کنیم که ظرفیت سازی بزرگی ایجاد شود. ما در شرایط خاصی قرار گرفته ایم، در کنار ضعف مدیریت ساختاری باید در دست دست هم قرار دهیم تا در کنار رهبر انقلاب که سایه پرمهر و محبتش بر جمله آحاد جامعه است فرصت های خوبی را بوجود آورده تا با این جنگ اقتصادی مبارزه کنیم لذا سال ها آینده سال های یک بسیج جهاد گونه و اقتصاد ایران است که ثابت کنیم ملت ایران شکست ناپذیر است.
پایان پیام/
نظر شما