منتشرنشده‌هايي از ارتباط رهبر معظم انقلاب با علامه طباطبايي

خبرگزاري شبستان: 24 آبان، سالروز درگذشت فرزانه اي فرهيخته و عارفي کامل است که عمر 79 ساله خود را، براي شکوفايي معارف ديني و گسترش آن در جامعه انساني هديه نموده و با گذر از دانه و دام دنيايي، سبکبال با توشه اي گران سنگ چون تفسير الميزان، به سوي يار پرکشيد. بزرگداشت بزرگ مردي چون علامه سيد محمدحسين طباطبايي، ارج گزاري به تمامي عالمان و دانشمندان ديني است که با سخت کوشي هاي خود، دانش، معنويت و روحانيت را به انسان ها تقديم مي دارند.

مطالب زير که از آرشيو مرکز اسناد انقلاب اسلامي تهيه شده است، منتشر نشده هايي است از رابطه رهبري با علامه طباطبايي که کشف اين زواياي مغفول در تاريخ سياسي و فرهنگي ايران به شناخت بهرت زا بزرگان ديني کمک مي کند.

بهره رهبر معظم انقلاب از علامه طباطبايي
من آمدم درس فقه و اصول امام. اصول امام را مستمرا رفته‌ام که همه‌اش را هم نوشته‌ام و موجود است. درس فلسفه يک مقدار اسفار، يک مقدار شفا درس آقاي طباطبايي رفتم. من اول درس آقاي مرتضي (شيخ مرتضي حائري) مي‌رفتم، بعد مي‌رفتم پاي درس آقاي بروجردي و مباحثه مي‌کرديم و بعد از اتمام درس، درس آقاي بروجردي، مي‌آمدم توي حجره خودمان کتاب‌هايي را که براي مباحثه با خودم برده بودم قبل از درس آقاي بروجردي، طهارت جواهري مي‌بردم و مباحثه مي‌کرديم مي‌گذاشتم توي اتاقم و اسفار يا شفا را از اتاق‌مان برمي‌داشتم و مي‌رفتيم درس آقاي طباطبايي که مسجد سلماسي درس مي‌گفت.

طباطبايي منم ايشان استاد من آقاي خميني است
يک وقتي علامه سمناني آمده بود قم و همه علما رفته بودند ديدنش. آقاي خميني هم بود، آقاي طباطبايي هم بود. از بس قيافه آقاي خميني و آن متانت در ذهن آقاي علامه سمناني –که پيرمرد ملايي بود- در ذهن او جلوه کرده بود، خيال مي‌کرد که علامه طباطبايي است چون قبلا هم تفسيرالميزان و روش رئاليسم را خوانده بود و به مقامات علمي و فلسفي ايشان واقف بود، فکر مي‌کرد که آن صورت ذهني با اين چهره و اين قيافه تطبيق مي‌کند، شروع کرد با آقاي خميني به گرم گرفتن که بله من کتاب شما را خوانده‌ام، الميزان را خوانده‌ام، آقاي خميني هم آدمي نبود که دستپاچه بشود و مثلا فورا بگويد که نخير من نيستم يا خجالت بکشد که حالا او دارد اشتباه مي‌کند واقعا مثل کوه همين‌طور نشسته بود و گوش مي‌کرد. آقاي طباطبايي هم نشسته بود توي مجلس. ايشان ديد که علامه سمناني دارد اشتباه مي‌کند براي اينکه اين اشتباه ادامه پيدا نکند رو کرد به علامه سمناني و گفت طباطبايي من هستم ايشان استاد من آقاي خمين هستند.

علامه طباطبايي مريد آيت‌الله ميلاني بود
آقاي ميلاني خيلي خوب صحبت مي‌کرد. مرد خوش تقريري بود. آنجايي که مطلب در طبق ميل و ذوقش بود خيلي شمرده و زيبا صحبت مي‌کرد. يک صداي بم گرم و خيلي زيبايي داشت و خودش هم بسيار مردم متيني بود. انصافا خصوصيات مثبت آقاي ميلاني را من در کمتر مراجع ديده‌ام. خيلي امتيازات جذب‌کننده داشت. امتيازاتي که مثل آقاي طباطبايي را مريد ايشان کرده بود، ببينيد علامه طباطبايي مريد و مخلص آقاي ميلاني بود،‌ خيلي‌ها بودند از قبيل ايشان که مريد آقاي ميلاني بودند... مرحوم علامه طباطبايي به ايشان ارادت داشت. تنها بحث رفاقت نبود، من اين را به طور قاطع مي‌گويم که مرحوم طباطبايي به ايشان ارادت داشتند يعني ايمان ديني و علمي به آقاي ميلاني داشتند، آقاي مطهري قويا به ايشان ارادت داشتند.

علامه طباطبايي و ارتباط خانوادگي و علمي با پدر رهبري
آيت‌الله سيدمحمد خامنه‌اي، برادر مقام معظم رهبري در مورد ارتباطات خانوادگي و مباحثات علامه طباطبايي با پدر بزرگوار مقام معظم رهبري مي‌گويد: ما با علامه طباطبايي البته ارتباط ما بيشتر بود براي اينکه از دوستان نزديک پدرم بود هر سال مشهد مي‌آمدند ارتباط خانوادگي بود... خوب ايشان مشهد مي‌آمدند ما در جلساتي که ايشان با پدرم داشت مي‌نشستيم و با افکار ايشان با حرف‌هاي ايشان آشنا بوديم و اينها روي آن دوستي که داشتند من الان به ذهنم مي‌آيد بيشتر روزهاي هفته حالا شايد منظم نبود ولي هفته‌اي چند روز را ايشان آنجا مي‌آمد قبل از ظهر يک ساعت به ظهر مي‌آمدند مي‌نشستند چاي مي‌خوردند و دو به دو حرف مي‌زدند و حتي حرف‌ها، حرف‌هاي علمي هم بود مختلف من يادم مي‌آيد که کاغذ گذاشته بودند راجع به مباحث هندسه بحث مي‌کردند.

سه يار دبستاني
مرحوم حاج سيدهادي ميلاني اهل تبريز بود و سابقه دوستي قديم داشتند يعني ايشان و پدر ما و مرحوم علامه طباطبايي اين سه يار دبستاني بودند در تبريز.

مقام معظم رهبري، حضرت آيت اللّه خامنه اي، در قسمتي از پيام خود به مناسبت سالگرد ارتحال علامه طباطبايي، ايشان را چنين ستودند: «او (علامه طباطبايي) مجموعه اي از معارف و فرهنگ اسلام بود، فقيه بود، حکيم بود، آگاه از اندوخته هاي فلسفي شرق و غرب بود، مفسّر قرآن بود، از علوم اسلامي، يعني علومي که از اسلام نشأت گرفته، يا از آن تغذيه کرده است، مطلع بود... شخصيت او، در لابه لاي اين دانستني هاي بسيار، به کمک رياضتي مداوم و درازمدت پرورده، صيقل يافته و پرداخته شده بود. از کساني بودکه تنها مکتب جامعي چون اسلام مي تواندامثال او را در دامان پربرکت خويش پرورش دهد».

پايان پيام/