خبرگزاری شبستان: قریب به یک و نیم سال از آغاز بیداری اسلامیدر جهان اسلام میگذرد. انقلابی که تأثیرات بسیاری در کشورهای عربی بر جای گذاشت و دیکتاتورهای بسیاری را از قذافی در لیبی گرفته تا علی عبدالله صالح در یمن، از اریکه قدرت به زیر کشید و به سه دهه حکومت مبارک در مصر پایان داد.
با این حال بیداری اسلامی هنوز ادامه دارد و در حال تسری به دیگر کشورهای عربی و حتی دیگر مناطق جهان است. بیتردید تغییراتی که به واسطه بیداری اسلامی در معادلات منطقه به وجود آمده به فراخور کشورهای میزبان، متفاوت بوده است. تفاوتی که به موقعیت ژئوپولتیک، ژئواستراتژیک و احیانا ژئواکونومیک کشور میزبان بیداری اسلامی مربوط میشده است. با این نگاه تأثیرات به ثمر نشستن بیداری اسلامی در تونس، قطعا با انقلاب التحریر و پیروزی اسلامگرایان در مصر قابل قیاس نیست و باید تأثیرات انقلاب مصر را بر معادلات حاکم بر نظام بینالملل بسیار بیشتر از کشوری نظیر تونس دانست.
در این میان یکی از کشورهایی هم که در صورت سرایت بیداری اسلامی میتوانست کل معادلات حاکم بر نظام بینالملل را تغییر دهد عربستان بود. در خطر قرار گرفتن عربستان و بیثباتی نفت خیزترین کشور جهان؛ که از قضا دیکتاتورهای حاکم بر آن رفیق گرمابه و گلستان غرب و ایالات متحده هم محسوب میشوند، میتوانست تمامی قواعد بازی را برای غرب بر هم زند. رخدادی که کشورهای غربی به شدت از آن واهمه داشتند و مدتها بود برای ممانعت از سرایت بیداری اسلامی به حجاز، کمر همت بسته بودند.
اما تمامی شواهد و قرائن از آن حکایت دارد که آنچه کابوس غرب بوده کلید خورده است و عنقریب بیداری اسلامی که از شرق حجاز طلوع کرده، به تمامی این سرزمین خواهد رسید. هرچند تا پیش از این هم تحرکات جسته و گریختهای، خصوصا از جانب شیعیان در مناطق شرقی نظیر قطیف و العوامیه دیده میشد، اما پس از بازداشت آیت الله نمر، روحانی سرشناس شیعی توسط رژیم سعودی، این تحرکات شکلی منسجم و هماهنگ به خود گرفت تا جایی که به چالشی جدی برای سعودیها بدل شد. شدت این تحرکات ضد سعودی به قدری بود که خبرگزاریهای خارجی که برای بایکوت اخبار معترضین به رژیم سعودی از هیچ اقدامی کوتاهی نمیکردند، نتوانستند بر آن چشم بپوشیند و به ناچار آنها هم اخبار تحرکات بزرگ ضد سعودی در شرق عربستان را مخابره کردند.
در حال حاضر بسیاری بر این باورند که رسیدن بیداری اسلامی به عربستان میتواند میخ آخر را بر تابوت رژیم سعودی بکوبد. خصوصا که موج جدید اعتراضات در عربستان با عواملی همراه شده که تأثیر آنها را افزایش میدهد. اعتراضات شیعیان که به شهرهای دیگر نظیر مدینه هم رسیده، در زمانی کلید خورده که عربستان در بیثبات ترین وضعیت ممکن قرار دارد. مرگ دو ولیعهد سعودی در فاصلهای چند ماهه اوضاع را در این کشور نابسامان کرده است. پس از مرگ سلطان بن عبدالعزیز و به قدرت رسیدن نایف بن عبدالعزیز، دربار سعودی امیدوار بود که بتواند ثبات را در کشور ایجاد کند اما مرگ نایف با فاصلهای کم این امکان را از سعودیها سلب کرد و اکنون که سلمان به ولیعهدی رسیده است، خبرهای بسیاری از مرگ پادشاه سعودی به گوش میرسد و حتی بسیاری معتقدند که پادشاه سعودی مرده است و خبر مرگ وی به زودی اعلام خواهد شد.
بیداری اسلامی و اوج گیری اعتراضات در سرزمین حجاز بعلاوه مرگولیعهدها و مقامات فرتوت سعودی، یکی از مهمترین کشورهای خاورمیانه را به بیثباتترین هم بدل کرده است. کشوری که تا چندی پیش قرار بود پس از به اصطلاح تحریم نفتی ایران، نفت مورد نیاز غرب را به قیمتی ارزان تولید کند، اکنون با بحرانی بزرگ مواجه شده و از جانب انقلابیون تهدید شده است که در صورت عدم آزادی شیخ نمر، با انفجار خطوط انتقال نفت و آتش گرفتنچاههای نفتی مواجه خواهد شد. اقدامی که میتواند قیمت جهانی نفت را تا مرز غیرقابل تصوری افزایش دهد.
افزون بر این چالش دیگری که سعودیها با آن مواجه هستند، فشارهای روز افزون بینالمللی است. به واقع قطب بندی که در خصوص سوریه شکل گرفته است، به احتمال زیاد خود را در مورد عربستان هم نشان خواهد داد. در یک طرف این قطب بندی غرب و ایالات متحده بعلاوه ترکیه و برخی از کشورهای عربی قرار دارند که از تروریستهای سوری حمایت میکنند و عزم خود را برای به زیر کشیدن دولت مردمی بشار اسد، جزم کردهاند در طرف دیگر این قطب بندیکشورهایی قدرتمند نظیر ایران، روسیه و چین قرار دارند که همواره از دولت مردمی بشار اسد حمایت کردهاند و اکنون هم موضع گیریهای خود را علیه سرکوب و منکوب معترضین به دولت آل سعود آغاز کردهاند. اعتراضاتی که به نظر میرسد با پیوستن برخی از سازمانهای بین المللی و تعدادی دیگر از کشورها، طی روزهای آینده تشدید شود.
بیتردید این دست اعتراضها به عدم رعایت حقوق بشر و نبودن ذرهای دموکراسی و آزادی مدنی در عربستان، یکی دیگر از عواملی است که فشارها را بر سعودیها صد چندان خواهد کرد.
پایان پیام/
نظر شما