به گزارش خبرگزاری شبستان، برخی روزنامههای صبح امروز سرمقالههای خود را به موضوعات زیر اختصاص دادند.
*روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود با عنوان «این زنجیره چند حلقه دارد ؟!» به قلم «حسین شریعتمداری» آورده است:
1- می گوید ننویس! می پرسم چرا؟! می گوید کام مردم تلخ می شود! می گویم؛ کام مردم را کلان سرمایه داران مفت خور و مافیای حرام خوار اقتصادی تلخ می کنند که افسار پاره کرده و به جان مردم افتاده اند و با بهره گیری از شیپورهای بیرونی و برخی رسانه های داخلی، همه زشتی ها و پلشتی های حاصل از فساد اقتصادی خود را به حساب نظام مظلوم و مقدس جمهوری اسلامی می نویسند. از برادران رزمنده و پاکباخته سپاه است. سال های سال است که او را از نزدیک می شناسم. بعد از سال ها مجاهدت در جبهه و پشت جبهه و در حالی که در موقعیت های برجسته ای حضور داشته است، امروزه از مال دنیا غیر از یک آپارتمان در یکی از محله های جنوب شهر تهران چیزی ندارد... سخن که به مافیای اقتصادی می رسد و لکه سیاهی که سعی دارند بر سیمای پاک نظام بنشانند، با نگارنده همنوا می شود و می گوید؛ بنویس! باید مردم بدانند که ثروت های انبوه را چه کسانی به کیسه بی انتهای خود می ریزند و در همان حال خروجی پلشت آن نظیر گرانی ها را به حساب ناکارآمدی نظام و مسئولان می نویسند. می گویم آقای «م-الف» از گردانندگان اصلی فلان روزنامه اقتصادی حامی فتنه 88 است. او که در دو کانون اقتصادی حساس وابسته به نظام حضور داشته و دارد، هم اکنون در یک پرونده فساد چند صد میلیارد تومانی تحت تعقیب است و می پرسم؛ چرا باید فساد اقتصادی و حرام خواری او که هیچ نسبتی با نظام ندارد در افکار عمومی به حساب نظام و یا ناکارآمدی مسئولان نظام مقدس جمهوری اسلامی نوشته شود؟!... می گوید بنویس برادر! و می نویسم؛
*روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان «تلویزیون، مسابقات فوتبال و ماه مبارک رمضان» آورده است:
از دو هفته قبل، استفتائاتی از مراجع معظم تقلید درباره برگزاری مسابقات فوتبال در ماه مبارک رمضان صورت گرفت و متن سؤال و جوابها در رسانههای مکتوب و مجازی منتشر شد. خلاصه و جمعبندی جوابها اینست که اگر مسابقات فوتبال یا هر ورزش دیگری موجب روزه خواری شود، انجام آن حرام است.
بهانهای که متولیان امور ورزشی مطرح میکنند اینست که طبق مقررات فدراسیون جهانی فوتبال چارهای غیر از برگزاری این مسابقات در زمان مقرر که اکنون با ماه مبارک رمضان همزمان شده است ندارند. البته برنامه مسابقات را طوری تنظیم کردهاند که بعد از مغرب انجام شوند و با ساعات روزهداری همزمان نباشند.
پاسخی که به این بهانه در مقالات و مطالب منتشر شده در روزنامهها و رسانههای مجازی داده شده اینست که فدراسیون جهانی فوتبال چنین مقرراتی ندارد و زمان بندی مسابقات در اختیار خود کشورهاست. برای نمونه به عملکرد کشور ترکیه اشاره شده که سال گذشته این مسابقات را در ماه مبارک رمضان برگزار نکرد و با مشکلی نیز از نظر فدراسیون جهانی فوتبال مواجه نشد. وانگهی حتی اگر فدراسیون جهانی فوتبال نیز بخواهد اجباری را اعمال کند که با احکام دینی در تعارض باشد، روشن است که نمیتوان حکم دین را به خاطر مقررات فدراسیون کنار گذاشت. از طرف دیگر، طبیعی است که ورزشکاران برای آمادگی جسمی جهت مسابقات اول شب، خود را مجاز به روزه نگرفتن میدانند.
*روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود با عنوان «نقد، شجاعت و آزادی بیان» به قلم «محمد کاظم انبارلویی» آورده است:
«»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم است که در آن میخوانید؛نقد در حوزه سیاست به لحاظ علمی ادب و آدابی دارد . شجاعت در نقد اصحاب قدرت هم تعریف شفافی دارد . پاسداشت حریم آزادی بیان و تعریف مختصات حقوقی آن درقوانین جمهوری اسلامی امری مبهم نیست . طی سه دهه گذشته ملت ما هر سه مفهوم را در فضای سیاسی کشور تجربه کرد .
جمهوری اسلامی زیر چکش نقد کفار ، منافقین و ملحدین (بخوانید لیبرالها و نئولیبرالها) همواره مبتنی بر نشر اکاذیب ، اهانت ،تشویش اذهان و ایراد تهمت و افترا بوده است .
طبیعی است آن جماعت در این نقادی به سّد قانون برخورد می کردند و فریاد بر می آوردند در ایران " آزادی " نیست ، " نقادی " مفهوم ندارد و ما با " شجاعت " در برابر قدرت ایستادیم !
نتیجه این ایستادگی به پناهندگی در غرب منجر شد . معلوم شد آنها جزء اصحاب نقد قدرت نیستند چون خودشان ابزار قدرتهای جهانی می باشند و از بابت هر دروغ و تهمتی علیه نظام و مردم ما یک مبلغ ناچیز از بابت جیره جنگی از سرویسهای جاسوسی دشمن دریافت میکردند.
از سال 88 که به تدریج شر منافقان و فتنه گران از سر ملت کنده شد و فضای سیاسی کشور در دست اصولگرایان افتاد ، ادبیات نقد و گفتگو متفاوت شد.
*روزنامه تهران امروز در سرمقاله امروز خود با عنوان «نمادهای نازیبا» آورده است:
مشکل اقتصاد ایران نفت نیست، مشکل اقتصادایران تحریم نیست، مشکل اقتصاد ایران سوء مدیریت است. انتشار تصاویری از ازدحام مردم برای خرید چند کیلو مرغ دولتی بیش از آنکه کمک و اهتمام مدیران اجرایی برای حل مسائل اقتصادی باشد نشانهای از آثار و پیامدهای سوءمدیریت درعرصه اقتصاد است که به این شکل خود را نشان میدهد.گرانی مرغ به هر دلیل یا دلایلی باشد، به نماد نوع مدیریت دولت در عرصه اقتصاد تبدیل گشته و اگر برای رفع عوارض چنین سوءمدیریتی برنامهای قوی و منسجم اندیشیده نشود این احتمال میرود که به سایر حوزهها کشیده و مردم را در تامین عادی قوت غالبشان با دردسر بیشتری مواجه کند.
گشتی در بازارهای مختلف از جمله مواد غذایی و کالاهای اساسی نشان می دهد که در این بازارها ثبات قیمتی وجود ندارد و تدابیر اعمالی برای مهار، ولو یک ماهه بازارها، رضایت بخش نبوده است.
سوال اصلی این است که چرا بازارها با چنین وضعیتی روبهرو شدهاند و آیا زیبنده است که مردم را برای دریافت چند کیلو مرغ اینگونه در صف خرید نگه داشت و آخرالامر هم به همه متقاضیان، مرغ دولتی نرسد؟ آیا می توان همواره برای رفع مسئولیت از خود نقش دستهای نامرئی و ناپیدا را پیش کشید؟
حتی بر فرض محال چنین دستهای ناپیدا و نادیدهای هم وجود داشته باشد،علت اینکه آنها معرفی نمیشوند،چیست؟ این دستهای ناپیدا کجاست و چرا برخی بهصورت سربسته کدهایی میدهند اما حاضر به صریحگویی نیستند؟
*روزنامه آرمان در سرمقاله امروز خود با عنوان «بسترهای اجرای اصل 44» به قلم «علیمحمد احمدی» آورده است:
روند خصوصیسازی در کشور بسیار ضعیف بوده و به تعبیر شفافتر از اجرای اصل 44 قانون اساسی که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب نیز بوده تا حدی بازماندهایم. همانطور که سازمان بازرسی کشور تایید کرده بود به نظر میرسد مهمترین نتیجه خصوصیسازی در سالهای گذشته تولید شبهدولتیها بوده است.
برای موفقیت حداقلی در اجرای اصل 44 و خصوصیسازی در کشور باید زیرساختارهای ورود به این سیاستها را مهیا میکردیم اما پیش از شروع اجرا هیچگونه بسترسازی نشد.
مهمترین مقوله بسترسازی برای توفیق در خصوصیسازی بحث بهبود فضای کسب و کار بود که تا زمانی که این کار محقق نشود اوضاع بهسامان نمیشود و اجرای مناسب خصوصیسازی عملی نیست.
*روزنامه جام جم در سرمقاله امروز خود با عنوان «ما، دشمن و تحریمهایش» به قلم «مهدی فضائلی» آورده است:
از پیروزی انقلاب اسلامی ایران چندان نگذشته بود که ملت ایران فهمید راهی که در آن گام گذاشته است راه همواری نیست و برای رسیدن به اهداف انقلاب نهتنها فرش قرمز برایش نگستراندهاند، بلکه چه بسا لازم باشد از جان و مالش بگذرد و انواع مشکلات را تحمل کند.
غائلههای ترکمنصحرا، کردستان، خلقعرب، خلق مسلمان، موج اقدامات تروریستی، جنگ تحمیلی، فشارهای اقتصادی و سیاسی تهاجم فرهنگی و ماجرای هستهای تنها بخشی از آن چیزی است که ملت ایران طی بیش از سه دهه گذشته تجربه کرده است فقط به جرم این که گفته است: «خدا» و در این راه پایداری کرده است.
البته در این مسیر پرفراز و نشیب، سنگلاخ و گردنههای صعبالعبور، فتوحات و دستاوردهای بزرگ و چیره شدن بر چالشهای گوناگون و مشاهده ناکامی دشمن هم بخش دیگری از تجربهای است که ملت بزرگ ایران آن را دیده و چشیده است.دشمنان ما هم طی این دوران شنیدنیهای زیادی دارند.
پایان پیام/
نظر شما