معناداری زندگی بشر به وجود خداوند وابسته است

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) فناناپذیری، اخلاق و طرح را سه دلیل اثبات وجود خداوند برشمرد و گفت: بنابراین سه قالب سنتی وجود خدا برای معناداری زندگی بشر ضروری است.

به گزارش خبرنگار شبستان، نشست فلسفه دین با موضوع "معنای زندگی"، صبح امروز، سه شنبه، 20 تیر ماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد و در آن آراء متفکران غربی در حوزه معنای زندگی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
بنابراین گزارش، هدایت علوی تبار، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به سخنرانی پرداخت.

وی مقاله خود را در باب "ضرورتی برای وجود خدا برای معناداری زندگی انسان" ارائه کرده و از این دیدگاه به بررسی نظرات برخی فیلسوفان از جمله "گوردن" پرداخت.
علوی تبار گفت: ضرورت وجود خدا از حیث روان شناختی و جامعه شناختی موضوعی قابل بررسی است، چراکه گاها به لحاظ روانی می تواند برای انسان مثبت تلقی شود، هرچند که در برخی موارد هم مبنای عقلی ندارد.
وی تصریح کرد: می توان در قالب 3 علت سنتی بحث معنای زندگی از نگرش های مختلف را مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت وجود خدا برای معناداشتن زندگی بشری ضروری است، این سه دلیل اثبات وجود خداوند عبارتند از :فناناپذیری، اخلاق، طرح یا دیزاین.
علوی تبار در ادامه به تشریح هرکدام از سه دیدگاه یاد شده از منظر گوردن و دیگر اندیشمندان پرداخت و ابراز کرد: از گذشته های دور بحث حیات اخروی انسان ها مطرح بوده است، نهیلیست ها در این راستا بحث پوچی زندگی را در ختم شدن آن به مرگ عنوان می کردند که در مقابل دیدگاه آنها اگر ما به وجود خداوند معتقد باشیم حیات اخروی را نیز اثبات می کنیم که این حیات معنابخش حیات دنیوی است.
این استاد دانشگاه افزود: اشکالی که گوردن در رابطه با حیات دنیوی مطرح می کند آن است که نباید فناناپذیری را به معنای امتداد کمی قلمداد کنیم، فناناپذیری را باید عمقی و کیفی فهمید یعنی انسانی که در دنیا هست اگر با کیفیت زندگی کند کافی است تا ماندگار و جاودانه شود.
وی ادامه داد: بنابر دیدگاه این فیلسوف، کیفیت زندگی منجر به فناناپذیری آدمی می شود و وی نوعی نگاه عمودی دارد و در این راستا برای شاهد مثال از (رویت مثال خیر) افلاطون نام می برد.
علوی تبار با بیان این مطلب که اگر تفسیر فوق را بپذیریم در این صورت نیازی به حیات اخروی نداریم، ابراز کرد: همچنین گوردن در این راستا اشکالی دیگر را وارد می داند مبنی بر اینکه اگر اشکال نخست را وارد ندانیم، در این صورت مبحثی دیگر مطرح می شود مبنی بر اینکه نظریه اخروی احتیاج به نظریه دوآلیسم (یعنی حیات دوگانه بدن) دارد. از نظر گوردن دوالیسم امروز دیگر معنایی ندارد و اگر دوالیسم را نپذیریم حیات اخروی قابلیت اثبات ندارد.
وی در ادامه به اشکال سومی که در باب موارد مطروحه از سوی گوردن عنوان می شود اشاره کرد و افزود: گوردن بنا به روش خاص خود می گوید اگر فرض را بر درست بودن دوالیسم بگیریم باز هم اشکالی وارد است بر این مبنا که برای حیات فردی ممکن است نیاز به خدا نداشته باشیم، از این طریق که در دوالیسم بر جوهر مادی و غیرمادی قائلیم.
علوی تبار با اشاره به سخن گوردن در باب مولفه اخلاق در قالب سه علت سنتی تصریح کرد: آنچه که به زندگی معنا می بخشد اخلاق است، اما زمانی اخلاق به زندگی معنا می دهد که مطلق باشد نه نسبی، به بیان بهتر اخلاق باید عینی (objective)باشد و نه موضوعی (subjective).
این پژوهشگر اظهار کرد: گوردن با موارد مذکور مخالفت می کند و می گوید اگر همه اخلاق را بر اراده یک موجود یعنی خدا بدانیم در واقع اخلاق را از ریشه زده ایم، بنابراین در باب مسئله اخلاق معیارهای مستقل از خداوند وجود دارد.
علوی تبار در ادامه به سومین علت سنتی با عنوان (طرح یا دیزاین) اشاره کرد و گفت: ما می دانیم از دلایلی که انسان را به پوچی رهنمون می سازد، تصادفی بودن امور است، در این راستا راه حل ایجابی گوردن آن است که به جای بحث شناختی و برخورد با عالم توسط ذهن، آن را با قلب رصد کنیم و دیدمان را نسبت به جهان تغییر دهیم.

وی  خاطرنشان کرد: با توجه به تعاریف ارائه شده به زعم گوردن، با اعمال برخی اصلاحات مدنظر وی وجود خداوند به زندگی معنا می بخشد.

بنابراین گزارش، در ادامه این نشست تخصصی امیرعباس علیزمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز به سخنرانی پرداخت.
وی گفت: تصور می کنم اکثریت مردم جهان معنای زندگی را در نوعی لذت می دانند، البته این امر شاید تنها ادعایی بیش نباشد، چراکه در این باب نیاز به مباحث توصیفی و روان شناختی داریم.
وی تصریح کرد: نگاه مردم به زندگی فارغ از دیدگاه یاد شده با یکدیگر متفاوت است، نباید معنای زندگی را مفهومی انتزاعی و پیچیده دانست، دیدگاه معنادار بودن زندگی بر اساس لذت در مقابل دیدگاهی قرار گرفته است که زندگی را منوط به غایت می داند.
علیزمانی اظهار کرد: اساس نظریه لذت در باب مسئله مذکور بیان گر (زندگی بهتر زندگی خوش تر) است، طرفداران این نظریه معتقدند زندگی معنادار کیفیت بهتری دارد. در این دیدگاه لذت از کلیت زندگی و اجزای آن جدا نشده چراکه طرفداران این نظریه اجزا را همان لحظات می دانند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: طرفداران این نظریه معتقدند رنج کمتر مساوی با زندگی بهتر است که این دیدگاه از سوی افرادی چون جرمی بنتام مطرح شده است. افرادی که این دیدگاه را تایید می کنند اساس و ارزش زندگی را لذت می دانند. 

پایان پیام/

کد خبر 150578

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha