برای یک مسلمان کدام واجب است؟ اقتصاد یا عبادت...

در تعابیر اسلامی فقر همپایه مرگ شمرده می شود و گویی آنکس که در زیر فشارهای سخت ناشی از محرومیت اقتصادی است به مرده ای می ماند که از حیات و زندگی سالم و با نشاط محروم گشته و در گودال مخوف مرگ فرو غلتیده.

خبرگزاری شبستان؛ یکی از رنج های مکرر و سختی های مستمر که همواره توده های مردم را در مضیقه و تنگنا قرار می دهد و زندگی روزمره آنان را مختل می کند فقر و محرومیت و مشکلات اقتصادی ناشی از آن است. تورم، گرانی و سیر صعودی قیمت ها در مسکن، پوشاک، ارزاق عمومی و نیازهای اولیه به شدت مردم را می آزارد و طاقت و توان آنان را می فرساید. این رنج به گونه ای است که همه چیز را تحت الشعاع قرار داده، ذهن ها را به خود مشغول می کند و افکار و عقول مردم را به آشفتگی می رساند تا آنجا که مسائل و موضوعات مهم خانواده ها در بعد فرهنگی را که به تربیت و پرورش جامع و تامین نیازمندی های عاطفی، روحی و روانی آنها مرتبط می شود یا در معرض فراموشی قرار می گیرد و یا به شکلی ناقص و سطحی و فاقد شاخصه های لازم عملی می شود. فقر و محرومیت تلخ است و رنجزا و عامل غم و اندوه و استیصال و موجب تنش های ناخواسته در کانون خانواده . 


فعالیت اقتصادی در اسلام، عبادت است
فرهنگ رهایی بخش اسلام وقتی «دین» و «دنیا» را در کنار هم و هر دو را برای سعادت مادی و معنوی انسان ضروری می داند و فردی را که دنیایش را برای آخرتش ترک می کند و یا آخرتش را برای دنیایش وا می نهد فاقد دین باوری و دین داری صحیح و خارج از جامعیت اسلام معرفی می کند(1) اهمیت مسائل «مادی و اقتصادی» را در کنار امور «عبادی و معنوی» نمایان می سازد.
و نیز وقتی این فرهنگ متعالی اجر و پاداش کسی را که برای تامین معاش خود و خانواده اش می کوشد همانند جهادگر میادین نبرد با دشمنان معرفی می کند(2) به این وسیله معیشت مردم و رفع نیازهای اقتصادی روزمره آنان را حائز اهمیت می داند.
همین فرهنگ جامع و زندگی ساز آن زمان که می خواهد رنج و تلخی فقر و محرومیت را معرفی کند از تعابیری بهره می برد که به خوبی شدت مشقت ناشی از تهی دستی و ناداری را می نمایاند. در این تعابیر فقر همپایه مرگ شمرده می شود(3) و توگویی آنکس که در زیر فشارهای سخت ناشی از محرومیت اقتصادی منکوب می شود به مرده ای می ماند که از حیات و زندگی سالم و با نشاط محروم گشته و در گودال مخوف مرگ فرو غلتیده است !


فقر؛ عقل و عزت نفس را می رباید!
و نیز در همین فرهنگ فقر و ناداری عامل تحیر عقل و ذلت نفس نام می گیرد(4) که این دو تعبیر نشان می دهد چگونه فشار و تنگناهای سخت اقتصادی آدمی را از تلاش های مبتنی بر خردورزی باز می دارد و این نیروی راهگشا را به گونه ای از مسیر فعالیت های مفید و سالم خارج می کند که به سرگردانی و پریشانی گرفتار می شود. ذلت نفس هم مشکل بزرگی است که از فقر بر می خیزد و آدم فقیر را اگر فاقد ایمان استوار و متقن و مراتب بالای تقوا و وارستگی باشد از عزت نفس باز می دارد.
این ها نمونه هایی از آثار مخرب و خطرناک و ویرانگر فقر و محرومیت است. جامعه ای را که با این مشکل و معضل مواجه باشد چگونه می توان نگریست و در فکر فرو نرفت؟ چگونه می توان غم و اندوه به کام جان نریخت؟


آنچه علی علیه السلام را رنج می داد! 

در چنین وضعیتی از یک سو با رنج طاقت فرسای فقر و نیازمندی های شدید محرومان مواجه هستیم و سیمای غبار غم گرفته آنان را مشاهده می کنیم که به تعبیر امیرمومنان (ع) در شهر و دیار خود نیز به دلیل فقر و بی بضاعتی «غریب» هستند(5) و از طرفی دیگر و در نقطه مقابل سرمایه دارانی را می بینیم که در ثانیه، درآمدها به هم می زنند و نابرده رنج به گنج انبوه می رسند و نه تنها در محرومیت زدایی سهمی به عهده نمی گیرند و گره ای از مشکلات اقتصادی نمی گشایند که نعمت های الهی را کفران می کنند و از بذل و انفاق بخل می ورزند و از هر حکمت و موعظه ای رخ برمی تابند. نه گوش شنوایی دارند و نه هراسی از کسی و تهدیدی و قانونی ! این اوضاع و تلخی رنج مکرر آن کلام حضرت علی (ع) را در ذهن تداعی می کند که فرمود: آیا نمی نگری نیازمندی که رنج فقر را می کشد یا توانگر و ثروتمندی که نعمت های خدا را به کفران و ناسپاسی تبدیل کرده است یا بخیلی را که بخل کردن به حق خدای تعالی را غنیمت دانسته یا سرکشی را که گویا گوش های او از شنیدن حکمت و فرزانگی به سنگینی یا کری گرفتار آمده است !(6)
فرهنگ و معارف اسلامی در کنار تلاش برای نمایاندن تلخی و رنج فقر به منظور ایجاد بینش در دولتمردان و کارگزاران حکومتی برای رسیدگی به محرومان و فعالیت وقفه ناپذیر در جهت رفع مشکلات و تنگناهای معیشتی مردم رهنمود و دستورالعمل ارائه می دهد این رهنمودها و دستورالعمل ها را هم در قالب نامه های حکومتی یا بخش نامه های دولت اسلامی متجلی می یابیم و هم در سیره سیاسی و عملی پیشوایان و ائمه دین (ع) مشاهده می کنیم. در نامه حکومتی حضرت علی (ع) به مالک اشتر که حاوی بخش های مختلف و موضوعات گوناگون و به صورت قوانین و ضوابط جامع برای اداره کشور اسلامی است، درباره رسیدگی عملی به محرومان و رفع تنگناهای معیشتی آنان اینگونه به دقت و مراقبت و تلاش روشمند فرمان داده می شود: خدا را خدا را در خصوص طبقات پائین و محروم جامعه که هیچ چاره ای ندارند و اینان بینوایان، نیازمندان، فقیران و بیماران زمین گیر هستند. در این طبقه محروم گروهی از اظهار فقر خویشتن داری می کنند و گروهی دیگر دست نیاز می گشایند. پس برای خدا پاسدار حقی باش که خداوند برای این طبقه معین فرموده است. بخشی از بیت المال و بخشی از غلات زمین های غنیمتی اسلام را در هر شهری به محرومان اختصاص بده زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیک ترین آنان سهم و نصیبی عادلانه از بیت المال وجود دارد و تو مسئول رعایت آن می باشی. مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان باز دارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم عذری برای ترک مسئولیت های کوچکتر نخواهد بود.

 

کسانی که بیش از دیگران به عدالت نیاز دارند!
همواره در فکر مشکلات محرومان باش و از آنان روی برمگردان به ویژه امور کسانی را از آنان بیشتر رسیدگی کن که از کوچکی به چشم نمی آیند و دیگران آنان را کوچک می شمارند و کمتر به تو دسترسی دارند. برای این گروه از افراد مورد اطمینان خود که خداترس و فروتن می باشند فردی را انتخاب کن تا پیرامونشان تحقیق و مسائل آنان را به تو گزارش کند. سپس در رفع مشکلاتشان بگونه ای عمل کن که در پیشگاه خدا عذری داشته باشی زیرا این گروه در میان ملت بیشتر از دیگران به عدالت نیازمندند و حق آنان را به گونه ای بپرداز که در نزد خدا معذور باشی از یتیمان خردسال و پیران سالخورده که راه چاره ای ندارند و دست نیاز برنمی دارند پیوسته دلجویی کن که این مسئولیتی سنگین بر دوش زمامداران است. اگرچه حق تمامش سنگین است اما خدا آن را بر مردمی آسان می کند که آخرت را می طلبند و نفس را به شکیبایی وامی دارند و به وعده های پروردگار اطمینان دارند. پس بخشی از وقت خود را به کسانی اختصاص ده که به تو نیاز دارند تا شخصا به امور آنان رسیدگی کنی و در مجلس عمومی با آنان بنشین و در برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش و سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخنگوی آنان بدون اضطراب با تو گفتگو کند. من از رسول خدا(ص) بارها شنیدم که فرمود: ملتی که حق ناتوانان را از زورمندان بی اضطراب و بهانه ای بازنستاند رستگار نخواهد شد. پس درشتی و سخنان ناهموار آنان را بر خود هموار کن و تنگ خویی و خود بزرگ بینی را از خود دور ساز تا خدا درهای رحمت خود را به روی تو بگشاید و تو را پاداش اطاعت ببخشاید و آنچه به مردم می بخشی بر تو گوارا باشد و اگر چیزی را از کسی بازمی داری با مهربانی و پوزش خواهی همراه باشد.» (7)

 

آنچه دولتمردان باید از علی علیه السلام بیاموزند   

این دستورالعمل حکومتی درباره رسیدگی به محرومان و تلاش عملی برای رفع موانع و تنگناهای اقتصادی و معیشتی مردم همه جوانب و جلوه های این مراقبت و فعالیت را رعایت نموده و از چیزی فروگذار نکرده است به گونه ای که اگر در شرایط امروز جامعه ما دولتمردان و کارگزاران حکومتی به تمام بندهای این دستورالعمل متعهد و عامل باشند مضایق اقتصادی و تنگناهای معیشتی مردم در ابعاد مختلف مالی و حقوقی مرتفع می گردد. در یک نگاه به این فرمان حکومتی می توان موارد و جنبه های مختلف رسیدگی به مشکلات و حقوق اقشار زحمتکش جامعه را اینگونه توصیف کرد. به همه گروه های محروم از جمله بینوایان، نیازمندان، فقیران و بیماران زمین گیر باید توجه کرد و رسیدگی به مشکلات آنها را وجهه همت قرار داد و از هیچ فرد درمانده و وامانده ای غفلت نکرد. گروهی از گرفتاران که در تنگناهای سخت اقتصادی محاصره می شوند همواره خویشتن دار هستند و نیاز شدید و فقر رنج آور خود را مطرح نمی کنند و در نقطه مقابل جمعی هستند که دست نیاز برمی آورند و زبان به اظهار حاجت می گشایند. دولت اسلامی باید گروه خویشتن دار را شناسایی کرده و به یاری آنان بشتابد و گروه دست نیاز برآورده را دریابد و مساعدت کند.
کارهای مهم و حیاتی در سطح سیاست داخلی و سیاست خارجی نباید سایر امور از جمله رسیدگی به محرومان و مبارزه با تورم و مشکلات معیشتی مردم را به فراموشی بسپارد که در نظام سیاسی و حکومتی اسلام هر چیزی باید در جای خود قرار گیرد و هر کاری باید در محل و جایگاه خود با دقت و مراقبت انجام شود.
مبادا برخی از مسائل مهم مملکتی همچون دیپلماسی و رفت و آمدهای سیاسی و مراوده با کشورها و دولت ها، دولتمردان را از امور داخلی از جمله مشکلات و معضلات اقتصادی جامعه بازدارد و روز به روز بر رنج فقر و فشار مردم افزوده شود.
حالات خاصی که در اثر تصاحب قدرت و حکومت در افراد و عناصر ناساخته و ناپرورده به وجود می آید و آنان را از باده ریاست و جاه و مقام به گونه ای سرمست می نماید که از مردم محروم فاصله می گیرند و مشکلات رنجزا و مشقت آفرین اقتصادی آنان را رها می کنند در شان و منزلت دولتمردان اسلامی نیست و به همین دلیل باید به شدت از آن پرهیز نمود و به خداوند قادر متعال روی آورد و یاری او را تمنا نمود.

 

مشکلات مردم را آنگونه که هست ببینید
تشکیل گروه های تحقیق برای شناسایی مشکلات و تنگناها و چاره یابی برای رفع آنها و تامین نیازهای مردم جامعه بسیار ضرورتی است انکارناپذیر و دولت اسلامی در هر دوره ای باید به این مهم نظر و عمل دقیق روا دارد. حاصل و نتیجه نهایی این تحقیقات باید برای یافتن روش ها و رسیدن به طرح ها و برنامه ریزی های مناسب جهت مقابله با مشکلات اقتصادی مردم به بهره وری درآید و تلاش مسئولان را با آمیزه ای از «علم» و «عمل» همراه سازد و از حرف و شعار به فعل و رفتار درآورد.
دولتمردان باید بخشی از وقت خود را به دیدار حضوری با توده های مردم و سخنگویان آنان اختصاص دهند و فضای مناسب و مساعدی به وجود بیاورند تا گرفتاران و نیازمندان بتوانند بدون اضطراب و فشار سخن خود و رنج و تنگنای زندگی خویش را به مسئولان و کارگزاران حکومتی منتقل کنند تا آن دسته از مدیران و کارگزاران که همواره در پشت درهای بسته به تفکرات و تصمیم گیری های نامنطبق با واقعیت های جامعه می رسند از خوش خیالی و غفلت و به خودمشغولی به درآیند و مشکلات مردم را آنگونه که هست دریابند.
در تماس و تعامل مردم با مسئولان باید حق ناتوانان از زورمندان چه از نوع اقتصادی و چه از نوع سیاسی بازستانده شود و این موضوع به گونه ای حائز اهمیت است که عدم تحقق آن فلسفه وجودی دولت و حکومت اسلامی را زیر سوال می برد.
در مواجهه مردم با دولتمردان درشتی و ناهمواری سخنان برخی از محرومان و گرفتاران طبیعی است و این از شدت و فشار تنگناهای معیشتی و فقر و محرومیت سخت اقتصادی ناشی می شود که طاقت و توان آنان را ربوده و کاسه صبرشان را لبریز کرده است. در نظام سیاسی و حکومتی اسلام وظیفه دولتمردان و کارگزاران در این گونه موارد سعه صدر و حوصله فراوان و پرهیز از تندخویی و عصبانیت است و همین امر است که کارها را در مجرای صحیح قرار می دهد و از بروز مشکلات جدید جلوگیری می کند.
پاورقی:
1 ـ الحدیث مجموعه رهنمودهای پیشوایان اسلام به کوشش محمدتقی فلسفی دفتر نشر فرهنگ اسلامی ج 2 ص 49
2 ـ همان منبع ج 3 ص 8
3 ـ غررالحکم تنظیم موضوعی به کوشش سید هاشم رسولی محلاتی دفتر نشر فرهنگ اسلامی ج 2 ص 286
4 ـ همان منبع ص 287
5 ـ الحدیث ج 2 ص 379
6 ـ غررالحکم ج 2 ص 290
7 ـ نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی نامه 53
 پایان پیام/
 

کد خبر 149765

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha