به گزارش خبرنگار شبستان، در برنامه شب گذشته «هفت» -جمعه شب، 16 تیرماه- مسعود فراستی، حسین معززینیا و سیدمحمدحسینی سه منتقدی بودند که در غیاب عطاران در مورد فیلم او صحبت کردند.
هرچند عدم حضور عطاران از سوی مجری برنامه «شرکت در جشن» عنوان شد، اما عطاران پیش از این در گفتوگو با نشریه سینمایی «24» از حضور دائم فراستی در برنامه «هفت» انتقاد کرده بود.
او گفته بود: « الان نماینده منتقدان در تلویزیون کسی شده که فکر نمیکنم هیچ کسی راضی باشد از شرایطی که او درست کرده. ولی هیچ کس چیزی نمیگوید و همه کوتاه میآیند. شکل عجیبی پیدا کرده این ماجرا. وقتی در تلویزیون میگویند این فیلم اصلا مزخرف است، قابل دیدن نیست، قصه ندارد و هیچی ندارد، این حتما روی مردم تاثیر میگذارد و میگویند اصلا نرویم ببینیم، دارند میگویند این قابل دیدن نیست. به هم میگویند این آقاهه توی تلویزیون گفت فیلم آشغال است. خب نرویم بیخودی پولمان را خرج کنیم. الان برعکس شده. الان دیگر یکی از افتخارات این است که توی برنامه هفت به یک آدم فحش بدهند».
البته رضا عطاران در گفتوگو با یکی از سایتهای خبری انتقادات خود از برنامه هفت را در نشست فیلم «ورود آقایان ممنوع» صرفا یک شوخی با مسعود فراستی منتقد برنامه دانسته بود و گفته بود: «شوخیای که در نشست فیلم «ورود آقایان ممنوع» در مورد برنامه «هفت» گفتم، فقط یک شوخی با مسعود فراستی منتقد این برنامه بود. من با دست اندرکاران برنامه «هفت» مخصوصا مسعود فراستی از قدیم آشنایی دارم و مشکلی بین ما وجود ندارد».
آنچه در اظهارات فراستی درباره شخصیت عطاران و اظهار دوستی با او تایید شد.
فراستی ابتدا درباره فیلمنامه «خوابم میآید» گفت: فیلم تا جایی که مربوط به زندگی رضا میشود فیلمنامه چفت و بست دار و خوبی دارد و ویژگیهای شخصیت رضا را به خوبی با شیوه اول شخص روایت میکند اما نیمه دوم فیلم دچار افت میشود.
معززینیا منتقد مهمان برنامه پس از آنکه از فریدون جیرانی یاد کرد درباره فیلم گفت: طنز فیلم عطاران اورژینال است و از نگاه و گذشتهاش میآید. در ساختار فیلم نیز از آنجایی که ایدهها کنار میرود و زبان متعارف میشود فیلم افت میکند. نیمه اول فیلم شوخیهای بامزهای دارد و نیمه اول سرحالی را شکل میدهد اما در نیمه دم بخشی از ایدهها حذف و خانواده که بسیار هم نقشی جذابی در فیلم دارد کمرنگ میشود. از اینجا فیلم لحن خود را گم می کند و شلخته میشود.
در میانه برنامه سیدمحمد حسینی که با تاخیر به جمع منتقدان پیوسته بود درباره فیلم گفت: در فیلم نشانههایی از فلسفه اگزیستانسیالیسم وجود دارد. در اگزیستانیسالیسم آدمهای تنهایی به نمایش در میآید که خودشان به دنبال حل مشکلاتشان هستند همان ابزوردی که در فلسفه اصالت وجود قرار دارد در این فیلم نیز است. خواندن رمان "بیگانه" آلبر کامو توسط رضا دال بر این مدعا است.
فراستی در ادامه صحبتهای حسینی گفت: عطاران کامو را دوست دارد، اما اگزیستانیسالیسم را نمیشناسند یا اگر هم میشناسد بروز نمیدهد و ادعایی در این زمینه ندارد. شخصیت رضا در فیلم فقط به کامو یا کافکا علاقمند است اما تاثیری از آنها نگرفته است. او یک پیرپسر نیمه پوچگرای تلخ است که عاشق میشود بنابراین تبلیغ کامو یا نهیلیست را نمیکند. طنز این فیلم طنز تلخ شبه ابزورد است.
او در ادامه توضیح داد: ساختار طنز کمدی فیلم ایرانی نشده است اما به طور کامل هم مثلاً از کمدیهای وودی آلن یا فیلم "مالنا" تقلید نمیکند بلکه عطاران نتوانسته به یک زبان ایرانی در فیلم برسد.
حسینی در ادامه گفت: من موافق حضور بازیگر مرد به جای زن در فیلم نیستم و از لحاظ شخصی این کار را مناسب نمیدانم. همچنین نمیشود گفت که این فیلم سیاسی نیست. برخی نشانه های سیاسی در فیلم گنجانده شده که نمیشود آنها را انکار کرد.
فراستی گفت: عطاران در اولین فیلمش حرف زیادتر از دهانش نمیزند و حرف سیاسی و فلسفی هم نمیخواهد بزند. فیلم مساله دارد و این خیلی خوب است اما زمان در فیلم مشخص نیست و معلوم نیست که کی و چه زمانی را میخواهد نشان دهد.
معززینیا در پایان نقد این فیلم گفت: شخصیتهای فیلم و خانواده رضا در فیلم گروتسک تصویر شدهاند و رفتارهای غیرمعمولی دارند. اما متاسفانه در نیمه دوم فیلم جذابیت ابتدایی را ندارد و به نظر میرسد شخصیتها و اتفاقات متعلق به این فیلم نیستند. دلایل رضا هم برای سرقت و کمک به دختر مشخص نمیشود.
پایان پیام/
نظر شما