ادبیات انتظار؛ تجلی امیدواری در جامعه

تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم / یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت.

خبرنگار شبستان: انتظاردرونمایه ای زیبا برای شعربه ویژه شعر آیینی است که در طول تاریخ ادبیات مفاهیم و جلوه های متعددی را تجربه کرده که با پیروزی انقلاب اسلامی این مفهوم در شعر با نوعی بازنگری به وسیله شاعران روبه رو شدهو تجلی امیدواری در جامعه است وشاعر با در نظرگرفتن این مفهوم منتظر کسی است که می آید تا درفش عدالت را در جهان بر افرازد.

 

آنچه در زیرمی خوانید دوغزل با درونمایه ای انتظار از سید حمید رضا برقعی شاعرجوان انقلاب اسلامی است.

 ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت /دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم بیا/بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت
می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر/دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت
دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام/از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت
بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم /از خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم /یک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت...
مولا شمار درد دلم بی نهایت است/تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
حالا برای لحظه ای آرام می شوم/ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت

نیامدی که ببینی نگاه منتظرم/چه روزها به امید تو زیر باران ماند
دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند/دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند
دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما/پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند
شبیه شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام/و کوچه کوچه شهرم دوباره زندان ماند
برای آمدنت چند سال بایستی /در این تراکم بی انتهای ویران ماند؟
نیامدی که ببینی نگاه منتظرم/چه روزها به امید تو زیر باران ماند
سکوت آخر حرف من است چون بی تو /دوباره حنجره ام زیر بغض پنهان ماند!.
پایان پیام/
 

کد خبر 148151

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha