به گزارش خبرگزاری شبستان، سرهنگ رضا غنیلو رئیس مرکز اطلاع رسانی پلیس در یادداشتی به بررسی رابطه احساس امنیت و جرایم خشنی که در جامعه رخ میدهد پرداخته است. این کارشناس رسمی دادگستری در مطلب خود آورده است:
در گذشته نه چندان دور موضوع «مواد مخدر» از این دست موضوعاتی بود که همه یکدیگر را به کم کاری در این عرصه متهم میکردند. با این همه در عمل مواد مخدر جدید یا صنعتی تا همین چند ماه پیش مشکل تعریف و مجازات قانونی داشت.
موضوع «خفتگیری» یا «زورگیری» هم دچار این عارضه شده زیرا پلیس برابر آمار ارائه شده در مبارزه با این جرم خشن خوب عمل کرده و آمار دستگیرشدگان گویای این واقعیت است. پس مشکل کجاست؟ نهاد اجرائی کشور – مجموعه قوه قضائیه – قوه قانونگذار یا خود مردم و غیره.
در بررسی علمی مسئله ابتدا باید این قاعده فراموش نشود که تولید امنیت یک محصول جمعی است و هیچ فردی یا نهادی را نمیتوان متولی انحصاری آن دانست. نکته کلیدی دیگر یافته طلایی رابرت کی مرتن «جرم شناس» است که اثبات کرد هرگاه در یک جامعه آرزوها و امیال مردم بر امکان و بسترهای تحقق آن آرزوها پیشی گیرد، ما شاهد رشد جرایم و کجروی خواهیم بود. البته روشهای ارتکاب جرایم هم میتواند خشن، پنهانی و یا پیچیده باشد.
با یک مثال ساده میتوان قاعده فوق را به صورت همه فهم توضیح داد. وقتی شبانه روز برنامههای ماهوارهای و یا حتی همین تبلیغات شهری خودمان و آگهیهای رسانههای داخلی در حال بمباران ذهنی مخاطبان خود هستند که از لذایذ و تشریفات این جهان چرا غافلید؟! ولی جوان درست تربیت نشده میبیند که والدین او (اگر داشته باشد) برای تأمین مایحتاج اولیه او مشکل دارند، تنها راه رسیدن به امیال و هوسها بدون تلاش و در صف ایستادن میشود.
همان راه به اصطلاح میان بر یا کژراهه و فرمول زود باشه، زیاد باشه، راحت باشه ما را میرساند به جاده جرم. حال اگر ترسو بودید می روید دنبال جرائم پنهانی مانند انواع سرقتها و اگر از هوش و تکنیک بهرهای داشتی میشوی کلاهبردار و جاعل و اگر گستاخ و عجول بودی می شوی همین زورگیر و خفتگیر.
مطالعات تطبیقی نشان داده است که زورگیری که قانون مجازات اسلامی آنرا تحت عنوان سرقت به عنف میشناسد و احکام آن بسته به کاربرد سلاح سرد یا گرم و ایجاد ارعاب و یا ربایش مال تا حدودی متفاوت است، از پدیدههای گسترش بیرویه کلان شهرها و ترویج بیرویه ارزشهای مادی و به تبع آن بوجود آمدن شکاف طبقاتی است.
در این جوامع، بزرگی شهرها باعث گمنامی و ناشناخته ماندن مجرمین میشود و شکاف طبقاتی و مهاجرت باعث بوجود آمدن شخصیت ضد اجتماعی در نوجوانان و جوانان کمتر برخوردار این قشر شده و دسترسی به موادمخدر صنعتی یا گروه مت آمفتامینها که مردم با نام شیشه آنرا میشناسند بر جسارت کاذب و خشونت افراد مستعد نیز میافزاید.
تحقیقات نشان داده است که زورگیری جرم مورد انتخاب جوانانی است که مهارتی در ارتکاب جرایم فنی ندارند و بدنبال وجه نقد سهل الوصول و سریعاند و بجای مهارت، جسارت و خشونت را سرمایه ارتکاب جرم خود کردهاند تا شاید علاوه بر تأمین هزینه لذتهای نامشروع از تماشای دست پاچگی یا التماس قربانیان عقدههای اجتماعی خود را نیشتریزده و ارضا شوند.
چه باید کرد؟ بنظر میرسد راهبردها باید حول سه محور متمرکز شوند.
ابتدا میتوان با واکنش منطقی اقدامات بازدارنده را تشدید کرد. ما نباید فریب بازیهای به ظاهر حقوق بشری را بخوریم. واقعیت آن است به احساس امنیت در جامعه هیچ چیزی مانند جرایم خشن و خیابانی لطمه وارد نمیکند. جرایمی که طرف مقابل آن کودکان و سالخوردگان و زنان هستند.
متأسفانه اکثر کسانی که به جرم زورگیری دستگیر میشوند، دارای سوابق دستگیری قبلی در این خصوص هستند که با اخذ رضایت شکات (با تهدید یا تطمیع) و تغییر عنوان مجرمانه از طریق تعداد اندکی از به اصطلاح وکلا بعد از مدتی مجدداً به بدنه اجتماع برگشته و بصورت حرفهایتر و باندی دیگر افراد آماتور را هدایت و رهبری میکنند.
قانون مجازات اسلامی این ظرفیت را در خود دارد تا این مجرمین دارای تکرار جرم را تحت عناوین شدیدتری حتی به اعدام محکوم کند و این سزای افرادی است که میخواهند از طریق شوک روانی به جامعه به زندگی نکبت بار خود ادامه دهند.
اقدام راهبردی دیگر میتواند خروج از گمنامی مجرمین باشد. امروز تجهیزات الکترونیکی از جمله دوربینها توانستهاند در شناسایی و کشف جرم کمک حال پلیس باشند و مونیتورینگ فیزیکی آمد و شدها از این طریق انجام میپذیرد.
و اقدام راهبردی دیگر اصلاح رفتار عمومی در تبادل اقتصادی اجتماع است. البته بانکها باید در این راه به یاری مردم بشتابند. دیگر روش دریافت پول از یک شعبه و واریز در شعبه دیگر باید برچیده شود و با ساده سازی واریز و برداشت و خرید در تمام اماکن تجاری، نیازی به همراه داشتن مقادیر قابل توجه پول به صورت نقد نباشد.
پایان پیام/
نظر شما